جای خالی ایران در توافق روسیه و ترکیه بر سر ادلب
وقتی تهران راحت کنار گذاشته می شود!
نویسنده: سید علی موسوی خلخالی، سردبیر دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی: همان فردای روزی که شهید سپهبد سلیمانی ترور شد و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به سوریه رفت، روشن بود که مسکو در نظر دارد ایران را در سوریه کنار بزند و سهم آن را از کیک قدرت در سوریه بگیرد. تا قبل از شهادت سردار سلیمانی هم روسیه و هم ترکیه حساب ویژه ای روی ایران داشتند و به نوعی می توان گفت، جرات نمی کردند ایران را در سوریه نادیده بگیرند.
همین رویکرد را می توان در سیاست های ترکیه نیز مشاهده کرد، زمان زیادی از ترور سردار سلیمانی نگذشته بود که ارتش ترکیه نیروهای خود را به شمال سوریه گسیل و اعلام کرد که برای ادلب طرحی نو دارد. ترکیه کتمان نمی کرد که ادلب را شهری تحت نفوذ خود قلمداد می کند که در مناسبات قدرت در سوریه و منطقه باید سهم ترکیه محسوب شود.
هنگامی که جنگ با تروریست ها در ادلب به مرحله حساس خود رسید، روسیه نیروهای ترکیه را که به گفته مسکو در میان تروریست ها حضور داشتند، هدف حمله قرار داد در حالی که واکنش ترکیه به جای این که متقابلا به نیروهای روسیه باشد، به نیروهای حزب الله و هم رزمان آنها بود که مشغول نبرد با تروریست ها بودند.
ساعاتی پس از تشدید تنش در ادلب، حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه تماس گرفت و از آنها خواست خویشتنداری کنند، اجازه ندهند تنش بیش از این تشدید شود و از هر دو طرف خواست نشست سه جانبه ای را در چارچوب روند آستانه در تهران برگزار کنند. طرف روسی اعلام کرد این پیشنهاد را بررسی می کند اما طرف ترکی حتی همین واکنش را هم نشان نداد. در حالی که روحانی تلاش می کرد رهبران سیاسی روسیه و ترکیه را در تهران گرد هم آورد مسکو و آنکارا مستقیما با یکدیگر تماس گرفتند و اعلام کردند رهبران دو کشور در مسکو با یکدیگر دیدار می کنند. این دیدار روز پنج شنبه انجام شد و به دنبال آن دو طرف توافق کردند و شرایط یکدیگر را پذیرفتند و به دنبال آن آتش بس اعلام شد، در حالی که ایران هیچ طرفی از این توافق نبود. حتی اردوغان و پوتین به خود زحمت ندادند با روحانی تماس بگیرند و آنچه گذشت را به او بگویند، بلکه این رئیس مجلس ترکیه بود که با علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی تماس گرفت و با او درباره ادلب مذاکره کرد. بگذریم از پیام هایی که این اقدام ترکیه دارد که به نوعی دهن کجی به دولت ایران است، اما آنچه روشن است این است که آنکارا و مسکو هر دو روند آستانه را که در حقیقت ابتکار روس ها بود خود کنار گذاشتند و بی توجه به ایران به توافق رسیدند. در حالی که در روند آستانه هر سه کشور توافق کرده بودند هر توافقی با موافقت هر سه طرف انجام شود. جالب این که ایران بر لزوم پیگیری روند آستانه تاکید می کرد در حالی که نه مبتکر این روند نه طرف سوم آن اعتنایی به آن نکردند.
ایران این روزها به شدت درگیر شیوع ویروس کروناست که بعد از چین و ایتالیا سومین قربانیان را در جهان داشته است. نیاز به یادآوری دوباره نیست که در حالی که ملت ایران به شدت درگیر این ویروس خطرناک هستند و جان و مالشان تحت تاثیر آن قرار گرفته است، به نظر می رسد که جامعه جهانی و منطقه ای در حال بهره برداری سیاسی از این ویروس هستند و تلاش دارند از آن به عنوانی سلاحی برای فشار بر ایران استفاده کنند. بستن مرزها و ممنوعیت پروازهای رفت و برگشت به ایران از سوی کشورهای همسایه شاهدی بر این ادعاست. آش آنقدر شور شده که نماینده سازمان بهداشت جهانی از سفرای کشورهای مستقر در ایران خواسته است که بهانه گیری را کنار بگذارند و محدودیت های بیش از حدی که بر ایران اعمال کرده اند، لغو کنند. تقاضایی که تا کنون از سوی هیچ کدام از کشورها برآورده نشده است.
در حالی که در حدود پنج ماه گذشته، روزی نبوده که ایران بدون بحران سپری کرده باشد، و این روزها نیز دولت و نهادهای دیگر همه هم و غم خود را صرف مهار ویروس کرونا در کشور کرده اند، و از آن سو تحریم های شدید ایالات متحده و فشار حداکثری آن سبب شده تا ایران به شدت تحت فشار قرار بگیرد، این مساله سبب شده است برخی کشورها احساس کنند که تهران به آنها نیاز دارد و برای همین تلاش دارند از این احساس نیاز ایران بهره برداری کنند. آنها در حال سوء استفاده سیاسی از ایرانی هستند که همه جانبه گرفتار بحران شده است، به قول معروف می خواهند از آب گل آلود ماهی خود را بگیرند.
شکی نیست که در کشاکش های بین المللی جای اخلاق نیست، به ویژه در عصر حاضر که شاهدیم کشورها برای رسیدن به اهداف و منافع خود نهایت بی اخلاقی را مرتکب می شوند، اما این انتقاد به خودمان وارد است که چرا باید آن قدر فرصت ها را از دست بدهیم و این قدر اشتباه محاسباتی داشته باشیم که کار به جایی برسد که دوستان ما به راحتی ما را کنار بگذارند، دیگران از ضعف ما بهره برداری کنند، هجمه های گوناگون علیه ما را فرصت قلمداد کنند و این گونه به خود جرات دهند با ما رفتار کنند و ضمن این که ما را در گرفتاری هایمان تنها رها می کنند، در مهمترین پرونده هایی که ما نقشی به سزا در آنها داشته ایم نیز این گونه آسان کنارمان بگذارند.
نظر شما :