بازی دو سر باخت مردم در بازار ارز

ابهام در تداوم سیر نزولی ارز که خلاف تحولات دنیای دیپلماسی است

۳۱ تیر ۱۳۹۸ | ۱۲:۵۸ کد : ۱۹۸۵۰۶۷ اقتصاد و انرژی انتخاب سردبیر
غلامرضا کیامهر در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است: به واسطه تحولات کنونی در حوزه دیپلماسی و پررنگ شدن تنش تهران – واشنگتن، افزایش تحریم‌ها و برخی تحولات منطقه، به خصوص در خلیج فارس که رنگ و بوی امنیتی هم پیدا کرده جامعه را به این باور رسانده است که نمی تواند روند کاهشی نرخ ارز در بازارهای داخلی تداوم جدی و طولانی مدتی پیدا کند. لذا اکنون با یک رکورد جدی در بازار ارز مواجهیم. چون شرایط بارز متشتت و مبهم است.
ابهام در تداوم سیر نزولی ارز که خلاف تحولات دنیای دیپلماسی است

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی  – طی روزها و هفته های اخیر بازار ارز واکنشی متفاوت را با روند کاهشی قیمت ها در تقابل با پارامتر های سیاسی و دیپلماتیک نشان داده است. اما در شرایط کنونی بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان بر این باورند که این روند، روندی غیرطبیعی و جدای از وضعیت واقعی اقتصادی، سیاسی و به خصوص دیپلماتیک کشور است. لذا وضعیت کنونی را نمی‌توان ملاک واقعی بهبود وضعیت اقتصادی در شرایط تحریمی در نظر گرفت. دیپلماسی ایرانی بررسی این مسئله را در گفت‌وگویی با غلامرضا کیامهر، استاد دانشگاه و اقتصاددان پی گرفته است که در ادامه می خوانید:

با خروج دونالد ترامپ از برجام در ۱۸ اردیبهشت سال گذشته روند افزایش نرخ ارز شدت پیدا کرد، به گونه ای که تابستان سال گذشته نرخ دلار تا نزدیک ۲۰ هزار تومان هم رسید و حتی برخی زمزمه های فروپاشی اقتصادی ایران را در سایه تحریم ها مطرح کردند. اما در تابستان سال ۹۸ با وجود آن که تنش تهران - واشنگتن به مراتب پررنگ تر شده است و در کنار آن شاهد شدت یافتن تحریم ها و تداوم فشارهای ایالات متحده آمریکا هستیم، روند نزولی نرخ ارز در ماه های گذشته شکل گرفته است. اگر پارامترهای سیاسی و دیپلماتیک بر افزایش نرخ ارز موثر بوده است، چرا اکنون این تاثیر وجود ندارد؟

ابتدا به ساکن باید عنوان کنم که اساساً روند کنونی ارز را نمی توان کاهش نرخ جدی در نظر داشت. اگر دقت کنید از ماه‌های پایانی سال ۹۶ تا ماه های پایانی سال ۹۷ نرخ ارز ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصد افزایش پیدا کرد و به تبع آن پول ملی تا یک چهارم ارزش خود را از دست داد. حال در یکی دو هفته اخیر که نزدیک به ۵۰ تا ۶۰ درصد از نرخ ارز، به خصوص دلار و یورو ارزش خود را از دست داده است را نمی توان جریان کاهشی مداوم تعبیر کرد. چون هنوز هم ارزش پول ملی به شدت افت پیدا کرده است و شرایط هم از بهبود آن در کوتاه مدت و حتی میان مدت، آن هم وضعیت کنونی سیاسی و دیپلماتیک خبر نمی دهد.
در خصوص دلایل روند کاهشی ارز هم بگذارید به صراحت بگویم که اساساً افزایش نرخ ارز در تابستان سال گذشته و نیز کاهش آن در تابستان امسال هیچ توجیه و استدلال اقتصادی ندارد. چراکه، نه نرخ ۲۰ هزار تومان برای دلار آمریکا در تابستان ۹۷ با پارامتر های اقتصادی داخلی در ایران همخوانی داشت و نه اکنون که تنش های سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران پررنگ تر شده است، ما با کاهش نرخ ارز روبه رو هستیم. آن هم در شرایطی که اساسا اقتصاد ایران جزء ارز محورترین اقتصادهای جهان به شمار می رود و به این واسطه هرگونه اقدام کشور در رابطه با تولید، واردات و صادرات در داخل به شدت وابسته به نرخ ارزهای مرجع مانند یورو و دلار است. 
در این میان می‌توان این نکته مهم را مطرح کرد که به نظر می رسد دولت یک بازی دو سر برد را برای خود و به تبع آن یک بازی دو سر باخت را برای ملت و جامعه در بازار ارز به راه انداخته است. به این ترتیب که اکنون دولت برای رفع کسری منابع ارزی خود به واسطه تحریم های نفتی و بانکی سعی می کند با کاهش نرخ ارز، موج روانی را برای جامعه به وجود آورد که دلارهای خود را که با نرخ های بالاتر خریداری کرده بودند به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر به فروش برسانند، همانگونه که سال گذشته یک جریان سازی قیمتی را با رهاسازی در بازار شکل دادند و در این راستا سعی کردند بخشی از نقدینگی جامعه را برای رفع کسری بودجه به بازار ارز بکشانند. 

