پیشنهاد پژوهشگران بروکینگز برای بهبود وضعیت فلسطینیان
چگونه می توان حال غزه را خوب کرد؟
دیپلماسی ایرانی: «هادی عمرو» و «ایلان گلدنبرگ» و «کوین هوگارد» و «ناتان ساکز»، چهار پژوهشگر ارشد در مؤسسه مطالعاتی «بروکنیگز» با انتشار مقالهای که در پایگاه رسمی این مؤسسه آمده راه حلی را برای حل بحران انسانی در غزه پیشنهاد کردهاند.
به گزارش میدل ایست نیوز، در این مقاله آمده که درباره غزه هر سخنی که بخواهیم بگوییم با بحران آغاز میشود و همواره نزاع است که در افق این منطقه دیده میشود. در هفتههای گذشته با کشف گروهی اسرائیلی که در حال اجرای یک عملیات امنیتی در غزه بودند این وضعیت وخیمتر هم شد. وضعیتی که چهبسا به جنگی میانجامید که مثل هر بار برای هر دو طرف بی حاصل بود.
این سناریوی خونباری است که بیش از یک دهه است تکرار میشود. حماس دست به تظاهرات میزند تا به اسرائیل فشار بیاورد، اسرائیل با چراغ سبز مصر دست به محاصره اقتصادی و البته فعالیتهای نظامی میزند تا فعالیت حماس را محدود کند. درنهایت با حادثهای، انفجاری بزرگ رخ میدهد.
بعد وقتی خشونتها به حد خاصی میرسد، مصر و سازمان ملل وارد عمل میشوند و معاملهای جوش میزنند تا خونریزی تمام شود. این بعد از آن انجام میشود که هردو طرف خسارتهایی میدهند. البته این خسارتها گاه بسیار بزرگ است، مانند جنگی که در سال 2014 رخ داد و در آن بیش از 2100 فلسطینی و 70 اسرائیلی جان باختند. بعد از وساطتهای فراوان اسرائیل برای برخی کمکهای بسیار محدود اقتصادی به غزه در ازای آتشبسی کوتاهمدت را اجازه داد. هیچ یک از دو طرف هیچ گاه به سوی توافق سیاسی ماندگارتری نرفتند.
ایالات متحده که بیشتر وقت خود را صرف «معامله قرن» کرده، چیزی که تحقق آن میان اسرائیل و فلسطین بسیار دشوار است، آمادگی لازم را در این دورههای درگیری ندارد. امریکا در سکوت توافقهای کوتاهمدت را حمایت میکند. امریکا خواستار راهحلی فوری برای مسئله انسانی است، اما میترسد که هر راه حلی به سود حماس تمام شود و حکم پاداشی برای اقدامات حماس را بیابد و برای آن منافع اقتصادی تأمین کند و آن را از کرانه باختری بیش از پیش جدا کند.
در این میان، کسانی که بیشترین آسیب را از این وضعیت پر تنش می بینند مردم غزه اند. غزه حدود دو میلیون ساکن دارد که در شرایطی اسفناک و اقتصادی تقریبا ورشکسته به سر میبرند. فقط چندصد فلسطینی میتوانند هر روز از غزه خارج شوند. میانگین بیکاری در غزه بالاترین میزان در جهان است: بیش از 50 درصد. غزه با مشکلات شدیدی در عرصه برق و تأمین آب شرب مواجه است.
عجیب است که درگیری اخیر تنها مدتی کوتاه پس از پیشرفتی آشکار رخ داد. در اوایل نوامبر، با موافقت اسرائیل، کمکهای مالی قطر وارد غزه شد تا حماس بتواند حقوق کارکنان را بدهد و کمی از سطح تنش کاسته شود. مشکل بزرگ دیگری که غزه را فرسودهتر میکند آن است که نه اسرائیل خواستار بالاگرفتن درگیری و جنگ است و نه حماس، در عین حال به هیچ توافقی هم با هم نمیرسند. در نتیجه هردو وضع کنونی را حفظ میکنند و هزینههای حفظ وضع موجود را مردم میپردازند.
سران حماس میخواهند هم محاصره پایان یابد هم سلطه در غزه در دست خودشان باشد. آنان حتی اگر به آتشبسی طولانی مدت تن بدهند و حتی از قدرت در غزه کناره بگیرند، همچنان بر حفظ سلاح خود اصرار دارند.
سران اسرائیل هم میخواهند به جنگ پایان دهند، اما میترسند پایان یافتن حالت درگیری به افزایش مشروعیت حماس بینجامد و به حماس فرصت ذخیره کردن سلاح بیشتر را بدهد. با نزدیک شدن زمان انتخابات در اسرائیل، به نظر میآید اسرائیل قدرت مانور خود را تا حد زیادی از دست میدهد. تصمیم عاقلانه «بنیامین نتانیاهو» در جلوگیری از حمله گسترده به غزه برای مردم اسرائیل خوشایند نبود و انتقادات گسترده احزاب سیاسی را در پی داشت و به استعفای وزیر دفاع انجامید.
سران حکومت فلسطین در رامالله نیز میترسند که هرگونه توافق میان اسرائیل و حماس به جدایی کامل غزه از کرانه باختری و مشروعیت حماس بینجامد. آنان هم حاضر نیستند در حکومت بر غزه با حماس شریک شوند و خواستار خلع سلاح حماس هستند.
مجموعه گسترده بازیگران منطقهای و دیپلماتها مانند مصر و اتحادیه اروپا و قطر و ترکیه و امارات و امریکا وضعیت را پیچیدهتر کردهاند. این گروهها هرکدام در پی منافع خودشان که گاه با منافع دیگری متعارض هم هست وارد عمل شدهاند و هیچکدامشان هم نمیتوانند به تنهایی مشکل را حل کنند و این اوضاع غزه را وخیمتر کرده است.
اما راه حلی هست که چهبسا موفق باشد: امریکا و مصر و دفتر هماهنگکننده ویژه سازمان ملل متحد، به عنوان گروههایی که تأثیر فراوانی بر هر دو طرف دارند، چارچوب فعالیت مشترکی تعریف کنند و دیگر بازیگران و اعضای جامعه جهانی را به این چارچوب وارد کنند. این چارچوب میتواند طرحهایی برای ثبات اقتصادی کوتاهمدت و درازمدت تعریف کند و چینش سیاسی لازم را برای جلوگیری از نزاع و تقویت ارتباط میان غزه و کرانه باختری فراهم سازد.
در گام نخست باید برای کاهش بحران انسانی بهخصوص تأمین برق و آب شرب به اقدام فوری دست زد. از این مهمتر ایجاد فضای تحرک برای مردم فلسطین و ورود و خروج کالا به غزه است. میشود به ساکنان غزه مجوز کار در اسرائیل داد، همانطور که در دهه 1990 هزاران تن از آنها در شهرهای اسرائیلی کار میکردند. نبود آزادی تحرک، جوهر بحران اقتصادی در غزه است و تا وقتی که گذرگاههای غزه به روی جهان باز نشود بحران اقتصادی این منطقه به سمت راه حل نخواهد رفت.
این طرح باید شامل توافق سیاسی پایدار میان سه طرف اصلی یعنی اسرائیل و حکومت فلسطین و حماس باشد. میتوان حماس را متعهد به آتشبس طولانی مدت و خلع سلاح تدریجی و نه لزوما کامل کرد. اسرائیل هم باید با پایان دادن به محاصره غزه موافقت کند. دربرابر، حکومت فلسطین نیز باید با افزایش سلطه خود در غزه موافقت کند، حتی اگر حماس بخشی از سلاح خود را حفظ کرده باشد. علاوه بر این، حماس باید در تصمیمگیریها برای آینده سرزمین فلسطین سهیم باشد. اسرائیل هم باید گامهایی مثبت در کرانه باختری برای تقویت سلطه حکومت فلسطین بردارد تا نشان دهد که این فقط به سود غزه نیست و اینگونه مشارکت حکومت فلسطین در قدرت تقویت شود و پایههای لازم برای راه حلی درازمدت برای این نزاع تأمین شود.
میدانیم که این پیشنهاد عناصری را دربر دارد که تحقق آنها بسیار دشوار است، اما وقتی هر طرف با عقبنشینی لازم به تعادل مطلوب برسد تحقق این پیشنهادها آسان خواهد بود، بهخصوص اگر فشارهای بین المللی نیز در کار باشد. این پیشنهاد موانعی جدی در پیش دارد و چه بسا در حال حاضر موافقت طرفهای درگیر را هم جلب نکند. اما افزایش فشارها و تغییر برخی چهرهها و نیز تغییر سیاستهای اسرائیل و فلسطین و امریکا اجرای چنین طرحی را عملی خواهد کرد.
با این همه، در نبود صلحی فراگیر این چارچوب پیشنهادی عملیترین پیشنهاد برای پایان دادن به بحران غزه است. بحرانی که خود از اصلیترین مسائل و موانع صلح میان اسرائیل و فلسطینیان است. به نظر ما، جامعه بین الملل باید هرچه سریعتر زمانبندیای برای اجرای چنین راه حلی را آغاز کند حتی اگر عملی شدن آن چند سال طول بکشد. مردم فلسطین شایستگی شرایط مناسبتتری را به دور از خشونت و فشارهای اقتصادی کنونی دارند.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :