تاثیر سیاست های اروپا، بریتانیا و آمریکا بر روابط ترنس آتلانتیک (بخش دوم و پایانی)

زمان تصمیم گیری اروپا و بریتانیا فرا رسیده است

۰۲ آذر ۱۳۹۸ | ۱۷:۲۱ کد : ۱۹۸۷۶۷۸ اخبار اصلی اروپا آمریکا
تغییرات در سیاست گذاری ها و فاصله گرفتن کشورهای حاشیه اقیانوس اطلس از یکدیگر در سال های اخیر، به شک و تردید درباره آینده همکاری ها در دو سوی این اقیانوس انجامیده است. ارتباط ترنس آتلانتیک (در دو سوی اقیانوس اطلس) اکنون بیش از هر زمان دیگری ضعیف و شکننده به نظر می رسد چرا که کشورها در حال بازنگری در تمایلات اسراتژیک خود هستند و به جای منافع چند جانبه، بیشتر بر منافع ملی متمرکز شده اند. تغییر رهبری در بسیاری از کشورها و ظهور جنبش های پوپولیستی و ملی گرایی از جمله موارد تاثیرگذار بر روابط ترنس آتلانتیک بوده اند و کشورها اکنون در تلاشند تا خود را به یک سری تحولاتی چون نفوذ فزاینده چین، جاه طلبی های بین المللی روسیه، تحریم های ایران، مشارکت در خاورمیانه، بحران مهاجرت و غیره وفق دهند.
زمان تصمیم گیری اروپا و بریتانیا فرا رسیده است

نویسنده: اسپنسر پی. بویِر (از اعضای ارشد مرکز پِن بایدن برای دیپلماسی و مشارکت جهانی در دانشگاه پنسیلوانیا و معاون مشاور وزیر امور خارجه در امور اروپایی و یوروآسیا در دولت اوباما)

دیپلماسی ایرانی: به رغم مباحثات درباره اینکه می توان به وضعیت کنونی به مثابه لیوان نیمه پر نگاه و اینطور تصور کرد که کارشناسان در هر دو طرف اقیانوس اطلس توانایی ثابت نگه داشتن شرایط را دارند، اما تنش ها در سوی اقیانوس بر سر مسائل سیاست گذاری همچون روابط با ایران و تغییرات آب و هوایی و همچنین اختلافات میان ترامپ و رهبران کشورهای دوست قبول اینکه همانند همیشه حفظ روابط در سطح پایین می تواند پاسخگو باشد را دشوار کرده است. شاید اساسی ترین سوال این باشد که تصمیم گیری های سیاسی بریتانیا و ایالات متحده در سال های جاری و آتی میلادی به علاوه نتیجه انتخابات پارلمان اروپایی به طور کلی چه معنایی برای روابط ترنس آتلانتیک خواهد داشت؟

لحظه تصمیم گیری بریتانیا و اتحادیه اروپه

تاثیر انتخاب های سیاسی بریتانیا در طی چند ماه آینده و چگونگی تاثیرگذاری انتخابات پارلمان اروپایی در اوایل سال جاری میلادی بر روابط ترنس آتلانتیک کمتر از سیاست های دولت دونالد ترامپ نیست. به رغم اینکه ترزا می، نخست وزیر پیشین بریتانیا، سه مرتبه برای تصویب توافق مذاکره شده برگزیت با اتحادیه اروپا در پارلمان کشورش تلاش کرد، اما هنوز راه حلی برای بحران پیدا نشده است. در داخل پارلمان بریتانیا بر سر راهکار مناسب اختلاف نظرهای گسترده ای وجود دارد. اتحادیه اروپا آشکارا نشان داده که تمایلی به از سرگیری مذاکرات ندارد.

تصمیم ترزا می به کناره گیری از رهبری حزب محافظه کار و در نتیجه نخست وزیری، کمکی به شرایط نکرده چرا که جانشین او برنامه های کاملا متفاوتی برای برگزیت در پیش گرفته است. بوریس جانسون، نخست وزیر جدید و وزیر امور خارجه مستعفی دولت می، از خارج کردن بریتانیا از اتحادیه اروپا بدون توافق خشنود خواهد شد. به رغم ادراک عمومی از عواقب فاجعه آمیز سیاسی و اقتصادی برگزیت بدون توافق برای هر دو طرف، باز هم امید زیادی به جدایی توافقی نیست. ایالات متحده که همین حالا هم کارگزار اصلی خود با اتحادیه اروپا را از دست داده است در صورت جدایی بریتانیا و اتحادیه اروپا بدون چارچوبی مشخص برای مدیریت تجارت، قوانین یا همکاری های امنیتی، ضرر می بیند. سرمایه گذاران بازار سهام و صنایع ایالات متحده که در معرض روابط اروپایی بریتانیایی قرار دارند، از جمله شرکت ها در حوزه های خودروسازی، خدمات درمان، فناوری و ارتباطات احتمالا بیش از دیگران دچار آسیب خواهند شد.

