دردسرهایی که ولیعهد جوان برای کاخ سفید ایجاد کرد

ضربه مهلک محمد بن سلمان بر سیاست خاورمیانه ای ترامپ

۲۹ مهر ۱۳۹۷ | ۱۳:۴۰ کد : ۱۹۷۹۶۴۶ نگاه ایرانی خاورمیانه
ام البنی پولاب در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: تخاصم امریکا با عربستان و مجازاتش به خاطر پرونده خاشقچی می تواند پتانسیل برهم زدن معادلات ترامپ را در خاورمیانه به همراه داشته باشد و از آنجایی که وابستگی بلند مدت واشنگتن و ریاض و به صورت ویژه وابستگی آمریکا به ریاض برای مقابله با جمهوری اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است می تواند ضربه مهلکی بر کمپین ریاست جمهوری ترامپ وارد نماید.
ضربه مهلک محمد بن سلمان بر سیاست خاورمیانه ای ترامپ

نویسنده: ام البنی پولاب، دکترای جغرافیای سیاسی و کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه

دیپلماسی ایرانی: جمال خاشقچی روزنامه نگار و نویسنده اهل عربستان سعودی از منتقدان حکمرانی در عربستان در روز دوم اکتبر 2018 پس از مراجعه به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه ناپدید شد و گمانه زنی ها در مورد قتل وی نه تنها احتمال جنجال دیپلماتیک میان امریکا و عربستان، بلکه سمت و سوی هراس از تغییرات جدید در معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه را نیز رقم زد.

قتل روزنامه نگار سعودی در کنسولگری این کشور در ترکیه همراه با یادداشت های انتقادی وی علیه سیاستهای داخلی و خارجی ولیعهد سعودی در کنار انتقادهای عمومی از محمد بن سلمان شاهزاده سعودی برای پرونده گروگانگیری سعد حریری نخست وزیر لبنان در نوامبر 2017، مسایل حقوق بشر، دستگیری فعالان زن و اختلاف دیپلماتیک با کانادا و دخالت ریاض در بحران یمن پرونده حقوق بشری عربستان را آنقدرسنگین نموده است که می تواند نه تنها شاهزاده جوان را بلکه سیاست خارجی دونالد ترامپ را نیز دچار چالش نماید. انتظارها برای این است که چگونه ترامپ می تواند با شکاف میان کاخ سفید و متحد عرب خود مقابله نماید. اگرچه همگان بر عدم وجود دوست و دشمن دائمی در سیاست اذعان دارند، اما شاید برای ترامپ فیصله بخشیدن و ختم به خیر شدن ماجرا در خاورمیانه به این آسانی ها هم نباشد.

عربستان از سال 2017 به عنوان نخستین کشوری که ترامپ در اولین سفر خاورمیانه ای خود به عنوان رییس جمهور بازدید کرد، متحد اصلی امریکا در جهان عرب محسوب شده و همکاری های دو کشور در مبارزه علیه داعش، روند صلح اسراییل و فلسطین و روابط تجاری گسترده فی مابین اثرات سیاسی و اقتصادی بر سیاستهای خارجی دو طرف و بر منطقه خاورمیانه داشته است. برای ترامپ که بر روی پروژه اصلاحات داخلی عربستان تحت مدیریت ولیعهد سعودی برای برقراری ثبات در این کشور و خاورمیانه سرمایه‌گذاری کرده‌ با توجه به  غافلگیری از اتهام وارده به محمد بن سلمان سخت خواهد بود که یک تنه و بدون متحدان منطقه ای به سیاستهایش ادامه دهد. فروش اسلحه به عربستان و کنترل قیمت جهانی نفت بخصوص در غیاب بشکه های نفتی ایران در اثر تحریم ها دلایلی هستند که قصد ترامپ را در دور شدن از عربستان سعودی و خروج از توافقنامه فروش سلاح به ریاض دچار تردید می کند. زیرا هر یک از بازیگران منطقه ای در صدد بهترین استفاده از شرایط موجود در جهت منافع ملی خود خواهند بود. چنانچه

در ترکیه فاجعه دیپلماتیک میان ترکیه و عربستان حاصل از ماجرای روزنامه نگار سعودی پتانسیل بالایی برای اثرگذاری غیرمستقیم بر روابط ترکیه و امریکا خواهد داشت. روابط آنکارا و واشنگتن که در ماجرای "اندرو برانسون" کشیش امریکایی که به جرم دخالت در کودتای سال 2016 ترکیه به سه سال حبس محکوم شده بود رو به سردی می رفت و فشارهای ترامپ برای آزادسازی این شهروند امریکایی موجب کاهش ارزش لیر و در نتیجه ایجاد بحران اقتصادی در ترکیه شده بود، توسط آزاد کردن وی تنها چند روز پس از قتل خاشقچی اگرچه توانست بحران اقتصادی ترکیه را کمرنگ تر نماید، اما شاید بر گرم تر شدن روابط ترامپ و اردوغان اثر چندانی نداشت.

هیاهوی حاصل از خبر قتل روزنامه نگار سعودی شاید دو اثر مثبت لااقل برای اردوغان داشته باشد که از یک سو برای درز کمتر حقایق از کنسولگری عربستان در استانبول وارد معاملاتی با ریاض شود و از سوی دیگر از ترامپ درحمایت زیاد از محمد بن سلمان امتیازاتی جهت جبران خسارات اقتصادی ناشی از کاهش ارزش پول ترکیه بگیرد. خساراتی که بدنبال اعلام اجرای تحریم ها علیه ترکیه از سوی "استیو منوچین" وزیر خزانه داری امریکا و تهدیدات تند ترامپ مبنی بر اینکه برای آزادی یک انسان بی گناه چیزی پرداخت نخواهد کرد و حتی ترکیه را خفه خواهد کرد، ببار آمد. ترفند زیرکانه اردوغان با آزاد کردن کشیش امریکایی بدنبال استفاده از فرصت پیش آمده برای گرم تر کردن روابط آنکارا -واشنگتن البته نه به اندازه تخریب وجهه ریاض در کاخ سفید قابل توجه است.

در ایران تخاصم امریکا با عربستان و مجازاتش به خاطر پرونده خاشقچی می تواند پتانسیل برهم زدن معادلات ترامپ را در خاورمیانه به همراه داشته باشد و از آنجایی که وابستگی بلند مدت واشنگتن و ریاض و به صورت ویژه وابستگی آمریکا به ریاض برای مقابله با جمهوری اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است می تواند ضربه مهلکی بر کمپین ریاست جمهوری ترامپ وارد کند. طرح فشار بر ایران از طریق تحریم ها بخصوص تحریم های ثانویه علیه شرکت های نفتی، بانکها و شرکت های تجاری و همچنین سیاست تغییر رژیم علیه ایران همگی متاثر از سیاست های جدید امریکا در منطقه خواهد بود. دور شدن واشنگتن از ریاض در صورت احتمال انزوای عربستان از گردونه تولید نفت همزمان با قطع صادرات نفت ایران موجب افزایش جهانی قیمت نفت شده و بهترین فرصت برای ایران جهت رهایی از تنگناهای اقتصادی حاصل از تحریم و همچنین تخریب سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه و اثبات حقانیت سیاستهای تهران خواهد بود. 

در عربستان که یکی از ارکان اصلی سیاست خاورمیانه ای ترامپ است تنش های ایجاد شده در روابط میان عربستان و ترکیه و همچنین عربستان و امریکا نه تنها بر ثبات منطقه بلکه بر ثبات حاکمیت شاهزاده سعودی نیز اثرگذار خواهد بود. ضمن این که سردی روابط ایران و عربستان هم به سبب موضعگیری های متفاوت طرفین در بحران داخلی سوریه و سپس یمن  اثر هم افزایی بر شرایط کنونی خواهد داشت. فضای رقابتی میان ایران و عربستان بیش از پیش متاثر از جریان قتل خاشقچی توسط ریاض شده و برای ترامپ و وجهه سیاسی وی سخت خواهد بود که برای فشار بیشتر بر ایران با اتهام حمایت از تروریسم و عامل اصلی بی ثباتی منطقه ای از عربستان سعودی و اقدامات اصلاح طلبانه ولیعهدش دفاع کند. فشارهای بین المللی در صورت اثبات قتل جمال خاشقچی نیز استراتژی ترامپ در خاورمیانه خصوصا علیه ایران را متاثر ساخته و حمایتهای سیاسی و تسلیحاتی ترامپ از ریاض را نیز زیر سوال خواهد برد.

در عراق انتخاب برهم صالح در روز دوم اکتبر 2018 از سوی پارلمان عراق به عنوان هشتمین رییس جمهور عراق و همزمان انتخاب عادل عبدالمهدی به سمت نخست وزیری امید دستیابی به فرصتهای جدید برای رسیدن به ثبات سیاسی پس از سالها درگیری داخلی و تنش های سیاسی و اقتصادی دارد. در شرایط کنونی اگر امریکا بخواهد دو ستون اصلی منطقه عربستان و ایران را چه به لحاظ قدرت ژئوپلیتیک و چه به لحاظ صادرکنندگان اصلی نفت جهان کنار بگذارد، مجبور است که به ستون سوم منطقه یعنی عراق رجوع کند. این بهترین موقعیت برای عراق خواهد بود که از فرصت پیش آمده برای حل مسایل اقتصادی خود اقدام نموده و در سایه توجهات به مسائل عربستان، دور از فشارهای منطقه ای از آرامش بیشتری برای شروع دورانی جدید در حیات سیاسی خود بهره گیرد.   

در مجموع بنظر می رسد که می توان انتظار داشت که پس از مهمترین رویداد تاریخی سیاسی خاورمیانه از سال 2011 یعنی تحولات بهارعربی که با سقوط نظم سیاسی عرب، جنگ های داخلی مداوم و شکل گیری همگرایی ها و واگرایی ها در روابط میان کشورها همراه بوده، نظم سیاسی جدیدی در منطقه در حال شکل گیری باشد و تحولات ژئوپولیتیکی حاصل بتواند تغییرات عمیقی را در واقعیت های سیاسی و اقتصادی از طریق اقدامات بازیگران داخلی و خارجی ایجاد کند.  

در پایان برای این سوال که آیا ترامپ مجبور به تغییر معادلات سیاسی در خاورمیانه می شود؟ پاسخ بدیهی این سوال البته این خواهد بود که دینامیک تاریخی و اوضاع کنونی منطقه به چگونگی شکل گیری آینده کمک خواهند کرد.

کلید واژه ها: عربستان سعودی امریکا و عربستان دونالد ترامپ ام البنی پولاب جمال خاشقجی


( ۲۱ )

نظر شما :