برنامه ترامپ برای خاورمیانه عملی نمی شود (بخش چهارم)
عربستان، شریکی غیرقابل اعتماد برای آمریکا
دیپلماسی ایرانی: به همان اندازه که برنامه ریزی ایالات متحده برای مقابله با ایران در خاورمیانه از طریق اسرائیل اشتباه و بی فایده بوده، حساب کردنش روی عربستان سعودی هم چندان مفید واقع نشده است. ترامپ برای پیشبرد برنامه های خود در خاورمیانه و عقب نشینی نظامی از این منطقه به اتحاد ریاض و تل آویو نیاز دارد؛ اما اگر ترامپ مشاوری کارآزموده نزد خود داشت، به او می گفت که سعودی ها هرگز از فلسطینی ها نخواهند گذشت. با این حال، ترامپ مسئولیت روند صلح را به کوشنر واگذار کرده بود که او هم تحت تاثیر نگرش آزادانه محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی درباره اسرائیل و تحقیر فلسطینی ها قرار گرفته و به درس های ناکامی های گذشته بی توجه بود. محمد بن سلمان در سال 2017 وعده داد که به کوشنر در راضی کردن محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، به شرایط پیشنهادی دولت ترامپ برای مذاکره کمک کند. ولیعهد سودی محمود عباس را به ریاض فراخواند و به او گفت در ازای دریافت 10 میلیارد دلار بودجه سعودی، ایده های کوشنر را بپذیرد. محمود عباس امتناع و جزئیات مبادله را فاش کرد و موجی از خشم در جهان عرب به راه انداخت.
محمد بن سلمان همچنین به کوشنر وعده داد که عربستان در برابر اقدام دولت ترامپ برای به رسمیت شناختن قدس اشغالی به عنوان پایتخت اسرائیل تسلیم شود و به او اطمینان داد که هرگونه واکنش منفی به این مساله در خیابان های کشورهای عربی در عرض دو ماه از بین خواهد رفت. این وعده ولیعهد سعودی برای اینکه ترامپ همه اعتراض ها را نادیده بگیرد و در سال 2017 قدس اشغالی را به پایتخت اسرائیل بنامد و در صدد انتقال سفارت ایالات متحده به آنجا برآید، کافی بود.
محمد بن سلمان درباره واکنش در خیابان های عربی حق داشت؛ واکنش آنقدری شدید نبود که قابل توجه باشد. اما او به کوشنر درباره دیگر عواقب چنین اقدامی هشدار نداد. شاید ولیعهد سعودی اهمیتی به قدس اشغالی نمی داد، اما این مساله برای پدرش اهمیت داشت و اگرچه محمد بن سلمان گاه و بیگاه کنترل کامل امور در پادشاهی سعودی را بر عهده دارد، اما هنوز هم حرف آخر را ملک سلمان می زند. مسجد الاقصی در قدس اشغالی سومین حرم مقدس اسلام است. ملک سلمان که دو حرم مقدس دیگر اسلام در کشور او قرار دارد، نتوانست سکوت کند و بلافاصله تصمیم ترامپ را محکوم و رهبران کشورهای عرب منطقه را به یک جلسه احضار کرد. ملک سلمان از آن زمان بارها تاکید کرده که کشورش با هر گونه شهرک سازی در قدس اشغالی مخالف است.
تصمیم درباره قدس اشغالی و انتقال سفارت به آنجا طرح کوشنر برای راضی کردن عربستان به ایفای نقش اصلی در روند صلح را به کلی دچار شکست و فلسطینی ها را از میز مذاکره دور کرد. پس از این تصمیم بود که تشکیلات خودگردان فسطین همه ارتباطات خود را با دولت ترامپ قطع کرد و محمود عباس برنامه صلح ترامپ را «معامله شرم آور»ی خواند که به «درک» واصل خواهد شد. ماه ژوئن گذشته که کوشنر در جلسه ای در بحرین از ابعاد اقتصادی برنامه صلح ترامپ پرده برداشت تا نشان دهد که فلسطینی ها می توانند از آن سود ببرند، فلسطینی ها به کلی کنفرانس را تحریم کردند.
قلدری هم به اندازه پیشنهاد رشوه بی تاثیر بود. ترامپ تصور می کرد فلسطینی ها چنان ضعیف هستند که با قطع کمک ها، تعطیلی دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در واشنگتن و انتقال کنسولگری ایالات متحده به قدس اشغالی و تلاش برای از بین بردن آژانس امداد و نجات سازمان ملل برای پناهندگان فلسطین، آنها را به تسلیم وا دارد. اما همانطور که انتظار می رفت، این اقدامات صرفا فلسطینی ها را به پافشاری بیشتر در موضع گیری خود ترغیب کرد.
کوشنر که نه سعودی ها و نه فلسطینی ها را در طرف خود داشت، بخت خود را برای جلب حمایت مصر یا اردن از بخش مهم طرح خود، یعنی مناسبات سیاسی و امنیتی، از دست داد. ملک عبدالله اردن به ویژه نگران این مساله بود که در صورت مطرح شدن ایده های ترامپ توسط کوشنر، مجبور به انتخاب بین دولت آمریکا و فلسطینی ها شود. اگر ملک عبدالله طرح کوشنر را می پذیرفت، جمعیت فلسطینی این کشور به شدت خشمگین می شدند؛ اما او در ین حال نگران قطعی روابطش با ترامپ و به خطر افتادن بسته کمک های سالانه به ارزش یک میلیارد دلار بود. به هر حال، تابستان گذشته که کوشنر نهایتا نظر نهایی ملک عبدالله اردن درباره طرح را جویا شد، او امتناع ورزید و پس از آن بود که اجرای طرح کامل کوشنر یک مرتبه دیگر به «زمان مناسب تر» موکول شد. گرینبلات که دریافت آینده ای ندارد، استعفا کرد.
طرح ائتلاف استراتژیک خاورمیانه نیز که یکی دیگر از ابتکارعمل های مبتنی بر حمایت و مشارکت سعودی ها بود، هنوز به جایی نرسیده است. ریاض تصور می کرد که دولت ترامپ می تواند کشورهای عربی همسایه را به تشکیل ائتلافی برای مقابله با ایران سوق دهد. طرح تشکیل سازمانی ملقب به «ناتوی عربی» قرار بود مصر، اردن و شورای همکاری خلیج فارس را به تقویت همکاری ها زیر چتر امنیتی ایالات متحده ترغیب کند و به گفته یک سخنگوی کاخ سفیدریال «سدی در برابر تجاوز ایران» فراهم آورد. اسرائیل هم قرار بود یک شریک پنهانی در این طرح باشد. تناقض های داخلی پروژه در همان جلسه اولیه در سپتامبر 2017 آشکار شدند و طرح خیلی زود متوقف شد. ترامپ نهایتا آنتونی زینی، فرمانده سابق فرماندهی مرکزی آمریکا، را به عنوان فرستاده ویژه برای پیشبرد امور منصوب کرد؛ اما عدم تمایل کشورهای عربی به تحریک ایران مانع از موفقیت زینی در پیشبرد امور شد و او در ماه ژانویه از سمت خود استعفا کرد. 3 ماه پس از آن، مصر به کلی از مشارکت عقب نشینی کرد و این ابتکارعمل ملغی شد. (این مطلب ادامه دارد.)
منبع: فارن افرز / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :