عراق نقطه آتش بس میان تهران و واشنگتن
رویکرد کاهش تنش ایران و امریکا، موقتی است یا دائمی؟
نویسندگان: آلیسا جی. روبین و فرناز فصیحی
دیپلماسی ایرانی: برغم بیان تند و برافروخته از جانب هر دو طرف، ایران رویکردش در برابر غرب را در چندین جبهه ملایمتر کرده و ایالات متحده نیز مقابله به مثل کرده است. پس از سالها افزایش تنش که تقریبا به جنگ انجامید، ایران رویکردش نسبت به غرب را تعدیل کرده و از سیاست تحریکزایی به سیاست همکاری محدود روی آورده است. این دگرش بیانگر تلاش برای پرهیز از رویارویی مستقیم با ایالات متحده است، پیامدی که ایرانیها میگویند در انتخابات نوامبر به نفع ترامپ خواهد بود.
این دگرش در هیچ کجا بیشتر از عراق مشهود نیست، جایی که ایران از یک نخستوزیر حامی آمریکا پشتیبانی کرد و به شبهنظامیان نیابتیاش دستور داد که حملات راکتی علیه نیروهای آمریکایی را متوقف کنند. آمریکاییها که در ظاهر هرگونه دگرشی در موضع ایران را بیاهمیت جلوه میدهند، به آرامی این اقدام ایران را به شیوههای میانهرو و غیرمستقیم، مقابله به مثل کردهاند.
در مجموع، این گشایشها نمایانگر نوعی تنشزدایی بدوی است که حتی اگر دیرپا هم نباشد و یا به دشمنیهای بین ایران و آمریکا پایان ندهد در حال حاضر از حرارت روابط این دو کاسته و خطر یک ستیز آشکار را کاهش داده است.
راندا اسلیم (Randa Slim)، عضو ارشد موسسه خاورمیانه میگوید: "احتمال وقوع جنگ بسیار کم است اما هنوز خطر رویارویی وجود دارد. اما احتمال این هم اندک است چرا که قصد و نیت بازیگران اصلی دگرش یافته است. ایران و آمریکا هر دو به طور قطع شش ماه پیش از انتخابات ایالات متحده، خواهان جنگ نیستند."
تحلیلگران میگویند چرخش ایران که در محافل عمومی اعلام یا شرح داده نشده، دگرشی تاکتیکی به نظر میرسد و این کشور هنوز به شدت با تقاضای دولت ترامپ برای گفت وگوی دوباره پیرامون توافق هستهای با غرب مخالف است و هنوز از هدفش برای بیرون راندن ارتش آمریکا از خاورمیانه عقب نشینی نکرده است. هر دو کشور در محافل عمومی همچنان درگیر جنگ کلامی هستند.
اما نشانههای اخیر تنشزایی چشمگیر بوده است: نخست، پس از ماهها حملات بزن در رو علیه نیروهای آمریکایی در عراق که ایران و ایالات متحده را در ماه ژانویه تا لبه جنگ کشاند، ایران شبه نظامیان نیابتیاش را آرام کرده و حملات تا حد زیادی متوقف شدهاند. دوم، زمانی که مجلس عراق در ماه جاری یک نخست وزیر تحت حمایت آمریکایی را برگزید، ایران که در انتخاب دولتهای پیشین عراقی وسیلهساز بود، سرانجام به این انتخاب تن داد و در روی کار آمدن او کمک کرد. سوم، ایران در ماه آوریل تلاش کرد تا با ایالات متحده پیرامون تبادل زندانیان گفت وگو کند و در این راستا پیشنهاد آزادی یک کهنهسرباز نیروی دریایی آمریکا در ازای آزادی یک پزشک دوتابعیتی ایرانی را داد. چهارم، حملات علیه کشتیهای تجاری و نفتکشها در خلیج فارس که در سال گذشته یکی از پرترددترین مسیرهای کشتیرانی جهان را تهدید میکرد اکنون بسیار کاهش یافته، گرچه هنوز کاملا به پایان نرسیده است.
