دلایل دشمنی با ایران از ابتدا تا کنون
نفوذ منطقه ای ایران چه چیز را تهدید می کند؟
نویسنده: دکتر فرهاد شهابی، کارشناس ارشد امنیت بین الملل و کنترل تسلیحات
دیپلماسی ایرانی: از چهار دهه پیش، با پیروزی انقلاب علیه رژیم دست نشانده امریکا در ایران و استقرار جمهوری اسلامی در این سرزمین کهن، حضور، نظام و برنامه بلندپروازانه آمریکا برای تعمیق و گسترش سلطه اش بر منطقه راهبردی خاورمیانه دچار آسیبی جدی شده است. از این رو امریکا همواره با بیشترین توان در پی جبران این آسیب بوده است. از حمایت از اشخاص، جریانات و گروه های وابسته یا متمایل به آمریکا و گروه های تروریستی گرفته تا پشتیبانی از دیکتاتوری جنایت پیشه بنام صدام در جنگی تحمیلی علیه جمهوری نو پای اسلامی در ایران، با صدها هزار کشته و معلول، همه و همه به رهبری و به دست امریکا و اسرائیل و همراهی غیر انسانی و شرم آور غرب به منظور تغییر و براندازی نظام مستقل و سلطه ستیز حاکم بر ایران صورت گرفته است.
لیکن، یک به یک این حملات تجاوزکارانه، شدیداً جنایتکارانه و مخرب علیه استقلال، آزادی و موجودیت این جمهوری در ایران، با شکست روبه رو شد. این پیروزی ها، بدون کمک خارجی و در شرایط نظاره و سکوت خفتبار سازمان ملل متحد، تماما به واسطه پایمردی و دفاع جانانه ملت ایران، متشکل از اقوام و مذاهب گوناگون و به یمن اتحاد و همبستگی آحاد آنها میسر شد.
امریکا و همپیمانانش، سرخورده و مایوس از شکست های متحمل شده در به کارگیری راهکارهای پرهزینه نظامی در برابر ایران، به دنبال استفاده و بهره جویی از راهکارهای سیاسی برآمدند – راهکارهای سیاسی به منظور مهار امواج قدرتمند آزادی خواهی، نفی سلطه خارجی و استقلال طلبی در ایران و اکنون در وسعت خاورمیانه بیدار شده و به حرکت درآمده از مقاومت در ایران، خصوصاً در فلسطین تحت اشغال شدیدا تجاوزکارانه و جنایتکارانه اسراییل و در لبنان به غایت آسیب دیده از استعمار و دخالت غرب.
لذا از آن هنگام و به منظور تحت تحریم های سخت بین المللی قرار دادن ایران، به بهانه جویی های سیاسی تحت عناوین ارتباط و حمایت ایران از مبارزین آزادیخواه فلسطین – به زعم امریکا و اسرائیل، تروریستهای فلسطینی – دخالت در امور داخلی سلطان نشینها و حکومت های وابسته منطقه ای و تهدید آمیز خواندن سیستم دفاع موشکی در حال رشد و برنامه صلح آمیز هسته ای ایران پرداختند. در این راستا، با توسل به لابی های گسترده و فشارهای بی سابقه در عرصه بین المللی، موفق به وضع تحریم های ناعادلانه و فزاینده ای، در قالب قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، علیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران شدند.
لیکن به مدد مقاومت افتخارآمیز ملت ایران، قدرت دفاعی چشمگیر نیروهای مسلح و توان بسیار برجسته دستگاه های مسول تشخیص، تدبیر و دیپلماسی در ایران، در پس بیش از یک دهه تعاملات دیپلماتیک با قدرت های جهانی و به رغم مخالفت شدید اسراییل با این تعاملات و ترغیب امریکا و غرب به جنگ علیه ایران، حق ایران به غنی سازی هسته ای و حفظ و گسترش برنامه هسته ای صلح آمیزش، تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی، در قالب توافق برجام با گروه 5+1، در ماه جولای 2015، مورد پذیرش بین المللی قرار گرفت و با تصویب قطعنامه 2231 شورای امنیت ملل متحد، برجام در زمره یکی از مستحکم ترین و ارزشمند ترین اسناد حقوق بین الملل در زمینه عدم اشاعه سلاح های هسته ای در آمد .
بر این مبنا، تحریم های ناعادلانه بین المللی که با فشار امریکا علیه ایران صادر شده و اجرا می شد ملغی شد. اما در سال 2017، با استقرار شخصی شدیداً خودشیفته، تاجر مآب، منفعت طلب، قانون گریز و بی مسئولیت در کاخ سفید، برای جهان خواران و جنگ طلبان امریکایی، همچنین برای اسراییل و برخی دیگر از دول تبهکار در منطقه، فرصت فوق العاده ای برای افزایش فشار بر ایران، بویژه از راه بازگرداندن، تشدید و وضع تحریم های جدید و این باره با تهدید آمیز خواندن قدرت دفاع موشکی و نفوذ منطقه ای ایران، پدید آمد.
ادامه دارد...
نظر شما :