ریاض، یک متحد سودجو برای واشنگتن
آمریکا به حمایت نظامی خود از عربستان پایان می دهد
نویسنده: دنیل دی پتریس
دیپلماسی ایرانی: مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا، 11 اکتبر 2019 اعلام کرد یک سری نیروها و دارایی های بیشتر آمریکایی برای دفاع از زیرساخت های نفتی پادشاهی سعودی به عربستان فرستاده خواهند شد. این دستور تقریبا یک ماه پس از حمله موشک های کروز به تاسیسات نفتی سعودی و آسیب به نیمی از تولیدات نفتی این کشور صادر شد. شمار نیروهای آمریکایی مستقر در عربستان در آن زمان به 3 هزار نفر افزایش یافت و ارتش آمریکا اساسا به گارد امنیت برای تجارت نفت عربستان تبدیل شد.
ظاهرا برخی از آن نیروهای آمریکایی در حال آماده شدن برای اعزام مجدد هستند. «وال استریت ژورنال» روز پنجشنبه گزارش داد که مقامات پنتاگون در حال خارج کردن چهار باتری سامانه موشکی پاتریوت از عربستان سعودی هستند و دو اسکادران جنگنده آمریکایی هم پیشتر از منطقه خارج شده اند و احتمالا حضور نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس کمرنگ تر خواهد شد. اگرچه این برنامه هنوز به طور رسمی توسط مقامات دولت ترامپ تایید نشده است، اما احتمالا دستورات مربوط به اعزام مجدد خیلی زود صادر خواهند شد. سربازان ایالات متحده در وهله اول هرگز نباید به عربستان اعزام می شدند. پادشاهی فوق محافظه کار سعودی ارتش مختص خود را دارد؛ ارتشی که به ده ها میلیارد دلار تجهیزات آمریکایی مجهز است.
به نظر می رسد قانونگذاران در کنگره سرانجام دریافته اند که عربستان سعودی دوستی قابل اعتماد برای ایالات متحده نیست. متاسفانه برای اینکه واشنگتن به چنین درکی برسد، جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست، باید توسط عوامل سعودی کشته می شد. شکار مخالفان، فعالان حقوق بشر و فعالان جامعه مدنی توسط عربستان و زندانی کردن آنها اتفاق جدیدی نبود؛ اما قتل خاشقجی چنان شرورانه و در شرایط غیرقانونی صورت گرفت که جمهوری خواهان و دموکرات هایی که معمولا به خانواده سلطنتی سعودی سخت نمی گرفتند، مجبور شدند ریاض را همانگونه که واقعا بود، ببینند: نه به عنوان یک دوست یا حتی دشمن؛ بلکه به عنوان یک قدرت استبدادی که از هیچ کدام از دیگر کشورهای عربی خاورمیانه بهتر نیست.
شکل گیری روابط آمریکا و عربستان سعودی بر مبنای یک سری تحولات استراتژیک و مدت ها پیش از آن بود که ماموران سعودی خاشقجی را با فریب به یک مرکز دیپلماتیک در استانبول بکشانند. هسته اصلی روابط این دو، توافقنامه نفت در برابر امنیت مصوب سال 1945 است که به مرور زمان اهمیت خود را برای ایالات متحده از دست داده است. آمریکا در سال های 2008 تا 2019 تولید نفت شیل را حدود 60 درصد افزایش و واردات نفت خلیج فارس را 62 درصد کاهش داد که این یعنی نفت سعودی به اندازه گذشته برای ایالات متحده اهمیت ندارد. در حقیقت، همانطور که جنگ سعودی ها و روسیه بر سر قیمت نفت در ماه های مارس و آوریل نشان داد، عربستان اکنون بیشتر یک رقیب برای صنعت نفت شیل ایالات متحده به شمار می رود. آمریکا اکنون خود به یک تامین کننده قابل اطمینان تبدیل شده که به دنبال سهم خود در بازارهای جهانی است.
محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، هم چه برای منافع سعودی و چه برای منافع ایالات متحده یک عامل آرام و با ثبات نیست. در چندین دهه گذشته پیش فرض ذهنی در واشنگتن این بود که آنچه برای عربستان خوب باشد، برای آمریکا هم خوب است. از این رو، انتظار عمومی حمایت واشنگتن از ریاض به مثابه یک متحد بود. اما این پیش فرض ذهنی یک مشکل عمده داشت: عربستان سعودی هرگز متحد ایالات متحده نبوده است.
ماهیت بی محابای محمد بن سلمان و تصمیم گیری های عجولانه او که به حماقت هایی مانند ربودن نخست وزیر سابق لبنان، اعلان جنگ علیه شرکت های انرژی آمریکایی، نابود کردن شبکه بیمارستانی و زیرساخت های عمومی کشور همسایه در حملات هوایی بی رحمانه منجر شد، به مقامات آمریکا و عموم مردم نشان داد که پادشاهی نفتی یک بازیگر آدم کش و خودمختار است که تنها به منافع خودش اهمیت می دهد و در صورت امکان از کمک های ایالات متحده سوء استفاده می کند.
اما این مساله چندان جای تعجب ندارد. هر فرد واقع گرایی می توانست چنین آینده ای را پیش بینی کند؛ اگرچه برای جامعه سیاست خارجی ایالات متحده مدت زمان زیادی طول کشید تا به این نتیجه دست یابند. خلاصه کلام اینکه عربستان سعودی باید دریابد که در هنگام تصمیم گیری های احمقانه از حمایت نظامی ایالات متحده برخوردار نیست. در حقیقت، ریاض دیگر مشمول حمایت واشنگتن نمی شود.
منبع: واشنگتن اگزماینر / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
نظر شما :