دیپلماتها، مقامات عراقی و ایرانی و تحلیلگران مجموعهای از دلایل از جمله ترس از جنگ با ایالات متحده را برای این دگرش بیان میکنند. آنها همچنین باور دارند که گرفتاریهای ایران بیش از حد توان این کشور گسترش یافته است – شیوع کروناویروس، تنگنای اقتصادی و ناآرامیهای عمومی در داخل – و ایران نیازمند تجدید قوا است.
محمد حسین ملائک، سفیر پیشین ایران در چین در این باره میگوید: "ایران پس از ترور ژنرال سلیمانی، سیاستهای منطقهاش را بازتعریف کرده است. ایران کارتهایش را بُر میزند، تواناییهایش را بازسنجی میکند و با یک چشم انداز و طرح تازه وارد عرصه میشود."
ایران همچنین به این نتیجه رسیده است که تنشزایی با ایالات متحده میتواند به ستیز مسلحانه بیانجامد که علاوه بر آسیبزایی برای ایران میتواند از لحاظ سیاسی، فرصتهای انتخاب دوباره ترامپ را افزایش دهد. به گفته یکی از مشاوران وزیر امور خارجه ایران، حتی به سپاه قدس دستور داده شده است که تا ماه نوامبر "محافظهکارانه عمل کنند" و "گوش به زنگ باشند."
به جز انتخابات آمریکا، نگاه ایران به تصمیم شورای امنیت سازمان ملل در ماه اکتبر نیز دوخته شده است که تمدید یا عدم تمدید ممنوعیت فروش تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی را تعیین خواهد کرد. تحلیلگران میگویند ایران تا آن زمان میخواهد از برانگیختن خشم و احساسات خصمانه و غیردوستانه در اعضای شورای امنیت پرهیز کند.
دولت ترامپ، کارزار "فشار حداکثری" خود علیه ایران، از جمله تحریمها و تهدیدهای نظامی، را عامل بازنگری این کشور در راهبردش میداند. برایان هوک، نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور ایران روز گذشته گفت: "فشار جواب میدهد. بیش از سه سال ما ایران را از طریق بازدارندگی و دیپلماسی محدود و با آن مقابله کردیم. رژیم به خاطر تحریمهای ما در هم شکست. رهبران ایران امروز با این گزینه روبه رو هستند: یا با ترامپ گفت وگو کنند یا فروپاشی اقتصادی را مدیریت کنند."
آمریکاییها میگویند پس از دستور ترامپ برای حمله به شناورهای ایرانی مزاحم کشتیهای آمریکایی در خلیج فارس، حملات در این منطقه کاهش یافته است. روز سه شنبه نیروی دریایی آمریکا هشدار دارد که قایقها نباید در آب های بینالمللی به 100 متری شناورهای نیروی دریایی ایالات متحده نزدیک شوند.
همزمان، به رغم بیانیههای همه یا هیچ، آمریکا نیز با ایران به شکل غیرمستقیم تعامل داشته است. پس از آن که ایران نامزد تحت حمایت آمریکا برای نخست وزیری عراق را پذیرفت، ایالات متحده معافیتهای تحریمی فروش گاز ایران به عراق را به مدت 4 ماه تمدید کرد. این معافیتها که در مقایسه با معافیتهای 30 تا 45 روزه، طولانیتر است دسترسی ایران به پول نقد بیشتری را امکانپذیر میکند.
تحول دیگری که در روابط بین دو کشور اتفاق افتاده، گفت وگو پیرامون تبادل احتمالی مایکل وایت، یک کهنهسرباز نیروی دریایی آمریکا، با یک پزشک ایرانی محبوس در زندانهای ایالات متحده است. گرچه به نظر میرسد که گفت وگوها پیرامون این مساله در چند روز اخیر متوقف شده است اما به نظر نمیرسد که هیچ یک از طرفین از این مساله صرفنظر کرده باشند.
در ژست احتمالی دیگر، عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی ایران در ماه مارس اعلام کرد که ایالات متحده اجازه داده است که بخشی از داراییهای مسدود شده ایران در کشورهای سوم آزاد شود. گفته میشود که این سرمایهها، درآمد حاصل از فروش نفت بوده است. مقامات آمریکایی اجازه پرداخت دارایی های مسدود شده به ایران را انکار میکنند.
