تلاش های دیپلماتیک ناکافی، اما ضروری شمخانی در دوران پساسردار
آیا دبیر شورای عالی امنیت ملی می تواند در قامت سردار سلیمانی ظاهر شود؟!
نویسنده : عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - دریابان علی شمخانی، نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی که برای دیدار رسمی و ملاقات با مقامات عالی سیاسی و امنیتی عراق به بغداد سفر کرده بود در پایان سفر دوروزه نیمه شب یکشنبه بغداد را به مقصد تهران ترک کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در جریان این سفر ضمن ملاقات با برهم صالح، رئیس جمهور، عادل عبدالمهدی، نخست وزیر دولت پیشبرد امور، فالح فیاض، مشاورامنیت ملی نخست وزیر، مصطفی کاظمی، رئیس سرویس اطلاعاتی و جعفر علاوی، وزیر بهداشت عراق پیرامون طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی مورد علاقه دو کشور رایزنی کرد.
اینها علاوه بر آن است که شمخانی در این سفر با رهبران جریانات سیاسی اصلی عراق شامل سید عمار حکیم، حیدر العبادی، نوری المالکی وهادی العامری نیز دیدار و گفت وگوهایی را انجام داد. حجم بالای این تلاش های دیپلماتیک، گستردگی آن و نیز تلاقی این سفر با چند اتفاق مهم ( شکست محمد توفیق علاوی در رابطه با تشکیل کابینه و ترور سردار سلیمانی) نشان از این دارد که شمخانی در دوران پساسردار به دنبال پر کردن خلاء حضور او در تحولات خاورمیانه، به ویژه در عراق است؛ عراقی که به نظر می رسد بعد از ناکامی توفیق علاوی در تشکیل دولت اکنون به یک بن بست سیاسی تمام عیار رسیده است و همین مسئله باعث ایجاد نگرانی های جدی در تهران پیرامون روندهای سیاسی در این کشور و در نهایت به خظر افتادن منافع ایران در عراق شود.
شدت این نگرانی های به حدی بود که شمخانی ماموریت بررسی وضعیت سیاسی احزاب، جریان ها، ائتلاف های پارلمانی و مواضع آنها در خصوص تعیین جانشین نخست وزیری و تشکیل کابینه در شرایط حساس و ملتهب کنونی ناشی از شیوع کرونا انجام دهد. اما به نظر می رسد که این تلاش ها نمی تواند خلاء سردار سلیمانی را پر کند، چرا که تحرکات دیپلماتیک فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مراتب جدی تر، طولانی مدت تر و صد البته محرمانه تر از یک سفر علنی، رسمی و کوتاه مدت آقای شمخانی بود که در دوران خود نتایجی را در پی داشت.
از طرف دیگر به نظر می رسد در دوران پساسردار، جمهوری اسلامی ایران با مشکل جدی در رابطه با انتخاب فردی به جای سردار سلیمانی روبه رو است که ضمن برخورداری از دانش بالای نظامی و امنیتی، دارای نفوذ گسترده، هوشمندی سیاسی و درایت دیپلماتیک پررنگی در تعامل با شخصیت ها و گروه های عراقی باشد که به موازات تامین منافع ایران در عراق، شرایط را برای ایجاد یک موازنه با بغداد فراهم آورد.
پیرو این نکات باید گفت که چون این شرایط و ویژگیهای خاص سردار سلیمانی تقریبا در هیچ شخص دیگری در جمهور اسلامی یافت نمی شود، سبب گردید که دونالد ترامپ دست به ترور وی بزند تا تهران به چالش ها و تبعات کنونی ناشی از خلاء وجود سردار سلیمانی در عراق و کل خاورمیانه برسد. چرا که ویژگی خاص سردار سلیمانی در این بود که وی توانسته بود به توانایی بسیار پررنگی در ایجاد پیوند قابل اتکایی میان الزامات مهم میدانی در سطح نظامی با تحرکات دیپلماتیک و سیاسی دست پیدا کند.
بنابراین در چنین فضایی و با وجود چنین ویژگیهایی بدیهی است که ایالات متحده آمریکایی به این سمت گرایش پیدا کند شخصیتی که باعث ایجاد چنین هماهنگیهای مهم راهبردی و در عین حال سریع میان تحولات میدانی نظامی با تحرکات دیپلماتیک و سیاسی میشود را از سر راه خود بردارد. خصوصا که جانشینان ایشان این نمرات قابل قبول و حداقل معدل های سردار سلیمانی را در کوتاه مدت کسب نخواهند کرد و همین باعث خواهد شد که یک فضای مناسب برای تنفس آمریکا در خاورمیانه شکل بگیرد. همین فضا، فرصت کوتاه مدتی را در اختیار ایالات متحده برای احیای داعش در عراق به منظور فشار بر ایران خواهد داد.
با این تفاسیر بسیار بعید است که روند تحولات در عراق به خصوص از حیث سیاسی به گونه ای رقم بخورد که بتواند تحقق منافع حداکثری ایران را در پی داشته باشد. چون قطعا تلاش های دیپلماتیک شمخانی در دوران پساسردار پاسخگوی وضعیت سخت، پیچیده و بغرنج این روزهای عراق نیست. اما با این وجود یقینا پیگیری مداوم و هر چه پررنگ تر این دست تلاش ها و تحرکات سیاسی و دیپلماتیک افرادی چون دبیر شورای عالی امنیت ملی در این شرایط منطقه و با نبود سردار سلیمانی بیش از پیش احساس می شود./آرمان ملی
نظر شما :