بدترین و ناخواسته ترین سناریو
پس از حمله لغو شده آمریکا علیه ایران چه خواهد شد؟
نویسنده: رابین رایت
دیپلماسی ایرانی: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساعات اولیه بامداد پنجشنبه یک موشک به سمت هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده که در نزدیکی تنگه هرمز- مسیر استراتژیک محموله های نفتی جهان- در حرکت بود، شلیک کرد. این هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین که بیش از صد میلیون دلار ارزش داشت، در نتیجه اصابت این موشک منفجر شد. تهران در توئیتی اعلام کرد که این هواپیمای بدون سرنشین حریم هوایی آن را نقض کرده است. دولت ترامپ مدعی شد که این حمله که در آب های بین المللی رخ داده، «تحریک کننده» بوده است. چند ساعت بعد رئیس جمهوری ترامپ به حمله تلافی جویانه به سه هدف دستور داد، اما در لحظات آخر آن را لغو کرد و در توئیتی نوشت که تلفات احتمالی چنین حمله ای نمی توانست با هدف گیری یک هواپیمای بدون سرنشین همخوانی داشته باشد. اما تنش ها بین دو کشور همچنان در بالاترین سطح در سه دهه گذشته است.
این حمله موشکی با دو تحول دیگر همزمان بود. دولت ایالات متحده ایران را به حمله به شبکه حمل و نقل بین المللی نفت، شش نفتکش خارجی از 12 مه تاکنون در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، متهم کرده و گروه های تحت حمایت ایران را نیز به دلیل اقدامات خشونت آمیز در عراق، عربستان سعودی و افغانستان مقصر دانسته است. به علاوه، ایران در ماه جولای تهدید کرده که برخی از تعهدات خود طبق توافق هسته ای سال 2015 را نقص خواهد کرد مگر اینکه قدرت های بزرگ به ویژه در اروپا بتوانند مزایای اقتصادی وعده داده شده در برجام را محقق کنند. ترامپ حدود یک سال پیش در اقدامی یک جانبه و بی محابا ایالات متحده را از این توافق خارج و تحریم ها را مجددا علیه ایران اعمال کرد. در نتیجه این تحریم ها، صادرات نفت ایران کاهش یافته و از 3.2 میلیون بشکه در روز به حدود نیم میلیون رسیده است. اکنون تهران اعلام کرده به محدودیت هایی که در توافق بر برنامه هسته ای آن اعمال شده پایبند نخواهد ماند و ذخایر اورانیوم غنی شده را افزایش خواهد داد. اگرچه این تهدید می تواند صرفا یک تهدید باشد، اما از نظر تئوری ذخایر اورانیم در ساخت بمب در بازه زمانی یک ساله قابل استفاده هستند.
پاتریک شاناهان، سرپرست سابق وزارت دفاع آمریکا روز 17 ژوئن تنها ساعاتی پیش از استعفا گفت: «ایالات متحده به دنبال درگیری با ایران نیست.» با این حال، از ماه مه تا کنون پنتاگون هزاران نیروی جدید در منطقه مستقر کرده است. در حال حاضر ترامپ برای خنثی کردن بحرانی که خودش به وجود آورده، چهار گزینه دارد: اولی این که همچنان به کمپین «اعمال فشار حداکثری» خود علیه ایران ادامه دهد و صادرات نفت ایران را به صفر برساند و موضوعات برای مذاکره را گسترش دهد. جان کربی یک دریادار بازنشسته و سخنگوی پیشین وزارت خارجه گفت: «ایران هیچ انگیزه ای برای مذاکره با ما ندارد. ما به اقتصاد این کشور آسیب زده ایم ولی این آسیب به اندازه ای شدید نبوده که آنها را به میز مذاکره بکشاند.» و البته ایران قصد ندارد به آمریکا به دلیل خروجش از توافق هسته ای جایزه بدهد.
گزینه بعدی این است که آمریکا نیروهای بیشتری به منطقه اعزام کند. سناریوی مشابه در سال 1987 و در میانه جنگ ایران و عراق و تحت عنوان عملیات «ارنست ویل» به اجرا گذاشته شد. نتیجه چندان خوبی نداشت و 14 ماه طول کشید و پس از توافق ایران و عراق بر سر آتش بس به پایان رسید.
