رئیس جمهوری که همه به سوگش نشستند!
مرگی متفاوت از مرگ دیگر رهبران عرب
صابر گلعنبری، کارشناس مسائل بین الملل
دیپلماسی ایرانی - درگذشت باجی قاید سبسی رئیس جمهور فقید 92 ساله تونس از جنس مرگ دیگر رهبران عرب نبود. معنا و مفهومی دیگر و به تبع آن پیامدی متفاوت داشت. سبسی تنها رهبر عربی بود که به عنوان یک منتخب مردم در قامت رئیس جمهوری، از دنیا رفت. البته ماه پیش هم محمد مرسی تنها رئیس جمهور منتخب تاریخ مصر از دنیا رفت، اما در زندان، و نه در راس قدرت.
اگر در مرگ سبسی، هم موافق و هم مخالف سیاسی او گریستند، یک دلیلش به خاطر این تفاوت است و دلیل دیگر نیز به شخصیت خود سبسی باز میگردد. رئیس جمهور فقید تونس با همه روسای جمهور از زمان استقلال کشورش در سال 1956 کار کرده بود و همین از او یک دولتمرد باتجربه ساخته بود. یک شخصیت کاریزماتیک نبود، اما یک سکولار واقعگرا و دمکرات بود؛ بر خلاف جریان سکولار غالبا غیر دمکراتیک در جهان عرب که خود از پایههای دولتهای پنهان و موانع اصلی دمکراتیزه شدن جوامع عربی هستند. سبسی یک شخصیت سیاسی روادار، دگرپذیر و باورمند به مدنیت بود و به قواعد دموکراتیک احترام میگذاشت و وقتی هم رئیس جمهور شد، به گفته راشد غنوشی، رهبر حزب اسلام گرای نهضت، پا را فراتر از اختیارات ریاست جمهوری نگذاشت و در حالی که سبسی اساسا خواهان نظام سیاسی پارلمانی نبود، اما وقتی اکثریت آن را پذیرفت، او نیز به رای اکثریت تن داد.
در جهان عرب و غالب جوامع شرقی کمتر سابقه داشته است که دستگاه قضایی کشوری به ضرر عالیترین مقام و به نفع یک شهروند حکمی صادر کند و فراتر از آن، حاکم محکوم شود و به حکم قضایی گردن نهد. اما این اتفاق در ژانویه 2019 در تونس افتاد و دستگاه قضایی آن با صدور حکمی، شکایت باجی قائد سبسی از یک شهروند تونسی را وارد ندانسته و سبسی را به جریمه نقدی و جبران هزینههای دادرسی محکوم کرد.
سبسی علیه عماد دغیج، فعال انقلابی تونسی و عضو جمعیت حامیان انقلاب تونس به دادگاه شکایت و وی را متهم کرده بود که در شبکههای اجتماعی مطالب تحریکآمیز علیه رئیس جهوری تونس منتشر میکند و امنیت او و خانوادهاش را به خطر انداخته است.
عربستان و امارات پس از کودتای مصر در سال 2013، تلاش زیادی کردند تا تونس را نیز به وضعیت قبل از انقلاب دسامبر 2010 برگردانند، اما باجی قاید سبسی که از دسامبر 2014 در یک انتخابات دمکراتیک بر کرسی ریاست جمهوری نشست، نه تنها تسلیم این فشارها نشد، بلکه بر خلاف آن عمل کرده و راه گفتگو و تفاهم با اسلامگرایان را در پیش گرفت و توانست از این طریق، هم از سرایت آتش انقلابهای معکوس عربی به تونس جلوگیری کند و هم مانعی جدی در مسیر گذار دمکراتیک این کشور به ثبات دمکراتیک ایجاد نشود.
البته تنها عامل موفقیت در این روند طی شده، شخصیت خود سبسی نبود، بلکه دو عامل مهم دیگر نیز اثرگذار بود؛ یکی وجود یک فرهنگ رو به رشد رواداری و دگرپذیری و به عبارت دیگر حرکت جامعه تونس به سمت توسعهیافتگی سیاسی است که این کشور را از نظر شاخصهای آزادی و دمکراسی در مقام نخست در جهان عرب قرار داده و از این رو، انقلاب آن نیز سرنوشتی متفاوت نسبت به بقیه انقلابهای عربی در 8 سال گذشته پیدا کرده است. اما عامل دیگر وجود شخصیتی چون راشد غنوشی در راس جریان اسلامگرای تونس است. در واقع اگر سبسی به عنوان یک سکولار دمکرات و غنوشی به عنوان یک اسلامگرای دمکرات نبودند، شاید این توسعه یافتگی نوپای سیاسی در تونس نیز فعلا آنچنان بروز و ظهور نمییافت و بحران سیاسی سال 2013 در این کشور ختم به خیر نمیشد و به توافقی جامع میان همه نیروهای سیاسی تونسی نمیانجامید.
سبسی با وجود اختلافات سیاسی و فکری زیاد با غنوشی اما تا پایان عمر روابط نزدیک خود با وی را حفظ کرد؛ این روابط به حدی نزدیک بود که به گفته منابعی، یک توافق نانوشته بین دو طرف شکل گرفته بود که اگر یکی خود را کاندید انتخابات ریاست جمهوری کرد، دیگری نامزد نشود.
اما پیامد متفاوت مرگ سبسی در سایه شرحی که رفت، چرخش آسان قدرت بر اساس قانون اساسی بود که بدون خبری از کودتا یا جنجال سیاسی، رئیس پارلمان موقتا در جایگاه رئیس جمهوری قرار گرفته تا انتخابات چند ماه آینده ریاست جمهوری این کشور برگزار و یک رئیس جمهور منتخب، سکان قدرت را به دست گیرد.
البته با وجود نکات پیشگفته، هنوز خطر در کمین انقلاب تونس است و باید منتظر دو انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری بسیار حساس این کشور در اکتبر و نوامبر (البته اگر موکول شدن انتخابات ریاست جمهوری به سپتامبر قطعیت پیدا نکند) آینده ماند و دید چه اتفاقی میافتد و آیا پایههای دمکراسی نوپا در مهد بهار عربی مستحکمتر میگردد یا با دخالتهای کشورهای طرفدار بازگشت دولتهای پنهان به سرآغاز یک بحران تبدیل میشود. فعلا این کشورها در الجزایر و سودان مشغول هستند.
نظر شما :