تحلیلگران غربی دگرشهای ایران را سازگاری با شرایط در حال تغییر میدانند. جرت بلانک، عضو ارشد موسسه صلح بینالمللی کارنگی در این باره میگوید: "آنچه از رفتارهای اخیر ایران در چند ماه گذشته مشاهده میشود را میتوان به سادگی یک دگرش تاکتیکی دانست، دگرشی که در عرصهای که اتفاق میافتد در همان عرصه نتیجهبخش است، و این چرخش را نمی توان یک تغییر راهبردی دانست."
به گفته مقامات ایرانی، در عراق، جایی که کشمکشها با ایالات متحده بیشتر نمایان بود، ایران سرانجام به جای منصوب کردن کاندیدای مورد نظر خودش بیشتر به ثبات عراق اندیشید. اعتراضات ضددولتی پاییز گذشته در عراق که به برکناری نخستوزیر پیشین انجامید، نفوذ ایران و قدرت شبهنظامیان نیابتی آن را هم تضعیف کرد. تا ماه مارس که مجلس هنوز بر سر نخست وزیر تازه توافق نکرده بود، عراق با مشکلات دیگری هم دست به گریبان بود: کاهش قیمتهای نفت دولت را از اصلی ترین منبع درآمد خود محروم کرده بود، محدودیت ها مبارزه با کروناویروس را مختل کرده و اقتصاد را به تعطیلی کشانده بود.
ایران به اقتصاد عراق، به عنوان بازاری برای کالاهای خودش و منبع تامین درآمد از طریق گروههای شبهنظامی نزدیک به خودش می نگرد. آریانه طباطبایی، عضو بنیاد جرمن مارشال آمریکا در این باره میگوید: "ایران عراق را یکی از مهمترین کشورهای تاثیرگذار در امنیت خودش میبیند چرا که میداند آنچه در عراق اتفاق میافتد فقط در عراق باقی نمیماند."
به گفته یک رهبر سیاسی ارشد عراق، ژنرال اسماعیل قاآنی، در آوریل با پیامی روشن به بغداد سفر کرد. این رهبر عراقی که با ژنرال قاآنی ملاقات کرده بود، میگوید، فرمانده سپاه قدس به رهبران سیاسی عراق گفت که تهران از آشفتگی اقتصادی عراق ناراضی است: "شرایط در عراق خوب نیست و آنها نمیتوانند این گونه ادامه بدهند چرا که عراق باری روی دوش ایران خواهد بود."
با نزدیک شدن عراق به مرز فروپاشی و آمریکاییهایی که تهدید میکردند معافیت های تحریمی را پایان خواهند داد و به اقتصاد آسیب دیده عراق کمک نخواهند کرد، ایران وخامت شرایط را درک کرد. یک سیاستمدار عراقی که نخواست نامش فاش شود، به نیویورک تایمز گفت: "ایران فرصتهایش را هدر داد و بیش از حد توانایی خود را درگیر کرد – در لبنان، در سوریه و سپس اعتراضات پاییز – و این حقیقت که شیعهها علیه ایران اعتراض کردند، آنها (ایرانیها) را تکان داد."
به این ترتیب ایران نه تنها با الکاظمی، گزینه آمریکاییها، موافقت کرد بلکه برای حمایت از او با جناح های متحد خودش در عراق هم لابی کرد. مقامات غربی این را یک پیروزی می دانند. یک دیپلمات غربی به شرط فاش نشدن نامش در این باره می گوید: "جریان از این قرار است که پس از سال 2003 تا کنون غرب اجازه داده است که سیاستهای عراق به سمت ایران چرخش پیدا کند. اما این بار آمریکاییها و بریتانیاییها از ابتدا از الکاظمی پشتیبانی کردند در حالی که ایران هنوز از او حمایت نکرده بود و این ایران بود که سرانجام اندک تکانی خورد."
منبع: نیویورک تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :