ایران و بشار اسد تا آخر مقاومت می کنند

تلاش های مسکو برای اقناع تهران بر سر کنار زدن بشار اسد؟!

۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۹۱۲۱۰ اخبار اصلی خاورمیانه
شورای امور بین المللی روسیه انتظار دارد که این کشور، ترکیه و ایران بر سر برکناری بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، و برقراری آتش بس در ازای تشکیل دولت انتقالی که مخالفان، برخی اعضای دولت اسد و نیروهای دموکراتیک سوریه باشد، توافق کنند.
تلاش های مسکو برای اقناع تهران بر سر کنار زدن بشار اسد؟!

دیپلماسی ایرانی: شورای امور بین المللی روسیه انتظار دارد که این کشور، ترکیه و ایران بر سر برکناری بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، و برقراری آتش بس در ازای تشکیل دولت انتقالی که مخالفان، برخی اعضای دولت اسد و نیروهای دموکراتیک سوریه باشد، توافق کنند.

شورای امور بین المللی روسیه که به دلیل نزدیکی آن به تصمیم گیرندگان در دولت روسیه مشهور است، در گزارشی اعلام کرده که یک سازمان روسی موسوم به بنیاد حمایت از ارزش های ملی وابسته به سرویس های امنیتی و دفتر رئیس جمهوری ولادیمیر پوتین یک نظرسنجی در سوریه انجام داده است. این اقدام یک پیام سیاسی روشن خواهد داشت مبنی بر اینکه مردم سوریه نمی خواهند بشار اسد رئیس جمهوری کشورشان بماند.

در ادامه این گزارش آمده است که روسیه از همان ابتدای مداخله نظامی خود در سوریه سعی داشت از اینکه حامی بی قید و شرط دولت بشار اسد به نظر برسد، حذر کند. در این گزارش همچنین آمده که در جریان مذاکرات، این «مردم سوریه» هستند که درباره «ماندن یا برکناری» بشار اسد از قدرت تصمیم گیری خواهند کرد. شورای امور بین المللی روسیه اینطور توضیح داده که این کشور درباره ایجاد تغییرات در سوریه جدی تر شده و یکی از دلایلش هم این است که حمایت از اسد به یک بار سنگین بر دوش آن تبدیل شده است.

خبرگزاری «ایتارتاس» روسیه نوشت: «ظن روسیه بر این است که بشار اسد نه تنها قادر به رهبری کشورش نیست، بلکه دمشق به ریاست اسد مسکو را به سمت سناریوی افغانی پیش می برد که یک احتمال به شدت ناامید کننده برای روسیه است.» این خبرگزاری در همین حال افزود: «ایران که از تحریم های شدید ایالات متحده رنج می برد، هیچ علاقه ای به ایجاد ثبات قطعی در کل منطقه ندارد چون آن را به مثابه میدان نبرد خود با آمریکا می بیند.» این خبرگزاری معتقد است در حالی که مسکو آماده است تا از اسد برای مذاکره بر سر یک توافقنامه که تضمینی برای منافع آن باشد مذاکره کند، ایران احتمالا هر چه در توان دارد برای باقی نگه داشتن اسد در سوریه فارغ از خواسته مردم این کشور به کار خواهد بست.

ایتارتاس در ادامه نوشته: «اسد نمی تواند خواسته های روس ها را رد کند؛ از این رو، آنچه را که می خواهند بشنوند به آنها می گوید. اما در پایان کار، او مطالبات تهران را اجرا می کند.»

خبرگزاری روسی تاکید کرد که مسکو در حال حاضر روی ترکیبی از سناریوها کار می کند که در یکی از آنها، نیروهای مستقر در سوریه دامنه نفوذ یکدیگر را می پذیرند. در نتیجه، سوریه به مناطق تحت حمایت تهران و مسکو، منطقه مخالف تحت حمایت ترکیه و شرق فرات تحت حمایت آمریکا و نیروهای دموکراتیک سوریه، تقسیم خواهد شد. اما یک سناریوی دیگر هم وجود دارد که مستلزم عقب نشینی کامل نیروهای خارجی و یکپارچه سازی کشور پس از دستیابی به تحول سیاسی مطابق قطعنامه شماره 2254 شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود. ایتارتاس سناریوی دوم را برای همه طرفین درگیر در سوریه کم هزینه تر می داند.

ترکیه از مدت ها پیش برکناری اسد را به عنوان پیش شرط پایان عملیات خود در سوریه خواستار شده است.

منبع: میدل ایست مانیتور / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: بشار اسد نفوذ روسیه در سوریه نفوذ ایران در سوریه حضور ترکیه در سوریه تشکیل دولت انتقالی جنگ داخلی سوریه


( ۲۹ )

نظر شما :

محمد ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۸:۲۵
حضور در سوریه ، هم درس پرهزینه دیگری بود مبنی بر اینکه پا در میدان رقابت با قدرتها گذاشتن علاوه بر هزینه زیاد ، می تواند بی نتیجه هم باشد ، اینهمه هزینه در سوریه در صورت روی کار آمدن یک دولت مخالف ، یکسره برباد خواهد رفت ف احتمالی که در عراق هم وجود دارد ، ماجرایی که در لبنان هم می بینیم و به جز حزب ا... گروه دیگری کمترین احترامی برای ما قائل نیست ، جالب اینکه ماجرا در سوریه به همین جا ختم نشده و ما علاوه بر ادعای هماوردی با امریکا ، از انتقاد ساده به ترکیه برای تجاوز به سوریه هم عاجزیم ، گمان نمی کنم حتی خیال مقابله نظامی با ترکیه هم ممکن باشد
رستم ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۱:۱۶
بازم خیالات غربی های خیل بافی که دروانشان تمام شده ، حتی دوران اختلاف بینداز و حکومت کن
حسینی ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۱:۳۲
حداقل دستاورد حضور در سوریه جلوگیری از تشکیل دولت اخوانی داعشی صد درصد همراه با اردوغان و حماس بود. که در این صورت عراق در معرض چنان فشارهایی قرار می گرفت که منجر به از دست رفتن امنیت غرب ایران و به صفر رساندن صادرات ۱۲ میلیارددلاری ایران به این کشور بود.
رضا ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۲:۴۴
جناب حسینی تحلیل بسیار درستی بود ، خدا را شکر که در این دوران وجود بیگانه پرستان و مزدوران داخلی وجود امثال شما و ما نور امیدی برای نجات کشور است
مسعود ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۳:۵۷
جمهوری اسلامی ایران باید با تیز هوشی و هوشیاری کامل علیرغم نظارت دقیق بر تحولات سوریه باید برنقش راهبردی خویش در آینده ی سیاسی سوریه تأکید کند و حتی المقدور سکاندار اصلی تحولات سوریه باشد ، زیرا تفاوت اساسی بین ماهیت حمایت روسیه از سوریه و ایران از سوریه وجوددارد و در این زمینه نفوذ ایران مادی و معنوی و عمیق و استراتژیک و پایدارو روابط مسکو دمشق سطحی و می تواند ناپایدار باشد. ما می توانیم بر تمامی توطئه های دشمنان پیروز شویم از جمله در سوریه و لبنان !
حامد ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۷:۰۹
متاسفانه دخالت‌های ترکیه در ابتدای بحران به امید سهم بیشتر در آینده بدون اسد، باعث شد که دیدگاه غالب مخالفت تحت حمایت به سمت تکفیری گری و خشونت و خون ریزی سوق پیدا کند و اصولا هر نوع گفت و گو با آنها غیرممکن باشد. آن اندک مخالفین طرفدار گفت و گو هم تحت تاثیر حمایت و پشتیبانی ترکیه از تروریسم تکفیری و سلفی و تسلیح آنها به حاشیه رفتند و بشار اسد هم با زیرکی از این اوضاع استفاده کرد و حمایت‌های بین المللی از آنها را کاهش داد. در نتیجه مخالفین اسد و ارتش به اصطلاح ملی که بقایای داعش و النصره و ارتش آزاد هستند را چیزی بیشتر از مزدوران ترکیه نمی‌توان به حساب آورد و به نتیجه رسیدن با آنها بسیار سخت است مخصوصا اینکه اگر ما هم بخواهیم نقش آفرینی کنیم کلا با شیعیان مشکل دارند. با کردها به دلیل اینکه درگیری جدی با حکومت سوریه نداشته اند می‌شود کنار آمد. ایران باید روی گفت و گوی بین اسد، کردها و آن بخش مخالفین که آلوده به تکفیریها نشده اند را تسهیل کند و زمینه اصلاح قانون اساسی این کشور را فراهم کند و اجازه ندهد از طرف روسیه و ترکیه به حاشیه کشانده شود.
خسرو ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۸:۴۱
اولویت ایران در سوریه ، حفظ پشتیبانی از حزب الله برای تهدید همیشگی اسراییل است ، بطور طبیعی منافع دولت سوریه هم در تهدید اسراییل است یعنی اینکه هر دولتی که در سوریه حاکم شود در هرحال به جهت اشغال جولان از طرف اسراییل ، دشمن اسراییل خواهد بود از طرفی واقعیت جمعیت 80درصدی اعراب سنی در سوریه لزوم تشکیل دولت توسط اکثریت را تبیین می کند و روسیه با علم به این واقعیت میخواهد از دولتی حمایت کند که اکثریت ملت سوریه تایید میکنندو ایران دیر یا زود باید به جای شخص بشار اسد از ملت سوریه حمایت کند ، به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران برای حفظ توازن نیروها حتما باید با مخالفان معتدل که از طرف شورای امنیت تروریست اعلام نشده اند رابطه بر قرار کند همانطوری که با دیگر ملتهای عرب سنی دارای رابطه هست مانند اردن یا مصر یا سودان و ...
علی ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۹:۱۵
واقعیت اینست که ترکیه حریف ضعیفی نیست که حتی در مقابل خواسته های روسیه تسلیم شود وداستان سرایی برخی از دوستان کامنت نویس درمورد ترکیه به درد هیچ کس نمی خورد فقط عمق نفرت خود رااز ترک وترکیه نشان داده وطرفدار گروههای تروریستی هستند که اتفاقاٌ توسط همان بوجود آورندگان آنها نابود خواهند شدبشار اسد دیکتاتور رفتنی است وپشتیبانی کنندگان او پشیمان خواهند شد
مهدی ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۳:۵۳
روسیه فهمید چه خبره و اسد آینده ای ندارد ولی یه عده تو ایران هنوز توهم دارن که تا ابد قراره اسد و حتی اقلیت علوی حکومت کنه.
ابراهیم قدیمی ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۵:۳۷
دولت سوریه دولتی در حال جنگی تمام عیار وطولانی مدت درچند جبهه متعرضین داخلی ، جبهه اسرائیل ، جبهه تروریسم و جبهه امریکا و....است. هرکدام منافع خودرا تعقیب میکنند. که هم محور هم نیستند.در مذاکرات از خود سوریه و جبهه های جنگ علیه سوریه کسی دیده نمیشود.بشار اسد ممکن است مقبول گروههای معارض سوری وخارجی نباشد ولی مطمئنا رای اکثریتی از مردم سوریه را دارد که دیگران ندارند.در کشورهای به ظاهر پیشرفته ودمکرات ۵۰ تا ۶۰ درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت میکنند وپنجاه درصد این ماکزیمم شصت در صد برنده انتخابات ورئیس جمهور مقبول همگان است.بشار اسد مقبولیت سی در صدی وبیشتر را در جامعه سوری دارا است.مخالفین بشار اسد نظم قانونی نمیپذیرند.لذا نمی توان درسوریه نظمی برقرار کرد.وحذف اسد اوضاع را وخیم تر میکند.در اصطلاح ما می ایند زیر ابرو درست کنند چشم را هم کور میکنند.ممکن است دولت بشار اسد بی عیب نبوده واشتباهاتی داشته است ولی لاش خورها بالای سر سوریه پروازمیکنند و هرکدام پس از اسد سهم خواهی میکنند.
