درمان تسکینی، تجویزی که دولت ها سال هاست در ایران دنبال می کنند
مسئله دیگر
نویسنده: رضا بابایی، پژوهشگر
دیپلماسی ایرانی: نظامهای سیاسی دو گونهاند: برخی درآمدهای بادآورده مانند نفت و گاز دارند و برخی به مالیات و فعالیتهای اقتصادی شهروندانشان محتاجاند. ویژگی نظامهای نوع اول، این است که در برنامهها و سیاستها و تصمیمهای کلان، چندان هزینهسنجی نمیکنند؛ چون منابع مالی کشور، اولا رایگان به دستشان میرسد و ثانیا حسابرسی آن بر عهده خودشان است، نه مردم یا نمایندگان واقعی آنان. مردم نیز حساسیتی سزاوار به هزینهها ندارند؛ زیرا نه مالیات میپردازند و نه ربطی مستقیم میان هزینههای دولت و کسبوکارشان میبینند. دغدغه نخست دولتها نیز کسبوکار مردم نیست؛ چون نیازی به آن ندارند. بودجه از جایی دیگر تأمین میشود. در این گونه نظامهای سیاسی، مردم راه خود را میروند و حکومت نیز راه خود را، و هیچ یک را با دیگری صنمی نیست؛ مگر در حد برنامههای نمایشی.
اما سیاستهایی که هزینهها را به چیزی نمیگیرند، اندکاندک و در درازمدت، انبوهی از مشکلات داخلی و خارجی میآفرینند که کشور را به نقطه فروپاشی نزدیک میکند. در اینجا حکومتها باز دو دسته میشوند: برخی اندکاندک ساختارها را به نفع فضای باز سیاسی و اقتصاد آزاد تغییر میدهند، مانند دولت ژاپن پس از جنگ جهانی دوم و اکثر کشورهای اروپایی پس از جنگ جهانی اول؛ برخی نیز هرگونه تغییری را عقبنشینی و سر کشیدن جام زهر تلقی میکنند. این گروه از دولتها کمکم و ناگزیر به وادی درمان تسکینی میافتند. در اصطلاح پزشکی، درمان تسکینی وقتی آغاز میشود که دیگر برای بیمار کاری نمیتوان کرد جز کاستن از دردهای سخت او تا لحظه مرگ. سالهاست که دولتها در ایران، هر طرحی و هر برنامهای که ارائه میدهند، درمان تسکینی است. هیچ اثری از هیچ برنامه بنیادین و آیندهساز به چشم نمیخورَد. همه تصمیمها و برنامهها برای برونرفت از این چاله یا نجات از آن بنبست است.
به یکی از کسانی که به عیادتم آمده بود و میدانستم که میتواند صدای مرا به گوش برخی مسئولان کشوری برساند، گفتم از قول من به آقایان بگویید: من بنا را بر این میگذارم که شما انسانیترین و والاترین اهداف سیاسی را در جهان دارید. اما شما را به خدا گوشه چشمی هم به هزینهها داشته باشید. در تصمیمها و سیاستهای کلان داخلی و خارجی، تنها به استدلالهای ذهنی و ملاکهای ایدئولوژیک خود نیندیشید. به هزینههای آن نیز فکر کنید. ممکن است در جهان ذهنی شما، فلان سیاست یا بهمان اقدام، بسیار درست و بهحق باشد؛ اما درستی یا نادرستی هر کاری را باید با هزینه آن سنجید. اگر امروز نفت و گاز، سنگینی هزینهها را میپوشاند، کسی از فردا خبر ندارد. هزینهسنجی، عین خردمندی و آیندهنگری است. کلهشقی، شجاعت نیست؛ تهور و بیمسئولیتی است. سنجش هزینه باید جزئی از راهحل مسئله باشد، نه مسئلهای دیگر. سپس برای او داستان «مسئله دیگر» را نقل کردم. میگویند در تهران کسی بود که برای استحمام به قم میرفت. پرسیدند چرا؟ گفت حمامهای قم ارزانتر است. گفتند: هزینه بین راه را چه میکنی؟ گفت: آن مسئله دیگری است!
نظر شما :