پس با این تفاسیر احتمال اثرگذاری تحولات و تنش سیاسی در آینده و نیز روند غیرطبیعی کنونی در بازار ارز سبب عدم واکنش قیمت ها به روند کاهشی نرخ ارز است؟
  
بله. چون روند یک روند غیر اقتصادی است. یعنی در روزها و هفته‌های اخیر که شاهد کاهش نرخ ارز هستیم برعکس نرخ برخی از کالاها در حال افزایش است. این نشان می دهد که اکنون اقتصاد ایران، به خصوص اقتصاد کف بازار به یک هوشمندی رسیده است و دست بازیگران پشت بازی نرخ ارز را خوانده اند.
البته در آن سو هم به واسطه تحولات کنونی در حوزه دیپلماسی و پررنگ شدن تنش تهران – واشنگتن، افزایش تحریم‌ها و برخی تحولات منطقه، به خصوص در خلیج فارس که رنگ و بوی امنیتی هم پیدا کرده جامعه را به این باور رسانده است که نمی تواند روند کاهشی نرخ ارز در بازارهای داخلی تداوم جدی و طولانی مدتی پیدا کند. لذا اکنون با یک رکورد جدی در بازار ارز مواجهیم. چون شرایط بارز متشتت و مبهم است. 
در این راستا علیرغم اینکه دلار روند کاهشی به خود گرفته است، اما برخی کالاها مانند مواد پروتئینی مرغ و تخم مرغ به عنوان دو ماده پرمصرف جامعه ایران که با نهاده های دامی و نرخ ارز تولید می‌شود اکنون افزایش قیمت پیدا کرده است. این یک نمونه کافی است تا دریابیم اقتصاد ما اگرچه اکنون واکنش غیر منطقی به تحولات دنیای دیپلماسی دارد، اما چندان هم بدون تاثیر از آن نیست. چراکه اقتصاد کشور می داند روند کنونی در بازار ارز روند تصنعی، با برنامه ریزی و برای برخی جریان سازی های داخلی است و اساسا انطباقی با واقعیت‌های کنونی ندارد. اما این که عمر این کاهش ظاهری بازار ارز تا کجا به طور خواهد انجامید، سوال بسیار مهمی است که بسیاری از تولید کنندگان، وارد کنندگان، صادرکنندگان، فعالان اقتصادی و تجار داخلی را بر سر دوراهی تصمیم گیری قرار داده است. آیا این نرخ ها ثابت خواهد بود که سفارش واردات از قبیل مواد اولیه ودستگاه ها و ماشین آلات با این نرخ صورت گیرد؟ آیا این نرخ برای دوره حداقل ۶ ماه ثابت خواهد بود که بتوانند کالایی را با این نرخ صادر کنند؟ این وضعیت یک وضعیت بسیار خطرناک برای آینده اقتصاد کشور، آن هم در شرایط بحرانی کنونی تحریمی است که به شدت مسئله تولید و اشتغال را در کشور تحت الشعاع قرار داده است. 

ارتباط شرایط کنونی با وضعیت اعتبار دلاری ایران چگونه است؟

اگرچه عدم فروش نفت و تحریم های ایالات متحده آمریکا در حوزه نقل و انتقالات پولی و بانکی سبب شده است تا دستیابی ایران به درآمد حاصل از فروش نفت و ورود اسکناس دلار با مشکل جدی رو به رو شود. اما حتی اگر ما بتوانیم در سایه دور زدن تحریم های ایالات متحده آمریکا نفت و کالایی هم به فروش برسانیم، متاسفانه بازگشت درآمد حاصل از آن به صورت دلار و یورو غیر ممکن است. آن هم برای اقتصاد کشور ما که قبل تر اشاره کردم به شدت از محور است. پس علیرغم این که ما اکنون در بانک های هندی، چینی، کشورهای اروپایی اعتبار دلاری داریم، اما تمام این اعتبارات بلوکه شده است و دست دولت از رسیدن به اسکناس دلار خالی است. دیگر نمی توان با هواپیما شاهد ورود اسکناس به کشور بود. تاثیر تحریم ها در این حوزه اثرات جدی خود را داشته است تا بتوان عرضه اسکناس دلار را در بازار ارز داشته باشیم. البته این شرایط سبب شد تا کسانی که واقعا نیازمند دریافت اسکناس دلار هستند بتوانند با یک دغدغه کمتری نسبت به دریافت آن عمل کنند.

اما در شرایط کنونی وضعیت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را در تقابل با تحریم ها چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا بانک مرکزی و سیاست های آقای همتی توانسته تبعات تحریم را در اقتصاد مهار کند؟

 ببینید مسئله مهم اینجاست که اساساً نقش بانک مرکزی در شرایط بحرانی تحریمی کنونی چندان راهگشا نیست. اگرچه آقای همتی برخلاف آقای سیف با یک عملکرد به‌مراتب بهتری تاکنون شرایط را مدیریت کرده است. اما نمی توان همه چیز را در بانک مرکزی خلاصه کرد. اکنون در مجموع دولت با بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی به نظام بانکی مرکزی و کسری بودجه مواجه است. از آن طرف ساختار عریض و طویل دولت سبب شده است تا بخش اعظم بودجه صرف بودجه جاری کشور شود. یعنی اساساً درآمدهای ناچیزی که امروز با دور زدن تحریم ها به دست می آید صرف پرداخت حقوق ها و نظایر آن می‌شود و عمل مسئله تولید و اشتغال به حاشیه رفته است. نظام بانکی ایران هم به شدت ورشکست است و خود با اعتبارات خالی روبه رو است. پس بانک مرکزی در این شرایط به تنهایی نمی تواند معجزه بکند، آن هم در اقتصادی که به شدت مبهم و رانتی است. چون بانک مرکزی یگانه بازیگر اقتصادی کشور نیست، بلکه سرنوشت اقتصاد کشور در جاهای دیگری تعیین می‌شود. پس وضعیت بازار ارز همین خواهد بود.


( ۷ )

نظر شما :

کمال الدین ۰۳ مرداد ۱۳۹۸ | ۱۶:۱۰
تحلیل سطحی و یک بعدی ارائه شده است در این رابطه چند نکته قابل توجه است : 1- مدبریت نقدینگی در حال افزایش توسط بانک مرکزی و پا پس کشیدن جریانات و مقامات حاکم بر جریان نقدینگی ارامش نسبی در تقریبا تمامی بازار ها از جمله ارز باز گشته است. 2 - ارامش داخلی از جمله در بعد اقتصادی مر هون قدرت و مدیریت عالمانه و مقتدرانه با بحران هاست که از دید عمومی این قدرت در حال تقویت و اعمال بیشتر حاکمیت و منافع و امنیت ملی است