بررسی ابعاد حقوقی ترور سردار سلیمانی
واشنگتن به استناد قوانین داخلی خود نمی تواند ترور سردار سلیمانی را در حیطه حقوق بین الملل توجیه کند
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی
دیپلماسی ایرانی – اگرچه ایالات متحده آمریکا برای اقدام خود در ترور سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دلایل و توجیهاتی را مطرح کرده است، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند هیچ کدام از این دلایل و مواضع نمی تواند توجیه قانعکنندهای برای این اقدام مذبوحانه دونالد ترامپ و کاخ سفید در حوزه حقوق بین الملل باشد. چراکه ترور دولتی فرمانده ارشد نظامی کشور، آن هم در خاک کشور دیگر مغایر با قوانین بینالمللی است. در این راستا دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر ابعاد حقوقی این اقدام وحشیانه ایالات متحده آمریکا، گفت و گویی را با یوسف مولایی، استاد دانشگاه، کارشناس و پژوهشگر حقوق بین الملل انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرانید:
بعد از اقدام ایالات متحده آمریکا در تروریستی عنوان کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برخی معتقدند که دونالد ترامپ با استفاده از همین اقدام خود می تواند یک توجیه حقوقی برای ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشته باشد. اما از نگاه شما آیا رئیس جمهوری یک کشور، ولو ایالات متحده آمریکا می تواند ذیل قوانین داخلی خود دستور ترور یک فرمانده ارشد نظامی یک کشور، آن هم در خاک کشور دیگر را صادر کند؟
از نظر حقوقی اساساً هیچ یک از قوانین داخلی در یک کشور، ولو ایالات متحده آمریکا نمی تواند توجیه کننده اعمال آن کشور بر خلاف قوانین و حقوق بین الملل باشد. پس واشنگتن به استناد قوانین داخلی خود نمی تواند ترور سردار سلیمانی را در حیطه حقوق بین الملل توجیه کند. اما حقوق یک علم تفسیری است و نمی توان مانند ریاضیات برای آن یک جواب قاطع پیدا کرد. یعنی هر بند و ماده قانونی می تواند از نگاه فردی تفاسیر متفاوت، متناقض و گاه متضاد پیدا کند. مگر آنکه در آن حوزه رویه و عرف بین المللی شکل گرفته و بر آن یک تعریف ثابت وجود داشته باشد. اما متاسفانه در این خصوص ما هنوز یک رویه شفاف حقوقی نداریم. درست است که این اقدام ایالات متحده آمریکا در ترور سردار سلیمانی بر خلاف قواعد و حقوق بین الملل است و می توان آن را یک اقدام تروریستی، آن هم در حوزه ترور دولتی قرار داد. منتهی نکته مهم آنجاست که چگونه می توان از نظر حقوقی با ایالات متحده آمریکا و این دست اقداماتش مقابله کرد. چون واقعیت مطلب این است اکنون مراجعی که ایران می تواند برای مطرح کردن شکایت خود آنجا برود، نمیتوانند دربردارنده و حقوق ایران باشند. یعنی اکنون این خلاء قانونی سبب شده است که ایران در پروسه شکایت از ایالات متحده آمریکا نتواند به حقوق خود برسد.
آیا اعتراف رسمی مقامات آمریکایی مبنی بر این که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده دستور انجام این ترور را داده است، نمی تواند برای اثبات و استیفای حقوق ایران در مراجع ذی صلاح عمل کند؟
بله در این چند روز شاهد بودیم که رسما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا عنوان کرده که به دستور وی این ترور صورت گرفته است. این مسئله وجود دارد. اما کدام نهاد و مرجع قانون می تواند به شکایت ایران رسیدگی کند و کاخ سفید را محکوم و مجازات کند؟! چون در این میان با توجه به قدرت و توان ایالات متحده آمریکا هیج نهادی و مرجعی نمی تواند به استیفای حقوق کمک کند.
پس اقدام ایران در ارسال نامه به دبیرکل سازمان ملل متحد نیز کارگر نیست؟
بله ما این نامه را ارسال کردهایم. اما دبیرکل چه کاری میتواند در این راستا صورت دهد؟ نهایت امر این است که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در بیانیه ای عنوان کند که این اقدام ایالات متحده آمریکا در ترور سردار سلیمانی، اقدامی خلاف حقوق بین الملل بوده است، اما هیچ کدام از این بیانیه ها و مواضع، آن هم اگر مطرح شود، ضمانت اجرایی و نیز محکومیت قضایی برای عوامل این ترور نخواهد داشت. حتی اگر پرونده به شورای امنیت سازمان ملل هم برود، احتمالاً مطرح شدن آن در این شورا بسیار کم است چون با مخالفت ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی عضو دائم این شورا مواجه خواهد شد. ذیل این مخالفت این مسئله و شکایت ایران نمیتواند در شورای امنیت مطرح شود. حتی اگر بر فرض محال این مسئله در شورای امنیت مطرح شود، نمی تواند در نهایت به یک قطعنامه علیه ایالات متحده آمریکا بدل شود. از آن سو دیوان بین المللی دادگستری نیز صلاحیت ارجاع و رسیدگی به پرونده ایران را ندارد. البته در چند کنوانسیون مربوط به مبارزه و تقابل با تروریسم این موضوع مطرح شده که در صورت بروز اختلاف می توان از این طریق اقدام کرد مانند کنوانسیون CFT، اما نکته اینجاست که ما در این کنوانسیون عضو نیستیم. در کنار آن یک کنوانسیون دیگر که مربوط به سال ۱۹۷۳ میلادی است، وجود دارد، اما در این کنوانسیون نیز، نه ایران و نه ایالات متحده آمریکا عضو نیستند. پس دیوان بین المللی دادگستری نمیتواد به شکایت ایران رسیدگی کند. لذا ایران از نظر حقوقی با یک خلاء مواجه است. خوب زمانی که خلاء حقوقی وجود دارد طرح این مسئله چه سودی برای ما دارد؟
در آن سو جمهوری اسلامی ایران نیز برای مقابله با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست اعضای گروههای تروریستی ایالات متحده آمریکا، نیروهای سنتکام را در لیست گروههای تروریستی خود قرار داد. با این تفاسیر اساساً واکنش ایران در تقابل با ترور سردار سلیمانی، به خصوص از بعد توسل به زور از منظر حقوقی چگونه ارزیابی می شود؟
ببینید در حوزه "مقابله به مثل"، حقوق بین الملل توسل به زور را تایید نمی کند. یعنی جمهوری اسلامی ایران هر اقدامی می تواند برای مقابله به مثل با اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی انجام دهد، اما این اقدامات در قالب توسل به زور نمی تواند از منظر حقوق بین الملل توجیه شود. مگر آنکه این توسل به زور در مقام "دفاع مشروع" باشد که در این صورت باید شورای امنیت سازمان ملل مجوز آن را صادر کند. در غیر این صورت موضوع مورد تایید حقوق بین الملل نیست. البته تفسیری که از مسئله دفاع مشروع وجود دارد در چند سال اخیر دچار تغییراتی شده و در این راستا تفاسیر متعددی از آن شکل گرفته است. یکی از این تفاسیر "دفاع مشروع"، موضوع "دفاع پیش دستانه" را تایید می کند. یعنی همان چیزی که ایالات متحده آمریکا اکنون با تاکید بر آن اقدام به ترور سردار سلیمانی کرده است. در این چارچوب آمریکا عنوان میکند چون سردار سلیمانی و نیروهای الحشد الشعبی در عراق به دنبال برنامهریزی برای انجام حملات قریب الوقوع نظامی علیه منافع، اهداف و نیروهای ایالات متحده بوده است، واشنگتن در اقدامی پیش دستانه سردار سلیمانی را ترور کرد تا منافع و نیروهای آمریکایی در معرض آسیب قرار نگیرند.
البته در این میان بررسی حقوقی این مسئله یک بحث مفصل و تخصصی حقوقی است که در قالب مصاحبه نمی گنجد و احتیاج دارد که یک مقاله تفسیری و طولانی چند هزار کلمه ای و یا در قالب یک جزوه موضوعات مختلف و جزئیات آن مورد بررسی قرار گیرد. چون بررسی این پرونده نیاز دارد که سیر اقدامات چند سال اخیر ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان مورد ارزیابی قرار گیرد و از نظر حقوق بینالمللی این اقدامات با مفاد و بندهای حقوق بین الملل تطبیق داده شود؛ آرای مخالف و موافق مورد ارزیابی قرار گیرد. منابع لازم در این رابطه مورد واکاوی جدی قرار گیرد تا بتوان در این خصوص یک اظهار نظر قطعی کرد. پس مطرح کردن این مسئله در قالب یک مصاحبه موضوع را ابتر می کند.
ذیل نکات شما جمهوری اسلامی ایران اگر در حوزه حقوق بین الملل نمی تواند حقوق خود را استیفا کند، آیا میتواند با ابزار سیاسی و دیپلماتیک شرایط را تغییر دهد؟
واقعیت امر این است تنها ابزاری که در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، پیگیری مسئله از نظر دیپلماتیک و سیاسی است. چون حقیقتاً نوع اختلافی که اکنون در این مسئله بین ایران و ایالات متحده آمریکا وجود دارد، نمی تواند از طریق کنوانسیونهای بین المللی مطرح شود. یعنی برای رسیدگی به این مسئله لازم است که پرونده ترور سردار سلیمانی و اقدام آمریکا در این خصوص با یک کنوانسیون بین المللی تطابق داشته باشد که در آن کنوانسیون مرجع و نهادی مانند دیوان بینالمللی دادگستری برای رسیدگی به شکایت ایران پیشبینی شده باشد، مانند کنوانسیون ۱۹۷۱ مونترال و یا کنوانسیون ۱۹۷۹ میلادی در خصوص گروگانگیری و یا کنوانسیون های مربوط به بمب گذاری در هواپیماهای مسافربری و نظایر آن که متاسفانه هیچ کدام از این کنوانسیون ها به مسئله جمهوری اسلامی ایران تطابق ندارد.
نظر شما :