یکصد و دهمین بخش از کتاب «اسرار جعبه سیاه»
مقاومت مثال زدنی فلسطینی ها
دیپلماسی ایرانی: قرن بیستم به گفته بسیاری از نویسندگان و مورخان تاریخ قرن تحول های شگرف بوده است. قرنی که در آن جنگ های بی نظیر تاریخ نظیر جنگ های جهانی اول و دوم رخ دادند و تاریخ بشریت به دست افراد و سیاستمدارانی که هر کدام طرحی برای رسیدن به مصالح و منافع خود داشتند، تغییرات شگرف یافت که مسیر طبیعی بسیاری از امت ها و کشورها را تغییر داد. در این میان تقسیم جهان به جهان غرب و جهان سوم تعابیری نامتجانس به وجود آورد که از درون این تناقضات افراد تحول خواهی ظهور کردند که در حقیقت می خواستند در برابر خواسته ها و طرح های منفعت طلبانه جهان غرب بایستند. افرادی که آرمان خواهانی بودند که گمان می کردند آرمانشان آن قدر قدرت دارد تا بتواند در برابر قدرت های بزرگ جهان بایستد و رویای مدینه فاضله آنها را تحقق بخشد. کتاب "اسرار جعبه سیاه" گفت وگو با چهار نفر از همین آرمان خواهانی است که تلاش کردند به خیال خود قدرت های بزرگ را وادار به تسلیم در برابر اراده آهنین خود کنند. افرادی که جهان غرب آنها را تروریست های بین المللی نه آرمان خواه می داند. در این جا بخش یکصد و دهم این کتاب را می خوانید:
محاصره بیروت سخت ترین امتحان برای مقاومت فلسطینی بود، الحکیم در آن روزها چگونه با محاصره سر می کرد؟
طبیعتا در آن موقع که درگیری ها شروع شد در بیروت بودم و به فعالیت های داخلی و خارجی ام ادامه می دادم. در بحبوحه اشغال طرح یکپارچه سازی نیروهای دموکراتیک در عرصه فلسطینی برای رویارویی مورد انتظار با دشمن اسرائیلی و طرح های ترسیم شده برای حذف مقاومت را داشتم. اما برای این که با تو صریح باشم انتظار نداشتیم که ضربه بزرگ را مستقیما از اسرائیل بخوریم. ما اعتقاد داشتیم که ضربه مستقیم را رجعت طلب لبنانی خواهد زد که جبهه لبنانی و واحدهای مسلح نظامی اش آن را نمایندگی می کردند. در تصمیم گیری های چهارمین کنفرانس مقاومت این مساله را تشخیص دادیم. در ذهنم این بود که طرحی برای ضربه به مقاومت وجود دارد، حجم این طرح بر رجعت طلب لبنانی تکیه داشت که در درجه نخست بود، بعد می گفتیم که اسرائیل حد و مرز دشمنی اش فقط در حد جنوب لبنان خواهد بود.
صادقانه و با حفظ امانت داری به ما بگو که عملکرد مقاومت در اشغال 1982 چگونه بود؟
به سوالت در نهایت صداقت و مسئولیت پاسخ خواهم داد: عملکرد مقاومت در رویارویی با اشغالگری متفاوت بود. بدبختی این بود که ظاهر اصلی اش را در جنوب نشان می داد، منظورم صور و صیدا بود، با وجود مواضع نظارتی که داشت مظهر ثانوی دیگری را در بعضی پایگاه ها مثل النبطیه و قلعه الشقیف و ارنون نشان می داد، در خلال آن مبارزان فلسطینی جنگی شجاعانه و شرافتمندانه انجام دادند، که نمونه جان فشانی و ایثار بود. اگر مقاومت سازمان یافته در جنوب نبود نتایج بعضی چیزها تغییر می کرد، و کادر رهبری اسرائیلی ترغیب نمی شد که به دفاع روی آورد و حلقه اشغال را به سمت بیروت و الجبل گسترش دهد.
وقتی که برنامه های اسرائیل و حجم آن روشن شد و یقین داشتم که در برابر این برنامه امکان مقاومت نیست مگر با اراده آهنین به معنای واقعی کلمه. در ذهنم جز تصمیم ایستادگی و ایستادگی و تبدیل بیروت به استالینگراد دوم در رویارویی با جنگی که به راه انداخته بودند، نبود. در اولین جلسه ام با رهبران فلسطینی که در نیمه ژوئن برگزار شد، گفتم: ما ایستاده ایم و هر کس که ایستادگی را می خواهد باید بماند و مبارزه کند، و اکثریت هم با این نظر هماهنگ بودند.
در خلال محاصره بیروت عملکرد انقلاب فلسطینی در مبارزه سازمان یافته تر بود، مبارزان فلسطینی در 86 روزی که از محاصره گذشت مقاومتی فوق العاده و مثال زدنی از خود نشان دادند. مبارزان از بیروت محاصره شده تا پای جان در سایه سکوت رسمی عربی و حمله اسرائیلی ناتویی تمرکز یافته و شدید دفاع کردند، و با وجود خروجی ای که بر همه ارزش های داخلی لبنانی و عربی و منطقه ای حاکم شد، نبرد بیروت صفحه شرافتمندانه ای در تاریخ انقلاب فلسطینی و امت عرب است که هیچ رهبر فلسطینی نمی تواند نسبت به قربانیان بزرگ و جدی ای که هزینه آن را جوانان فلسطینی و لبنانی برای این جنگ دادند، بی توجه باشد.
در جریان محاصره آیا در معرض فشار جنبش ملی لبنانی برای خروج از بیروت قرار گرفتید؟
در ابتدا تصمیم همه بر ایستادگی بود، اما با گذشت زمان و تشدید محاصره، و اجرای سیاست زمین سوخته از سوی اسرائیل، و ایجاد اختلال در تمامی گذرگاه های حیاتی همه ما شروع کردیم مرحله را ارزیابی کردن، و امکان مقاومت را بررسی کردن تا بفهمیم تا کجا ظرفیت تحمل دارد. بر اثر ارزیابی ما یواش یواش قانع شدم که به لجبازی و ورود به مرحله رویارویی انتحاری نیازی نیست، به خصوص که موضوع دیگر به مقاومت و جنبش ملی باز نمی گشت، بلکه موضوع ملت لبنان شد و شعارش این بود که باید جلوی حملات و زیان بیشتر را گرفت، برای این که به این درک رسیدیم که شعار تحویل بیروت به استالینگردی دیگر غیرممکن است.
ادامه دارد...
نظر شما :