یکصد و دوازدهمین بخش از کتاب «اسرار جعبه سیاه»
نقش یاسر عرفات در تجربه تلخ طرابلس
دیپلماسی ایرانی: قرن بیستم به گفته بسیاری از نویسندگان و مورخان تاریخ قرن تحول های شگرف بوده است. قرنی که در آن جنگ های بی نظیر تاریخ نظیر جنگ های جهانی اول و دوم رخ دادند و تاریخ بشریت به دست افراد و سیاستمدارانی که هر کدام طرحی برای رسیدن به مصالح و منافع خود داشتند، تغییرات شگرف یافت که مسیر طبیعی بسیاری از امت ها و کشورها را تغییر داد. در این میان تقسیم جهان به جهان غرب و جهان سوم تعابیری نامتجانس به وجود آورد که از درون این تناقضات افراد تحول خواهی ظهور کردند که در حقیقت می خواستند در برابر خواسته ها و طرح های منفعت طلبانه جهان غرب بایستند. افرادی که آرمان خواهانی بودند که گمان می کردند آرمانشان آن قدر قدرت دارد تا بتواند در برابر قدرت های بزرگ جهان بایستد و رویای مدینه فاضله آنها را تحقق بخشد. کتاب "اسرار جعبه سیاه" گفت وگو با چهار نفر از همین آرمان خواهانی است که تلاش کردند به خیال خود قدرت های بزرگ را وادار به تسلیم در برابر اراده آهنین خود کنند. افرادی که جهان غرب آنها را تروریست های بین المللی نه آرمان خواه می داند. در این جا بخش یکصد و دوازدهم این کتاب را می خوانید:
بعد از خروج از بیروت جنگ الجبل در لبنان به وجود آمد، «جبهه مردمی» چه نقشی در این درگیری داشت؟
نمی خواهم نقش فعال و مهم جبهه را در جنگ الجبل به نمایش بگذارم، شاید بتوانی جوابت را از جنبش ملی لبنان و به خصوص از حزب کمونیست و حزب سوسیالیست پیشرو بگیری برای این که آنها نقش بارزتری نسبت به ما در حمایت از نیروهایی که ما از آنها در بیروت حمایت می کردیم داشتند.
عموما ما درگیری الجبل را مکمل جنگ پایان نیافته با دشمن صهیونیستی و دولت لبنانی ای می دانستیم که خواستار خروج ما از بیروت بود. و حقا سوریه در این درگیری ها حامی قدرتمندی برای ما بود.
مواضع شما نسبت به حوادث خونین طرابلس چه بود؟
من درک می کردم که هدف ابوعمار ]یاسر عرفات[ از بازگشت به طرابلس، که موضع او را این بازگشت سلبی تقویت می کرد، تقاضا از ما برای بازگشت به تونس بود.
اما چرا ابو عمار به طرابلس برگشت؟
ابوعمار با بازگشت به طرابلس می خواست بگوید که انتخاب او برای رفتن به تونس صحیح بوده، و انتخاب ما برای بازگشت به سوریه اشتباه بوده است. همچنین برای این برگشت که بر وجودش در لبنان تاکید کند، و جایگاه نیروهایی را که با حضور نیروهای ناتو و اسرائیل در آن جا مبارزه می کردند تخریب کند.
آیا اعتقاد داری که ابو عمار به طرابلس برگشت تا عملیات عقب نشینی نیروهای «فتح» از لبنان را کامل کند؟
نمی توانم بگویم که این هدف ابوعمار بود، به هر حال درگیری های طرابلس نقطه سیاهی در تاریخ ملت فلسطین بود، و امیدوارم دیگر هیچ روزی تکرار نشود، برای این که همه ما از آن شکست خورده خارج شدیم و ملت فلسطین بزرگترین بازنده آن بود.
بعد از دخالت ها و میانجی گری های عربی و بین المللی ابو عمار طرابلس را ترک کرد و چند روزی در مصر توقف کرد، در کنار آن فرانسوی ها، نقش مهمی در تامین زمینه ها برای خروج از این شهر ایفا کردند. به وقتش از سفر ابو عمار به مصر به شدت انتقاد کردید. این اقدام چه بازتابی نزد تو داشت؟
در ذهن من روشن بود که ابو عمار تصمیم سیاسی اش را گرفته تا طرحی که در ذهنش ترسیم کرده را کامل کند برای این که می خواست به مبارزه مسلحانه پایان دهد و وارد مسیر کمپ دیوید شود فقط نام ها و نام گذاری ها تفاوت داشت.
جلسات شورای ملی که در امان در سال 1984 برگزار می شد را رها کردید و برای مشارکت در شورای ملی که در سال 1987 برگزار شد، به آن شورا رفتید، سر چه چیزی با ابو عمار اختلاف داشتید و بعدا سر چه چیزی به توافق رسیدید؟
اختلاف ما با ابو عمار در شورای ملی در امان بر این محور بود که ضرورت دارد انقلاب ادامه یابد و از زیربنای مقاومت علیه اشغالگر صهیونیستی محافظت شود، در چارچوب خط ملی روشن و مسالمت آمیز، در حالی که ابو عمار به مرحله عدم توانایی برای ادامه مسیر انقلاب رسیده بود، به دنبال آن می خواست وارد مسیر توافق با مصر و اردن شود، برای این که قانع شده بود که این کار گریزناپذیر است، آن هم بعد از گذشت بیست سال از عمر انقلاب فلسطین که به نوعی چیزی به دست آمده بود، این تفکر به این اصل بر می گشت که او در درجه نخست درکی از طبعیت پروژه صهیونیستی و اهداف بزرگ آن نداشت، طرحی که می گفت چاره ای جز مقابله با پروژه مقاومت انقلابی فلسطین نیست و باید با طرح انقلابی آن مقابله کرد تا توازنی با وجود آید تا تضمین کننده عقب نشینی ما از حقوقمان باشد.
وقتی که به شورای ملی در الجزایر در سال 1987 رفتیم، بر این اساس رفتیم که سند 11 فوریه را که ابوعمار با اردن در سال 1985 امضا کرده بود، لغو کنیم، و اصلاحات سازمانی و دموکراتیک در داخل نهادهای سازمان آزادیبخش را اجرایی کنیم. عملا هم توانستیم نوعی از توازن سیاسی را در داخل سازمان ایجاد کنیم، اما چالش های سازمانی به قوت خود باقی ماندند، تا این که چند ماه بعد از برگزاری شورا انتفاضه شد، که عرصه فلسطینی به نوعی وارد مرحله جدیدی شد.
ادامه دارد...
نظر شما :