این در حالی است که اروپا احتمالا در روابط با بریتانیا با مانعی بزرگ مواجه خواهد شد. اگرچه احزاب پوپولیستی مخالف اروپا دستاوردهای چندانی در سراسر این قاره نداشته اند، اما قافله را کامل نباخته اند و تقریبا می توان گفت جایی هستند که 5 سال پیش بودند. در مقابل، احزاب راست میانه و چپ میانه 80 درصد از کرسی های خود را از دست داده اند. حزب راست افراطی فرانسه تقریبا حزب جمهوری به پیش رئیس جمهوری امانوئل ماکرون را شکست داد و حزب جناح راستی لیگ ایتالیا بیش از یک سوم آرا را به دست آورد. احزاب پوپولیستی جناح راستی که دیدگاه های ضدمهاجرتی و ضد حکومت نخبگان مشترکی با همتایان راست افراطی آمریکایی دارند، حضور خود را تثبیت کرده اند و همچنان به اظهارنظر درباره روابط در دو سوی اقیانوس اطلس ادامه خواهند داد.

فرصت هایی برای پیشروی

بدین ترتیب، این سوال پیش می آید که آیا در شرایط کنونی فرصتی برای نزدیک تر شدن روابط در دو سوی اقیانوس اطلس وجود دارد؟ شاید چند مورد اندک.

در اروپا، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پوپولیسم جناح راستی به عنوان یک ایدئولوژی آنقدری که پیشتر تصور می شد، محبوب نخواهد شد و گسترش نخواهد یافت. به رغم نگرانی های ادامه دار رای دهندگان راست افراطی درباره مرزها، مهاجرت و هویت ملی، بسیاری از رای دهندگان از جناح های چپ و راست که احزاب و سیاستمداران جریان اصلی را رها کرده بودند، نظر خود را تغییر داده اند. احزاب مخالف اروپا در انتخابات پارلمان اروپایی دستاورد چندانی نداشتند و احزاب میانه حامی اروپا توانست قدرت خود را در پارلمان حفظ کند. تمایل کلی به تغییر عوامل این فرصت را برای احزاب جریان اصلی که عمدتا به روابط ترنس آتلانتیک ارج می نهند فراهم آورد تا مجددا برای جلب حمایت در میان رای دهندگان سرخورده و نگران درباره مسائلی همچون اقتصاد، محیط زیست، مهاجرت، روسیه و افراط گرایی اسلامی، تلاش کنند.

در سوی دیگر اقیانوس اطلس، روی کار آمدن دولتی جدید می تواند به معنای شروعی دوباره باشد. همه نامزدهای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری به کارگیری شیوه موثرتری در حمایت از نظم بین المللی لیبرال، یعنی ارزش قائل شدن برای اتحادها و همکاری ها در چالش های مشترک جهانی، را وعده داده اند. اما اگر ترامپ در انتخابات 2020 آمریکا رای آورد، متصور شدن تقویت روابط در دو سوی اقیانوس اطلس در چند سال آینده دشوار خواهد بود. تنش ها بر سر ایران، صلح خاورمیانه، و سیاست های تغییرات اقلیمی تشدید خواهند شد و اختلاف نظرها بر سر هزینه های دفاعی بالا خواهد گرفت. در چنین شرایطی، شاید تنها فرصت برای بهبود روابط این باشد که محلی های آمریکایی و همتایانشان در آنسوی اقیانوس همکاری های خود را در مسائل محیط زیستی و دیگر زمینه ها افزایش دهند. در چنین شرایطی ایالت ها، شهرها و شرکت های خصوصی مجبور خواهند شد نقشی تهاجمی در حفظ امنیت و منافع اقتصادی خود ایفا کنند. 

منبع: واحد تحقیقاتی دانشگاه پنسیلوانیا / مترجم: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: ترنس آتلانتیک روابط دو سوی اقیانوس اطلس اختلافات اروپایی ها با دولت ترامپ سیاست خارجی ترامپ برگزیت جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا


( ۲ )

نظر شما :