سرمقاله هشدارآمیز هفته نامه اشپیگل

اگر ایران به سوریه بعدی تبدیل شود چه؟

۰۲ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۷۸۴۹۶ اخبار اصلی اروپا پرونده هسته ای
سیاست های ترامپ در خاورمیانه باید اولویت اول کشورهای اروپایی باشد. این بار بر خلاف بحران های قبلی، آلمان و سایر کشور های اروپایی باید با نگاه به آینده سیاست خارجی پیشگیرانه ای اتخاذ کنند.
اگر ایران به سوریه بعدی تبدیل شود چه؟

کریستین هافمن

دیپلماسی ایرانی: هیچ بعید نیست که همین روز ها بخواهیم در مورد بحران ایران صحبت کنیم. بعد از بحران اروپا، بحران اوکراین و بحران پناهندگان، مسئله ایران می تواند مرحله مهم دیگری برای صدر اعظمی آنگلا مرکل باشد. با این حال، آلمان و اروپا می توانند درگیر بحرانی شوند که رخداد آن قابل پیش بینی است. پس از بحران پناهندگان خود آنگلا مرکل گفت که سیاست "نادیده گرفتن" اشتباه بوده است. ما باید متوجه می شدیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و زود تر از این ها کاری برایش می کردیم.

در مورد ایران هم همین است. ایران ناآرام است. ماه ها است که مردم برای نشان دادن نارضایتی شان به خیابان ها آمده اند. آخرین باری که حاکمیت این قدر تحت فشار بوده است به زمان جنبش سبز در سال 2009 بر می گردد. با این حال این بار نارضایتی ها محدود به یک جنبش سیاسی و فقط در تهران نیست. در بسیاری از استان های ایران، مردم به خاطر کمبود آب، قیمت نان، بیکاری و معضل آقازاده ها، تظاهرات کرده اند. تورم بسیار بالا به خاطر کاهش شدید ارزش ریال، باعث افزایش بهای مواد غذایی  شده است. بحران اقتصادی ایران هم ریشه در مشکلات داخلی و هم بین المللی دارد که نتیجه سوء مدیریت و فساد در داخل و همچنین تحمل تحریم و انزوا در طی سال ها است.

تحریم های شدیدی که ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تصمیم به اعمال مجدد آنها گرفته است، تنها این بحران را بدتر خواهد کرد. دولت ترامپ بارها هدفش را از این اقدامات بیان کرده است: به زانو درآوردن حکومت اسلامی. تحریم ها به منظور به پای میز مذاکره کشاندن ایرانی ها اتخاذ شده است و یا هم می خواهند حکومت را بی ثبات کنند. این رویکردی بسیار خطرناک است. از لحاظ سیاسی، ایران یکی از تنها کشورهای تقریبا پایدار در منطقه است و ترامپ با اقداماتش می تواند ایران را به یک سوریه دیگر تبدیل کند.

البته ایران تنها کشوری نیست که ترامپ با سیاست های خارجی اش بی ثبات کرده است. حمایت یک جانبه و فتنه گرایانه اش از عربستان و اسرائیل، به آنها قدرت بیشتری بخشیده است. ایران از طریق نیروهای گماشته ای که در عراق، لبنان، سوریه و یمن دارد به دنبال افزایش نفوذ خود است.

خاورمیانه همسایه اروپا است. همان طور که بحران پناهندگان نشان داد، هر اتفاقی که در آنجا رخ دهد، عواقبش خواسته ناخواسته دامنگیر اروپا خواهد شد. اگر آمریکا آتش بی ثباتی در خاورمیانه را شعله ورتر کند، امنیت اروپا در معرض خطر خواهد بود.

خود آمریکا در شرایط بسیار متفاوتی قرار دارد. بخش عمده ای از نفت و گاز این کشور از خاورمیانه تامین می شود و آمریکا روابط نزدیکی با اسرائیل دارد، اما اگر جنگی داخلی در ایران آغاز شود، تاثیر مستقیمی بر آمریکا نخواهد داشت. ایران کشوری چند قومیتی است که بیش از 80 میلیون نفر جمعیت دارد که چهار برابر جمعیت سوریه قبل از آغاز جنگ است.

تا کنون پاسخ آلمان به سیاست های فتنه جویانه ترامپ در قبال خاورمیانه، بسیار انفعالی بوده است. وقتی ترامپ در ماه مه اعلام کرد که می خواهد از توافق هسته ای ایران خارج شود مرکل به همراه همتایان فرانسه و انگلیسی اش، به آرامی از این تصمیم انتقاد کردند. که البته قابل درک است. حکومت اسلامی و ضد اسرائیلی ایران، آن چیزی نیست که آلمان مشتاق به حمایت از آن باشد.

از طرفی دیگر، ایران و خاورمیانه در انتهای لیست اولویت های سیاست خارجی آلمان قرار دارند. وقتی که در ماه ژوئن، وزیر دفاع آلمان با مشاور امنیت ملی، وزیر امور خارجه و وزیر دفاع آمریکا دیدار کرد، حتی اسمی هم از ایران نبرد که آن هم به خاطر بی اعتنایی به ایران بود.

از اوایل نوامبر ترامپ می خواهد دور دوم تحریم ها را آغاز کند که به مراتب سختگیرانه تر هستند و جلوی صادرات نفت ایران را خواهد گرفت. کاخ سفید می خواهد شریان حیاتی اقتصاد ایران را ببرد. اتحادیه اروپا در تلاش است با مقابله با تحریم های آمریکا و یافتن راهی برای ادامه ی تجارت با ایران توافق هسته ای را حفظ کند. این کار درستی است اما آن قدرها موثر نیست. پایان یافتن توافق هسته ای تنها فاجعه ای نیست که ممکن است رخ دهد.

اروپا فقط نباید به این بسنده کند که راهی برای حفظ توافق بیاید. باید به واشنگتن گوشزد کند که سیاست های بی ثبات کننده اش در قبال ایران و خاورمیانه، علیه منافع امنیتی اروپا است. سیاست های ترامپ در خاورمیانه باید اولویت اول کشورهای اروپایی باشد. این بار بر خلاف بحران های قبلی آلمان و سایر کشور های اروپایی باید با نگاه به آینده سیاست خارجی پیشگیرانه ای اتخاذ کنند.

منبع: اشپیگل / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33

کلید واژه ها: تبعات بحران در ایران سیاست اروپا در قبال برجام مقابله اروپا با ترامپ


( ۸ )

نظر شما :

امیر ۰۲ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۴:۱۲
"حتی اسمی هم از ایران نبرد که "آن هم به خاطر بی اعتنایی به ایران بود." متن اصلی: That was a serious omission that bordered on recklessness ترجمه درست: "حتی اسمی از ایران نبرد؛ این غفلتی خطرناک بود که تقریبا معادل عدم احساس مسئولیت بود." همین ترجمه اشتباه بخش مهمی از پیام نویسنده را نادیده می گیرد.
غیتاثوند ۰۲ شهریور ۱۳۹۷ | ۲۲:۳۹
درود به جناب امیر با تذکر درست و به جا یی که ارائه فرمودند...