گزینه سوم واکنش نظامی تلافی جویانه به هر نوع تحریمی است. اتفاقی مشابه حمله دقیق علیه اهدافی در سوریه در سال 2018 و همان اقدامی که کاخ سفید روز پنجشنبه قصد انجام آن را داشت. طبق گزارش های منتشر شده، قرار بود موشک اندازهای ایران و سایت های رادار آن هدف گرفته شوند. اما ایران همانند سوریه تنها پوسته یک کشور سابق نیست و با بیش از نیم میلیون نیرو، هشتمین ارتش بزرگ جهان را دارد. حمله تلافی جویانه شاید برای ارسال پیام مناسب باشد، اما جرقه یک جنگ فاجعه آمیز هم خواهد بود.
بدترین گزینه همانی است که هر دو کشور می گویند می خواهند از آن اجتناب کنند: اولین واکنش ترامپ به حمله سپاه پاسداران به هواپیمای بدون سرنشین آمریکا، غیر عمدی خواندن آن بود. ترامپ گفت این یک اشتباه بزرگ بود. سرلشکر حسین سالامی فرمانده سپاه پاسداران هم در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که ایران خواهان جنگ با هیچ کشوری نیست.
ایلان گلدنبرگ کارشناس پیشین پنتاگون در وزارت امور خارجه که اکنون در مرکز امنیت جدید آمریکایی فعالیت می کند، گفت: «حمله نظامی ایالات متحده در ایران همانند مداخله در عراق یا افغانستان نخواهد بود. دستور این خواهد بود که هر چه را می توانید، از نیروهای قدس گرفته، تا برنامه هسته ای، نیروهای دریایی و قابلیت های غیر متعارف، نابود کنید.» شش سناتور آمریکایی از هر دو حزب برای ممانعت از وقوع هر گونه درگیری این چنینی پیشنهادی را برای بلوکه کردن بودجه ها برای عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران ارائه کرده اند. تام یودال سناتور دموکرات از نیومکزیکو گفت: «کنگره هرگز اجازه جنگ با ایران را صادر نخواهد کرد و ما می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که محاسبات اشتباهی به جرقه ای برای یک درگیری فاجعه آمیزی تبدیل نمی شوند.»
مساله این است که ایالات متحده برای پیشبرد هر یک از گزینه های بالا به متحدان خود نیاز دارد. در عملیات ارنست ویل بلژیک، بریتانیا، فرانسه، هلند و ایتالیا همه با ایالات متحده همکاری کردند. اما بسیج شرکای بین المللی برای ترامپ کار ساده ای نخواهد بود. داگلاس لوت یک سفیر پیشین به ناتو گفت: «فکر می کنم دلیل اینکه هیچ کسی حاضر به پیوستن ما در عملیات نیست، شیوه ایست که با آنها رفتار کرده ایم. دولت کنونی اثبات کرده است که قابل اتکا نیست.»
در ماه گذشته، ژاپن، فرانسه، آلمان، سوئیس، عراق و عمان همگی در خفا و در تلاش برای کاهش تنش ها، حامل پیام هایی بین ایالات متحده و ایران بودند. به نظر می رسد که تهران و واشنگتن هیچ کدام حاضر به پذیرش شرایط طرف مقابل برای گفت و گو نیستند. شاید اگر ترامپ به توافق هسته ای پایبند می ماند و سعی می کرد از آن به عنوان یک پله استفاه کند، بحران کنونی هرگز پیش نمی آمد. اما ترامپ به جای هر گونه تلاش در زمینه دیپلماسی، اکنون به آب هایی نیرو اعزام کرده که 30 درصد از جریان انرژی جهان از آن صورت می گیرد. کنایه ماجرا در این است که ایالات متحده دیگر نیاز چندانی به نفت خلیج فارس ندارد. دو رویی و فریب در این است که ترامپ وعده داده بود نیروهای آمریکایی را از خاورمیانه به خانه باز می گرداند. و فاجعه غم انگیز این است که هنوز احتمال وقوع یک جنگ دیگر در منطقه وجود دارد.
منبع: نیویورکر / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :