ماموریت مهمی که وزارت خارجه برعهده دارد
ضرورت رفع ابهام از مذاکره با اروپا
نویسنده: علیرضا اکبری، دانش آموخته صلح سازی و حفظ صلح و مسئول وقت سازمان نظامی اجرای قطعنامه ۵۹۸
دیپلماسی ایرانی: اینکه عده ای وزارت خارجه و دولت را به سوال بکشند که «چرا آمریکا از برجام خارج شده، و ایضا، بگویند نظام با پذیرش شرایط «این و آن» مخالف است، اما، دولت کوتاهی می کند!»، قابل پذیرش نیست.
اینکه عده ای کنایه بزنند که؛ به نظر می رسد وزارت خارجه، پنهانی دست به کارهایی زده، یا بگویند نظام حاضر به عقب نشینی نیست و مذاکره را بر سر موضوعات مورد نظر غرب، مطلقا نمی پذیرد! این هم قابل درک و قابل پذیرش نیست!!
بار ها و پیوسته تاکید کرده ام، «مذاکره همیشه و در همه حال، ابزار است نه هدف»! دولت ها و افراد، از این ابزار برای تامین اهدافشان استفاده می کنند.
اگر استفاده از این ابزار، حتی در میانه جنگ، ضرورت بیابد، پرهیز از آن، خلاف عقل و منافع است!
پس؛ ابهام آفرینی و تردیدسازی، مشکلی را حل نمی کند!
یا نظام به وزارت خارجه، برای مذاکره با اروپا بر سر مسایل مشخصی مانند، مثلا، «رفع ابهام از اهداف موشکی» و «رفع ابهام از اهداف منطقه ای» ایران، اجازه و ماموریت داده یا نداده!
اگر اجازه داده نشده، پس، وقتی طرف اروپایی در اعلامیه اتحادیه، رسما اعلام می کند که؛ «ما با طرف ایرانی، در خصوص موضوعات موشکی و ترتیبات امنیتی، در حال مذاکره ایم و نتایج خوبی را حاصل کرده ایم»،! (آن هم در عین عدم رخصت نظام)، خب، اگر چنین است، پس نظام قاعدتا بلافاصله باید وزیر خارجه را عزل کنند!
اگر عزل نمی کنند، یعنی، هم رخصت داده اند، هم از چند و چون آن مطلع اند!!
اگر اتحادیه اروپایی دروغ می گوید و چنین مذاکراتی از اساس وجود نداشته، پس حتما طرف اروپایی جوسازی و عملیاتی روانی علیه نظام و دولت ما را در سطح اطلاعیه رسمی خود، لحاظ کرده است!!
اما، چرا با گذشت بیش از دو روز، وزارت خارجه یا دولت جمهور اسلامی ادعای اروپا را تکذیب نکردند؟ پس، حاشا نباید کرد و کار ماموران مذاکره را نباید سخت کرد. یعنی نظام اگر چه در کلام، انجام مذاکره بر سر «کیفیت اهداف توان دفاعی» و «کیفیت اهداف حضور و نفوذ امنیتی» در منطقه را نفی می کند، اما، عملا، مذاکرات آغاز شده، چرا؟ چون حتما بهترین «گزینه ممکن» است!
شما فکر می کنید اروپا، بدون معوض، با استحکام، پای برجام ایستاده؟ خیر،
خوشبینانه، به نظر می رسد، ایده و پلان اروپا برای مدیریت شرایط و پیشگیری از تصاعد بحران، میانه خطوط مطلوب آمریکا و ایران را گرفته باشد!!
و به نظر می رسد نظام نیز به یک دمارش دقیق دیپلماتیک مبادرت کرده باشد.
منتها، نکته بسیار مهم (مهم تر از اصل مذاکره)، «کنترل و نظارت و هدایت و اشراف بر مذاکرات است!!»
از ابتدای جنگ تحمیلی تا ابتدای مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ - و - از قطعنامه تا آغاز مذاکرات هسته ای (۶۷ تا ۸۱) - و از آن زمان تاکنون، دستکم «هشت عنوان مهم تسلیحاتی و خلع سلاحی» و «بیش از ده عنوان مهم امنیتی - بین المللی و منطقه ای»، در دستور کار مذاکراتی نظام قرار داشته است!!
در تمام این مذاکرات، وزارت امور خارجه ماموریت محوری در «انجام» مذاکرات را داشته است. بعض عناوین، اصولا از دریچه وزارت خارجه به «دستور کار نظام» وارد شده اند، و بعض دیگر از «دستور کار نظام» به وزارت خارجه ابلاغ شده اند!
در همه این موارد، بخصوص در موارد دسته اول، هنگامی که «مدیریت، نظارت، کنترل، هماهنگی و اشراف» دستگاه های تخصصی و فرادستی، بر عملکرد مذاکرات نبوده است، پس از مدتی، نظام مجبور به تجدید نظر و حتی بازگشت از مسیر طی شده، گردیده!!
پس، در این «مساله حیاتی امنیت و بقا و توسعه ملی»، که اینک بخش مهم ان (از قرار معلوم) در قالب «مذاکرات خاص» با تروئیکای اروپایی در جریان است، اکیدا به دستگاه های فرادستی نظام، توصیه خاضعانه و کار شناسانه می نماید که؛ «استدعا می شود، اصول و آیین و مقررات ملی را در «مدیریت و کنترل و نظارت و هماهنگی و اشراف» بر هر مذاکره مهم و خاص را اعمال نمایید تا خدای نکرده، در آینده، هم مجبور به بازنگری نشویم و هم مجبور به بازخواست تیم مذاکره کننده!!»
پیش تر در حد خود و بر مبنای حوزه تخصصی موضوع، اصول و آیین و ترتیبات ملی مذاکرات دفاعی و امنیتی، یادداشت هایی نگاشته و تقدیم شده است.
نظر شما :