زنگنه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۷:۳۰
روسیه نمیتواند خاک سوریه را کنترل کند بدون وجود ایران چًون نمیتاند به ترکیه وگروهاى وابسته به ان اعتماد کند ولى باوجود این روسیه رابطش با ترکیه واسرائیل ترجیح میدهد وان همان دیدگاه امریکایهاست. وقتیکه به وضع سیاسى داخل سوریه نگاهى میان ازیم میبینیم که تنشهاى سیاسى داخلى میان طرفداران بشار اسد و رامى مخلوف پسر دائى بشار اسد از سرگرفته . و مخلوف سرمایدار سورى پولهایش در بانکهاى کشورهاى غربى زیر ریسک هست ونمیتواند ان پولهارا از ان بانکها بجاى دیگر منتقل کند. وبراى اینکه بتواند این کار بکند مخلوف احتیاج به پشتیبانى امریکا و کشورهاى غربى دارد بمعناى دیگر تسلیم شدن به اردو غربها میباشد . براى اینکه این معادله به نفع ایران برگردد، ایران احتیاج به عامل سوم دارد وان هم نزدیک شدن به کردهاى سوریه در سرق فرات . انگاه تمام معادله امریکایها و حتى روسها بهم میخورد و شانس ماندن بشار اسد هم ادامه پیدا میکند. کردهاى سىوریه هم با نیروى صد و بیست هزار رزمدیده واسلحه پیشرفت احتیاج به طرفى دارند که حقوق وخواستهاى انها گارانتى کند. انها نمیخواهند در ترکها باشند وهمچنین اعتماد زیادى به وعده هاى توخالى امریکا را ندارند بعد از خیانتهاى اخیر که ترامب به کردها کرد و اجازه به سپاه ترکیه داد براى اشغالى شهرهاى شمال سوریه
نذیر ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۰۰:۲۶
در پاسخ به محمد دوست عزیز از نوشته ات علاقه شدیدی به ترکیه وجود دارد.مضاف بر ان اینکه از ابتدای جنگ داخلی سوریه و حتی تا سال سوم ان از احمدی نژاد که مثلا اصولگرا بود تا اکثر مقامات دولتی و غیر دولتی در هر جایگاه و منصبی که بودند تا افرادیکه حتی تصورش هم سخت است همگی متفق القول بودند که کار اسد تا چند ماه دیگر تمام است و هیچ شانسی ندارد که هیچ تازه حمایت از او هزینه گزافی هم دارد در این میان فقط ایستادگی رهبر و حمایت سپاه و در راس ان سردار شهیدمان حاج قاسم بود که مزخرف بودن تمام ان حرفها را عیان کرد.من در کنار تحلیلهایی که برای حضورمان وجود دارد و شما هم علی رغم اینکه انها را قبول ندارید ولی لااقل انها را میدانید یک نکته را اضافه میکنم و ان اینکه در شرایطی که تمام اعراب حقد و کینه شان نسبت به ایران انها را دور هم گرد اورده بود فقط حافظ اسد انقدر مرد بود که به کشورمان که در موضع ضعف قرار داشت دست دوستی و مردانگی داد و معلوم نبود اگر او نبود ما با چه مصایبی روبرو میشدیم.هیچ از خودمان پرسیده ایم ما به سوریه مدیونیم یا سوریه به ما انهم در حالیکه اگر همین حالا بشار اسد اگر به ایران پشت کند در چشم به هم زدنی تمام معادلات معکوس میشود و چهره او از یک دیکتاتور به یک رهبر پیشرو در جهان عرب تبدیل میشود.به راستی چرا اسد اینقدر برای ما هزیته میکند؟ایا جز اعتقاد راسخش بر اولویت قدس در جهان اسلام است؟