۵ افسانه درباره آنچه اروپایی ها می خواهند
سرنوشت اتحادیه اروپا در انتخابات ماه مه (بخش دوم)
نویسندگان: آیوِن کرَستِو، مارک لِنِرد و سوسی دنیسِن
دیپلماسی ایرانی: اکنون که احزاب سیاسی اروپا کمپین برای انتخابات پارلمان اروپایی را آغاز کرده اند، به نظر می رسد که 5 تفکر گمراه کننده درباره شکل سیاست گذاری اروپایی به موضوع اصلی مناظرات تبدیل شده است. فسانه اول این است که سیاست اروپایی به مساله ای قبیله ای تبدیل می شود. اما حقیقت این است که 97 میلیون رای دهنده هنوز درباره رای خود تصمیم نگرفته اند.
تحولات اخیر سیاسی در ایالات متحده و بریتانیا نگرانی از این مساله که مردم از احزاب جریان اصلی دور شوند و بر مبنای هویت به سمت قبیله های جدید تمایل پیدا کنند را تشدید کرده اند. در ایالات متحده اختلافات قبیله ای بین رای دهندگان قرمز و آبی در نتیجه «رکود مالی بزرگ» که با حرکت مردم به سمت جهان های موازی که مردم در آنها تنها با افرادی همانند خود دعا، کار و ازدواج می کردند همراه بود، شکل گرفت. این گروه ها نه تنها به دلیل دیدگاه ها، بلکه به دلیل دسترسی به حقایقی متفاوت برگرفته از رسانه های پارتیزانی، با یکدیگر تفاوت دارند.
پس از همه پرسی برگزیت در بریتانیا اهمیت فاصله حزبی چپ و راست برای خیلی از مردم از برخی اختلاف نظرهای قبیله ای بر سر برگزیت و اختلاف شمال از جنوب، جوان از پیر، شهرها از روستاها و مهم تر از همه، تحصیل کرده ها از غیرتحصیل کرده ها کمتر شد. همانند ایالات متحده، این اختلافات جغرافیایی و جمعیتی با فرهنگ تشدید شدند: حمایت از حکم اعدام یکی از بهترین شاخصه های این است که شهروندان بریتانیا حامی برگزیت هستند یا خیر.
تصور اینکه همین تمایلات و روندهای سیاسی اکنون در حال شکل دهی به سیاست ها در سراسر اروپا هستند، آسان است. اما نتیجه تحقیقات شورای اروپایی در روابط خارجی و یوگاو نشان نی دهد که اگرچه جوامع اروپایی در حال حاضر چرخونه ای پیچیده و در حال تغییر هستند، اما هنوز قبیله ای نشده اند. هیچ یک از شاخص های قدیمی که در انتخابات و رای گیری های اخیر تایید کننده رویکرد قبیله ای در ایالات متحده و بریتانیا بوده یعنی جغرافیا، سن، سطح تحصیلات، تمایل به چپ و راست و مذهب، نمی تواند به پیش بینی چگونگی رای دادن مردم در انتخابات پارلمانی اروپا کمک زیادی کند. در حقیقت طبق نتایج نظرسنجی های صورت گرفته، شاخصه اصلی چشم انداز سیاسی بی ثباتی است: رای دهندگان هنوز تصمیم خود را نگرفته اند و هنوز بیش از 97 میلیون نفر از آنها سردرگم هستند.
نظرسنجی نشان می دهد که تنها 43 درصد از رای دهندگان قطعا رای خواهند داد. احتمال شرکت کردن 57 درصد دیگر در انتخابات اندک است که این، چندان جای تعجب ندارد. بین 15 تا 30 درصد از رای دهندگان هنوز ترجیحی ندارند و بین 30 تا 50 درصد از این افرادی که هنوز تصمیم خود را درباره گزینه احتمالی نگرفته اند، رای خواهند داد.
اما 70 درصد از آنهایی که ترجیح می دهند در انتخابات شرکت کنند نیز هنوز تصمیمی درباره گزینه ارجح خود نگرفته اند و احتمال رای دادن آنها به حزبی دیگر وجود دارد و جمعیت آنها به 97 میلیون نفر می رسد. در میان این افراد، در کشورهایی مانند دانمارک، فرانسه، آلمان و مجارستان، 6 تا 7 درصد از رای دهندگان به احزاب جریان اصلی تحت تاثیر یک حزب ضد اروپا قرار گرفته اند. در یونان این درصد به 9 می رسد. حتی احزاب معتبری مانند اتحادیه دموکراتیک مسیحی و حزب سوسیال دموکرات در آلمان فقط می توانند روی 8.6 و 3.4 درصد از رای دهندگان آلمانی قطعی حساب کنند. اما این یک شمشیر دو لبه است: 6 درصد رای دهندگان ضد اروپایی در سراسر اروپا به جریان اصلی گرایش پیدا کرده اند. از این رو جنبش انتخاباتی تنها در یک جهت پیش نمی رود و در همه جهات در حرکت است.
جایلز فینچلستین تحلیلگر سیاسی چگونگی تغییرات سیاسی را در فرانسه از وضعیتی که در آن احزاب سیاسی به وضوح سازمان یافته نمایندگی ساختارهای اجتماعی را بر عهده داشتند به وضعیتی که بازتاب واقعیت های پس از جنگ سرد است، مورد بررسی قرار داده: در آن دوره، با پیچیده تر شدن جامعه و تبدیل شدن طیف وسیعی از رای رهندگان به رای دهندگان بی ثبات که حمایتشان از احزاب جریان اصلی در انتخابات مدام در حال تغییر بود، سیاست «مایع» شد. با این حال به گفته فینچلستین، سیاست امروز یک مرحله پیشتر رفته و وارد دوره «گازی» شده است: یک تجمع بی شکل از واحدهای غیر قابل پیش بینی که می توانند برای لحظه ای در کنار یکدیگر قرار بگیرند و مجدد ناپدید شوند. اما سیاست امروزی دیگر خصوصیات گازی را هم دارد و می تواند سمی یا انفجاری باشد و کنترل آن برای احزاب و رهبران بسیار دشوار است.
تحقیقات نشان می دهد که در این دوران گازهای سیاسی، شیوه های متداول برای پیش بینی چگونگی رفتار رای دهندگان دیگر پاسخگو نیست. در حالی که پیشتر گزینه ارجح انتخاباتی و میزان شرکت در انتخابات عمدتا به عنوان عوامل عملکرد اجتماعی-جمعیتی مورد بررسی قرار می گرفتند، اما در انتخابات آتی مسائل دیگری مطرح است. احتمال حضور رای دهندگان پای صندوق های رای به مسائلی بستگی دارد که به آن اهمیت می دهند و شواهد حاکی از آن است که رای دهی نیز بر مبنای همین مسائل انجام می شود. اما مساله تاثیرگذار بر رای دهندگان صرفا موضع گیری رهبران در خصوص یک مساله نیست و شیوه رهبری و شخصیت آنها و اعتمادی که در جامعه ایجاد کرده اند نیز بر آراء تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر، رهبران تجسم حقیقی ارزها و احساسات رای دهندگان هستند؟ به عبارت ساده تر، قوانین بازی انتخاباتی تکامل یافته است. (این مطلب ادامه دارد)
منبع: شورای اروپایی در روابط خارجی / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :