بررسی مناسبات اقلیم کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۸

ظریف می تواند نگاه منفی اربیل و بارزانی به تهران را تلطیف کند

۲۰ آذر ۱۳۹۷ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۸۰۵۷۲ اخبار اصلی خاورمیانه
سیروس برنا در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی بر این باور است: در سال ۲۰۱۹، جمهوری اسلامی ایران باید به صورتی جدی در سایه یک هوشمندی دیپلماتیک و سیاسی به فکر تعمیق روابط خود با اقلیم کردستان عراق باشد، چراکه هم جواری، مرزهای مشترک، اشتراکات فرهنگی و دینی و نیز نزدیکی دیدگاه‌های سیاسی و مناسبات دو طرف سبب شده است تا اقلیم کردستان عراق همواره برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت داشته باشد.
ظریف می تواند نگاه منفی اربیل و بارزانی به تهران را تلطیف کند

گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – بعد از تحولات رفراندوم استقلال اقلیم کردستان عراق مناسبات اربیل – تهران یک موج سینوسی سیاسی و دیپلماتیک را گذارنده که هنوز هم در سابه همان اتفاقات، مناسبات دو طرف به ثبات کامل و تعمیق لازم گذشته نرسیده است. با توجه به سفر درون عراقی مسعود بارزانی، رئیس سابق اقلیم کردستان عراق و نیز سفر دوره ای او به برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در شرایط تحریمی ایران، این سفر می تواند پالس های منفی اریبل به تهران در قبال فشارهای آمریکا، علی رغم برخی مواضع مثبت اربیل در حمایت از ایران را تقویت کند. در سایه این مسائل شرایط حاکم در مطقه تا چه اندازه می تواند مناسبات اقلیم کردستان عراق و ایران را تحت الشعاع قرار دهد؟ اساسا اهمیت و جایگاه اقلیم کردستان عراق در مناسبات سیاسی و تجاری ایران تا چه اندازه است؟ مناسبات دو طرف به خصوص در حوزه تجاری و اقتصادی، ذیل تحریم های آمریکا در سال آتی میلادی به کجا خواهد کشید؟ دیپلماسی ایرانی برای به این سوالات، گفت و گویی را با سیروس برنا، کارشناس و پژوهشگر مسائل عراق انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:

در یک نگاه کلی ارزیابی شما از مناسبات تهران اربیل برای سال ۲۰۱۸ چیست؟

چه ما بپذیریم و چه نپذیریم، مناسبات تهران - اربیل بعد از مقوله رفراندوم استقلال اقلیم کردستان عراق دچار تحولات و فراز و نشیب های جدی  شد. بعد از تلاش های تهران برای تحت الشعاع قرار دادن آثار و نتایج این همه پرسی از طریق همراهی آنکارا و دولت مرکزی بغداد، عملاً گسل جدی در مناسبات و روابط دو طرف شکل گرفت. هر چند که من اقدامات تهران را در به شکست کشاندن رفراندونم کردستان عراق کالا به جا و همسو با منافع جمهوری اسلامی ایران می دانم، اما بعد از این اقدامات، ایران با نقش پدرمآبانه خود سعی در پر کردن این  گسل با اربیل داشت و در این مدت تلاش های زیادی برای ترمیم نگاه منفی شکل گرفته در اربیل داشته است. در همین راستا سفرهای متعددی، هم از طرف جمهوری اسلامی ایران و هم از طریق اقلیم کردستان عراق میان دو طرف انجام گرفته است. لذا با این نکات عملاً مناسبات جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان عراق در سال جاری میلادی نیز به ترمیم و تحکیم هرچه بیشتر روابط و مناسبات دو طرف تاکید داشته است. در این مدت آقای نیچروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم کردستان عراق کم به ایران آمد و شد نداشته است، این نکته نشان از این دارد که تلاش های ایران جواب داده و اربیل هم در حال کم رنگ کردن نگاه منفی خود نسبت به تهران است. 
البته باید یک نکته را همچنان مد نظر داشت. چنان که در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی عنوان داشتم آقای مسعود بارزانی کماکان تهران را عامل اصلی به شکست کشاندن نتایج همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق و نیز برکناری ناخواسته اش از ریاست اقلیم می داند، لذا اگرچه اربیل در بهبود مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران تلاش‌هایی را داشته، اما سفر اخیر مسعود بارزانی به برخی از کشورهای عربی حاشیه منطقه خلیج فارس نشان از این دارد که هنوز آن کینه سیاسی و دیپلماتیک آقای بارزانی نسبت به تهران سرد نشده است. من در همان مصاحبه پیشین گفتم تهران باید به نحو مقتضی و در سایه همان نقش پدرمآبانه خود در منطقه پای آقای مسعود بارزانی به تهران را باز کند. لذا من اعتقاد دارم که در سال ۲۰۱۹، جمهوری اسلامی ایران باید به صورتی جدی در سایه یک هوشمندی دیپلماتیک و سیاسی به فکر تعمیق روابط خود با اقلیم کردستان عراق باشد، چراکه هم جواری، مرزهای مشترک، اشتراکات فرهنگی و دینی و نیز نزدیکی دیدگاه‌های سیاسی و مناسبات دو طرف سبب شده است تا اقلیم کردستان عراق همواره برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت داشته باشد.

اما در این میان خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریم ها تا اندازه‌ای مناسبات سیاسی دیپلماتیک و به خصوص اقتصادی ما را تحت الشعاع قرار داده است. از این منظر مناسبات دو طرف را چگونه ارزیابی می کنید؟

اکنون با بازگشت تحریم ها و فشارهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا تهران باید برنامه جدی را در دو محور داشته باشد؛ یک، برنامه ریزی دقیق برای دور زدن تحریم‌ها و بررسی الزامات و ابزارهای لازم در این خصوص؛ دو، نهایت استفاده از پتانسیل همسایگان ایران که در این میان کشورهایی مانند ترکیه، عراق، قطر، افغانستان، ترکمنستان، گرجستان و قرقیزستان نقش قابل توجهی در راستای برنامه ریزی دو یا چندجانبه برای پیش برد مناسبات در حوزه اقتصاد سیاسی ایران برای تقابل با فشار های آمریکا دارند. لذا در این میان یکی از مهمترین این بازیگران اقلیم کردستان به عنوان بخشی از ساختار و حاکمیت عراق است. در این راستا نیز تاکنون سران و مقامات اربیل مواضع مثبتی را در خصوص همراهی با تهران، علی‌رغم وجود تحریم‌ها داشته اند. این نکته مثبت می تواند پالس مثبتی را برای تداوم و گسترش مناسبات اقتصادی حداقلی، میان اربیل و تهران داشته باشد که بستر و فضا را برای سال آتی میلادی هم فراهم خواهد کرد.

با توجه به این راهکارها و استراتژی مد نظر شما، جمهوری اسلامی ایران باید چه اقداماتی را در خصوص اقلیم کردستان عراق سامان دهد؟

من تاکید مجدد دارم که آقای مسعود بارزانی علی رغم این که اکنون هیچ مقام و پست رسمی در اقلیم کردستان عراق ندارد، اما بدون شک مهمترین بازیگر در تعیین سیاست های اقلیم کردستان عراق است و به واسطه همان نگاه منفی که به جمهوری اسلامی ایران در به شکست کشاندن برنامه‌هایش دارد، اگرچه در مواضع رسمی حمایت صریح اربیل از تهران در برابر تحریم اعلام شده است، اما یقیناً آقای بارزانی از هر فرصتی برای انتقام گیری سیاسی خود از تهران استفاده خواهد کرد. در این راستا با شکل‌گیری تحریم‌ها به نظر می‌رسد اربیل شرایط را برای موازنه قوا میان ایران به آمریکا فراهم نخواهد کرد. پس تهران باید برای تلطیف، تعدیل و ترمیم این نگاه، تلاش جدی داشته باشد. چون مادامی که این تعدیل نگاه شکل نگیرد، یقیناً مناسبات اقتصادی ما در حوزه عملی با اقلیم کردستان عراق به نتیجه ملموسی نخواهد رسید. اکنون بیش از ۹۰ درصد شرکت ها و موسسات مالی در اقلیم کردستان را چینی ها، آمریکایی ها و ترک ها در اختیار گرفتند و کمتر از ۳ درصد اقتصاد این بخش از عراق که مرزهای مشترک زیادی هم با جمهوری اسلامی ایران دارد، به تهران اختصاص پیدا کرده است. از این رو ما باید با فعالیت دوچندان دیپلماتیک، بستر را برای افزایش مناسبات اقتصادی میان تهران و اردبیل ایجاد کنیم. در این خصوص من معتقدم که آقای محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این هنر و توان دیپلماتیک را برای ترمیم و تلطیف نگاه منفی اربیل و شخص بارزانی دارد، اما در این میان مشکل عمده‌ای که وجود دارد به دیپلماسی موازی و تصدی‌گری برخی از نهادها در امر سیاست خارجی باز می‌گردد که یقیناً مشکلات جدی را برای دستگاه سیاست خارجی در این راستا ایجاد کرده و خواهد کرد. لذا دستگاه سیاست خارجی در صورت تشدید این نوع دیپلماسی موازی، عملا توان انجام این مهم را در سال آتی میلادی نخواهد داشت.

فارغ از تلاش دیپلماتیک، اقدامات اقتصادی، ذیل دیپلماسی اقتصادی تهران با اربیل باید در چه حوزه هایی باشد؟

یکی از مهمترین اقدامات باید فعال کردن بازارچه های مرزی در حد فاصل مرز مشترک ایران و اقلیم کردستان عراق باشد، لذا جمهوری اسلامی ایران باید به مناطق تجاری خود را، هم در استان آذربایجان غربی، هم در استان کردستان، هم در استان کرمانشاه و ایلام، از یک طرف افزایش دهد و از طرف دیگر تقویت کند. در همین رابطه با آقای جهانگیری، معاون اول ریاست جمهوری اعلام داشتند که مناطق آزاد تجاری و بازارچه‌های مرزی نقش مهمی در تقابل با تحریم های آمریکا دارد. پس یکی از مهمترین اقدامات تهران در حوزه اقتصادی با اقلیم کردستان عراق معطوف به همین مسئله است. حتی من معتقدم که تهران باید دست به ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در مرز مشترک خود با اقلیم کردستان عراق بزند؛ مراکز ویژه تجاری - صنعتی - اقتصادی که منافع سرشاری را برای دو طرف خواهد داشت. در این خصوص هم در سال جاری دیدارها و تعهدات دوجانبه خوبی میان ایران و اربیل انجام گرفته و کنسولگری تهران در اربیل هم فعالیت خوبی داشته است، اما باید سطح این فعالیت‌ها برای سال آتی میلادی دو چندان شود.
یکی دیگر از مسائلی که باید به آن پرداخته شود، مسائل مالی، پولی و بانکی است. در این رابطه اربیل مناسبات خود را با دلار انجام می دهد، لذا باید برنامه‌ریزی دقیقی برای این مناسبات مالی و پولی و نیز انتقال و مدیریت قیمت ارز میان دو طرف شکل گیرد. در این رابطه یک نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن ناظر بر این واقعیت است که سه بازار موازی تعیین کننده در قیمت ارز و دلار وجود دارد؛ یکی بازار تهران، دیگری بازار هرات و بازار سوم به بازار سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق باز می گردد. در سایه این مسئله باید نگاه ویژه‌ای به مناسبات ارزی و مالی خود برای مدیریت قیمت ارز با اقلیم کردستان عراق داشته باشیم. خصوصا در شرایطی که هفته ها و ماه های اخیر خوشبختانه روند کاهشی را در قیمت دلار در کشور داریم باید فعالیت‌های ما برای تداوم و استمرار کاهش نرخ ارز، هم با هرات و هم با بازار سلیمانیه در کردستان عراق پررنگ تر شود. 
مسئله دیگر به کنترل قاچاق، هم از طرف ایران و هم از طرف اقلیم کردستان عراق بازمی‌گردد. در این راستا باید برنامه ریزی دقیق برای مدیریت مسئله تلخ کولبران شکل گیرد و بستر را برای بهبود و افزایش نقش این بازیگران خُرد اقتصادی فراهم کرد، چرا که این بازیگران هم به اندازه خود می‌توانند نقش مهمی در اقتصاد دو طرف ایفا کنند. به ویژه در دوره تحریم ها تهران باید از هر فرصتی برای تقابل با فشار آمریکا نهایت بهره را ببرد. در این خصوص من معتقدم که تهران می تواند شرکت های اقتصادی را در اقلیم کردستان عراق تاسیس کند که مدیران و صاحبان این شرکت ها افرادی از خود اقلیم کردستان عراق باشند که منافع و سود سرشاری را برای تهران از قِبَل فعالیت شرکت‌ها داشته باشد. چرا که در این صورت با رصد فعالیت‌های این شرکت از سوی وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا و عدم مشاهده هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی ایرانی در این شرکت‌ها، می‌توان تا اندازه‌ای به دور زدن تحریم‌ها آمریکا علیه ایران نگاه داشت. اگرچه در این میان بدیهی است که هزینه انتقال نقل و انتقال، بازرگانی و دیگر مسائل بر ایران تحمیل می شود، اما در این شرایط تحریمی چاره ای جز عملیاتی کردن این دست از اقدامات نداریم، چرا که این شرکت‌ها ظرفیت‌های قابل توجهی برای توسعه اقتصادی ایران خواهد داشت. لذا اگرچه تنها ۳ درصد بازار اقلیم کردستان عراق به ایران اختصاص پیدا کرده است، اما با این درصد اقدامات می‌توان نسبت به افزایش فعالیت‌های خود در این بخش از عراق امید داشت. لذا با تاسیس این شرکت ها می توان در حوزه واردات و صادرات  بخشی از موارد خاص مانند واردات کالاهای استراتژیک اساسی از قبیل گندم، برنج، دانه های روغنی، نهاده های دامی، تجهیزات پزشکی و دارو و در آن سو نیز صادرات فرآورده‌های نفتی فرآورده های نفتی و مصالح ساختمانی به خصوص سیمان، فعالیت ویژه ای داشت. در این راستا یک نکته بسیار مهم و شاه بیت تمام این فعالیت‌ها وجود دارد و آن هماهنگی اقلیم کردستان عراق با دولت مرکزی بغداد است. یعنی باید تمام این فعالیت ها متناسب با قوانین و مقررات عراق و ذیل تعهدات بین‌المللی انجام گیرد. در این رابطه نقش آقای عادل عبدالمهدی به عنوان نخست وزیر عراق و آقای برهم صالح به عنوان رئیس جمهور این کشور، بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود و این تفاوت اساسی، معنادار و ریشه ای دولت کنونی عراق با دولت پیشین است.

پیشتر به الزامات دقیق در خصوص این اقدامات از جانب ایران اشاره داشتید، منظور شما از الزامات در این خصوص چیست؟

یکی از مهمترین نکات و الزاماتی که باید در این راستا انجام شود، پرهیز از موازی کاری در امر سیاست خارجی است. ما باید مسئله دیپلماسی و به خصوص دیپلماسی اقتصادی را صرفاً به دستگاه سیاست خارجی و وزارتخانه های اقتصادی و مالی واگذار کنیم. در گام دوم الزام مهم دیگر به ورود دیگر نهادها به عنوان نهادهای ناظر بازمی گردد. یعنی علاوه بر وزارت امور خارجه باید شورای عالی امنیت ملی بنا بر وظایف ذاتی خود در حفظ امنیت و منافع کشور، عملیاتی تر وارد میدان شود و در این راستا نظارت خود را بیشتر کند. به عبارت دیگر این نهاد باید هماهنگی ها را میان ارگان ها و دیگر دستگاه‌های ذیربط به شکل قابل توجهی پررنگ کند و در این رابطه من معتقدم که آقای شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ظرفیت و پتانسیل این امر را دارد. در این رابطه باید هماهنگی جدی میان وزارت امور خارجه، نیروهای سپاه قدس، اطلاعات سپاه و کل نیروهای سپاه، وزارت اطلاعات و همچنین اداره کل اتباع بیگانه وزارت کشور، اداره کل اتباع بیگانه ناجا، فرماندهی مرزبانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی ارشد نظامی نیروهای نظامی و امنیتی در غرب و شمال غرب کشور که هم مرز با ایران و کردستان عراق است، ذیل نظر و نظارت شواری عالی امنیت ملی شکل گیرد. چون این مسائل و هماهنگی ها باید برای کنترل امنیت و تقابل با ناامنی های ناشی از فعالیت‌های گروه‌هایی مانند پژاک، کومله، دموکرات کردستان ایران و پ.ک.ک انجام گیرد تا بستر برای افزایش مناسبات اقتصادی میان اربیل و تهران برای تقابل با فشار های آمریکا شکل بگیرد. بدون در نظر داشتن این الزامات، یقیناً هیچ‌گونه گام مثبتی برای افزایش مناسبات اقتصادی و تجاری میان دو طرف انجام نخواهد گرفت. 
هرچند که در واقعیت امر من معتقدم نباید به افزایش مناسبات اقتصادی خود با اقلیم کردستان عراق حداقل در کوتاه‌مدت و در سال ۲۰۱۹ میلادی چندان امید جدی داشت، اما لاجرم و بنا به شرایط خاص اقتصادی ما ذیل تحریم های آمریکا باید تلاش های خود را برای افزایش انسجام و هماهنگی میان ارگان ها، نهادها، دستگاه ها و وزارتخانه های داخلی داشته باشیم. در این رابطه من معتقدم باید اقدامات مشابهی را برای نقاط مرزی دیگری مانند منطقه مرزی "دوغارون" هم جوار با هرات افغانستان به عنوان تنها معبر و مسیر رسمی صادرات کالاهای ایرانی به افغانستان انجام داد. افزون بر آن باید نگاه ویژه ای هم به پتانسیل کشور قطر داشت، اگرچه من دوحه را بازیگری می‌دانم که به جد تابع سیاست‌های ایالات متحده آمریکا است، اما در عین حال قطر برای جمهوری اسلامی ایران شان یک کشور مستقل، قدرتمند و دوست را قائل است، به خصوص که در سایه تحریم های کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اولین کشوری که کمک های جدی به قطر داشت، ایران بود. لذا دوحه وزن بیشتری برای تهران در مقابل ریاض، ابوظبی و بحرین قائل خواهد شد. پس این یک فرصت بسیار مناسب را برای ایران در افزایش مناسبات با قطر فراهم می کند.

کلید واژه ها: ایران تحریم اربیل اقلیم کردستان عراق مسعود بارزانی سیروس برنا


( ۲ )

نظر شما :

Aa ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | ۰۳:۳۹
اربیل و بارزانی چرا باید نگاه منفی نسبت به ایران داشته باشند؟اگر در حمله داعش به کردستان عراق ایران به کمکشان نمیرفت حالا هنوز هم در محاصره داعشی ها بودند.مقسر خودشان هستند ساز تجزیه طلبی را زدند البته که ایران هم با آنها مخالفت خواهد کرد.نصف سلولهای یکایک بارزانی ها با کمک معنوی و مالی ایران شکل گرفته بی انصافی است بارزانی ها از ایران گله داشته باشند.
Aa ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | ۰۳:۴۲
مقصر خودشان هستند