یکصد و هفدهمین بخش از کتاب «اسرار جعبه سیاه»
عملیات انتحاری مبارز ایرانی برای دفاع از حقوق فلسطینیان
دیپلماسی ایرانی: قرن بیستم به گفته بسیاری از نویسندگان و مورخان تاریخ قرن تحول های شگرف بوده است. قرنی که در آن جنگ های بی نظیر تاریخ نظیر جنگ های جهانی اول و دوم رخ دادند و تاریخ بشریت به دست افراد و سیاستمدارانی که هر کدام طرحی برای رسیدن به مصالح و منافع خود داشتند، تغییرات شگرف یافت که مسیر طبیعی بسیاری از امت ها و کشورها را تغییر داد. در این میان تقسیم جهان به جهان غرب و جهان سوم تعابیری نامتجانس به وجود آورد که از درون این تناقضات افراد تحول خواهی ظهور کردند که در حقیقت می خواستند در برابر خواسته ها و طرح های منفعت طلبانه جهان غرب بایستند. افرادی که آرمان خواهانی بودند که گمان می کردند آرمانشان آن قدر قدرت دارد تا بتواند در برابر قدرت های بزرگ جهان بایستد و رویای مدینه فاضله آنها را تحقق بخشد. کتاب "اسرار جعبه سیاه" گفت وگو با چهار نفر از همین آرمان خواهانی است که تلاش کردند به خیال خود قدرت های بزرگ را وادار به تسلیم در برابر اراده آهنین خود کنند. افرادی که جهان غرب آنها را تروریست های بین المللی نه آرمان خواه می داند. در این جا بخش یکصد و هفدهم این کتاب را می خوانید:
بارزترین عملیات نظامی که «جبهه مردمی» در داخل اراضی اشغالی و از طریق جنوب لبنان انجام داد، چیست؟
در تاریخ جبهه نظامی قافله بزرگی از کارهای قهرمانانه با قربانی های بزرگ انجام شده است، و درک کن که من نمی توانم در این جا تعداد عملیات نظامی که قهرمانانه در تاریخ جبهه و قضیه آن ثبت شده است را برشمرم. و می ترسم که در برآورد عملیات نظامی عجله به خرج دهم و بعضی از رفقای مبارزی که در این عملیات مهم کوچک و بزرگ نقش داشتند، از قلم بیندازم، برای همین از همه رفقایی که حافظه ام یاری نمی کند که عملیاتی که آنها انجام دادند را به خاطر بیاورم، پوزش می خواهم. در این جا بارزترین این عملیات را بر می شمرم:
- عملیات بازار سبسوسل در بیت المقدس، که حدود 60 کشته و زخمی داشت و یکی از رفقای ما در جبهه آن را انجام داد.
- عملیات قتل حاکم نظامی در شهر رفح در نوار غزه در ماه ژانویه 1969.
- درگیری شهید شدن گیوارا (رفیق محمود الاسود) در غزه، عضو دفتر سیاسی جبهه و دو رفیق او، الحایک و العمصی در 9/3/1973.
- عملیات سینما حیّن که رفیق مظفر انجامش داد، و در خلال آن چند بمب دست ساز به داخل سینما پرتاب شد، بعد او خودش را با کمربند انفجاری منفجر کرد. به همین مناسبت باید بگویم که رفیق مظفر مبارزی از ایران بود که در تاریخ 11/12/1974 این عملیات را انجام داد.
- عملیات فرودگاه اللد در 30/5/1972 که به همراه سه مبارز از ژاپن انجام شد.
- عملیات ربودن کاروانی از نوار غزه به اراضی مصر در سال 1984.
- عملیات نهاریا در سال 1986، که در آن چهار نفر از رفقا شهید شدند و از افراد دشمن 21 نفر کشته و زخمی شدند... و عملیات دیگر.
آیا نقشی در حمایت از قیام ایرانی که امام خمینی را به قدرت رساند، داشتید، اگر داشتید این حمایت از چه نوعی بود؟
ما البته در کنار جنبش مردمی که [امام] خمینی رهبری کرد و در آن نیروهای مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران مشارکت کردند، ایستادیم، و همه نوع حمایت سیاسی و رسانه ای از قیام مردم ایران علیه نظام سرکوب گر شاه به عمل آوردیم. اما البته ما روابط ویژه ای با بعضی گروه های چپ ایرانی نیز داشتیم از جمله سازمان «فدائی خلق» که حمایت نظامی در اختیارشان قرار می دادیم و نیروهایشان را در اردوگاه های جبهه آموزش می دادیم.
چه شد از غسان کنفانی خوشتان آمد و او را به خودتان جذب کردید؟
با غسان در دهه پنجاه در دمشق آشنا شدم. جوان روشن و پرشوری بود، آدم فقیری بود که محتاج نان شب برای خانواده اش بود. از آن زمان با او روابطی داشتم و رفاقت نزدیک و گرمی با هم تا زمان شهادتش داشتیم.
غسان نوآوری ادبی داشت و نگاهی سیال داشت که دریایی از تجربه را پشت سر خود داشت و وجهه بارز و صادقی از خود ایجاد کرده بود، مساله ای که سبب شد تا در صف بزرگان ادبی فلسطین و عرب قرار بگیرد، به خصوص در زمینه رمان و داستان کوتاه که مواد آن را از قضایای مردمی و مشکلات و مسائلی که برای مردم ایجاد شده بود یا سبب شده بود آنها به همین دلایل از جنگ با دشمن صهیونیستی فرار کنند، تهیه می کرد، و این نوع مبارزه اش سبب شده بود تا در برابر این دشمن بایستد و استرداد حقوق ثابت مشروع آنها را بخواهد.
او خدمات بزرگی را به ادبیات فلسطینی ارائه کرد و از جمله فلسطینیانی بود که در داخل اراضی اشغالی سال 1948 بودند. همچنین نقشی در تمرکز اهمیت نقش اهالی ما در منطقه 48 در عملیات مبارز ملی داشت که بخشی جداناپذیر از ملت فلسطین محسوب می شد.
غسان سابقه ای طولانی در سیاست نیز داشت، او نقش فعالی در جلسات هیئت های رهبری جبهه ایفا می کرد، و محوری دموکراتیک بود حالا چه با او موافق بودند چه با او اختلاف داشتند. و با تفکر فراگیرش توانست نقشی بارز در رسانه ها داشته باشد و قضیه فلسطینی را در افکار عمومی جهانی به خصوص غربی مطرح کند. همچنین از افراد پیگیر جدی تفکر و فلسفه غربی بود. یادم است که بارها نظر مرا به بسیاری از نظریات و پروژه های چپ در تفکر اروپایی جلب کرد.
فکر می کنم که عظمت غسان و نبوغش به او این قدرت خارق العاده را می داد تا هر لحظه ای را احساس کند و با زیباترین تصاویر و ابتکارعمل ها آنها را توصیف کند. می توانم بگویم، بدون مبالغه، که غسان نابغه بود. شهادت او فاجعه ای بود که به قلبم اصابت کرد، و عزای او در هر قلب و وجدان انسان آزاده ای موجود است.
ادامه دارد...
نظر شما :