ریاض برای کشاندن واشنگتن به جنگ جدید تلاش می کند
حمله به قلب اقتصاد عربستان و سناریوسازی خطرناک برای ایران
نویسنده: اکبر مختاری، مدرس دانشگاه و تحلیلگر سیاسی
دیپلماسی ایرانی: ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱؛ مشاهده تصاویر حمله به مغز اقتصاد آمریکا و جهان، سازمان تجارتجهانی، نشان داد که هر لحظه ممکن است ایالاتمتحده در پاسخ به این اقدام تروریستی یک یا دو کشور یا حتی بیشتر را مورد حمله قرار دهد.
این اولینبار بود که از قرن نوزدهم به بعد امریکا در خاک اصلی خویش مورد حمله قرار می گرفت و پاسخ کوبنده کاملا قابلتصور بود.
این، شاید اولینبار بود که احساس شد هر لحظه ممکن است ایران نیز مورد حمله قرار گیرد. اگرچه در گام اول افغانستان به عنوان پایگاه القاعده مورد حمله قرار گرفت؛ اما قرار دادن نام ایران در کنار عراق و کره شمالی در "محور شرارت" در سخنرانی معروف ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ جورج دبلیو بوش بر نگرانیها میافزود.
اهمیت عراق صدام حسین برای نئوکانها برای براندازی رژیم عراق و ادامهدار و پرهزینه شدن جنگ پس از اشغال عراق و دیپلماسی نسبتا مثبت ایران در آن زمان خطر جنگ را از ایران دور کرد.
دومین باری که نگرانی از جنگ حتی محدود جدی شد؛ به دوران اول باراک اوباما برمیگردد. جایی که که رئیسجمهوری وقت ایران، محمود احمدینژاد، دائما تهدید میکرد و نام ایران نیز ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گرفته بود و جریانات تندرو در اسرائیل بهدنبال آن بودند که امریکا را برای نبرد با ایران آماده کنند؛ لیکن سیاست متفاوت دولت اوباما و هزینهها و پیامدهای مهم چنین رویدادی مانع از این اقدام شد.
اگرچه بعدها در اسناد ویکیلیکس افشا شد که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ اسرائیل دو مرتبه قصد حمله به مراکز هستهای ایران را داشته که یکی از آنها را مقامات ارشد نظامی خود اسرائیل مانع شدند و در دومین بار، دولت آمریکا از چنین اقدامی مانع شد.
سومین مورد از نگرانی برای نبردی محدود علیه ایران را به هنگام زدن پهپاد آمریکا میشد حس کرد. آنهم در جایی که تیم تندرو کنار ترامپ از پمئو و بولتون گرفته تا برخی از سناتورهای جمهوریخواه حامی زدن سه قسمت از نیروهای ایران بودند که در آخرین لحظات مشورت ترامپ با رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و چند مشاور دیگر و آگاهی از تبعات احتمالی، مانع از این اقدام خطرناک شد.
آخرین مورد و نگرانی از احتمال نبردی محدود علیه ایران به این روزها برمیگردد. درحالی که جان بولتون، بازوی قدرتمند جنگطلب کابینه ترامپ برکنار شده؛ اما تفسیرهای متفاوت از زدن مغز و قلب اقتصاد عربستان سعودی میرود که مشکلآفرین شود.
درحالی که حوثیها مسئولیت حمله به بزرگترین شرکت نفتی جهان در عربستان را برعهده گرفتهاند؛ تفسیرهایی مبنی بر عدم شلیک پهپادها از کشور یمن و احتمال حمله از عراق و یا ایران را میتوان "سناریوسازی خطرناک" جنگطلبان کنار ترامپ و اسرائیل و عربستان دانست.
اطلاعات افشاشده از مقامات عربستان سعودی از ۱۱سپتامبر به بعد نشان میدهد که آنها بارها از مقامات امریکا خواستهاند که به جنگ با ایران رود. بهطوریکه اسناد افشاشده ویکیلیکس گویای این سخن بود که مقامات عربستان بارها حتی از دولت اوباما و جان کری، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، خواسته بودند که به جنگ با ایران روند.
اگرچه در سالهای پسا۱۱سپتامبر، روابط ایران و سعودی پررنگ و پررونق نبود؛ ولی در برابر سفارتخانهها برقرار و خطوط ارتباطی بهخوبی بین دو کشور کار میکرد. ولی در زمان کنونی، حتی رابطه دیپلماتیک میان دو کشور نیز در کمرونقترین زمانش بهسر میبرد.
در برابر، بنسلمان در عربستان جاهطلبیهای فراوانی دارد. جاهطلبی که حاضر است برای رسیدن به پادشاهی، حتی هزینه جنگی محدود را علیه ایران فراهم کند.
اوضاع منطقه خاورمیانه به غایت پیچیده است. اوضاعی که دائما میان "خوشبینی مفرط" و "بدبینی مفرط" جابهجا میشود. خوشبینی مفرطی که ما را بهسمت دیدار ترامپ و مقامات ایران در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل میبرد و بدبینی مفرطی که هرچه بیشتر احتمال یک نبرد نظامی میان ایران و آمریکا (اگرچه محدود) را محتمل میکند.
وقت آن رسیده که ایران تصمیمات سخت بگیرد. تصمیماتی که بیشتر میل به بیشینهسازی منافع ملی ایران داشته باشد تا ایجادکننده نگرانیهای مفرط از آینده نامشخص!
اگرچه ترامپ نشان داده که علاقهمند به جنگ نیست و ممکن است پیروزی و شکستش در انتخابات۲۰۲۰ به این رویداد گره بخورد؛ لیکن نباید فراموش کرد که اگر به او بقبولانند که ممکن است عدم رویایی با ایران ضرر بیشتری بهجای رویایی با ایران برای آینده سیاسیاش داشته باشد، او هم ممکن است وارد این بازی خطرناک شود./راهبرد
نظر شما :