عدم درک آمریکا از روابط ایران و عراق
ترامپ نمی تواند مسائل خاورمیانه را هضم کند
پل پیلار
دیپلماسی ایرانی: غروب قریب الوقوع حکومت داعش در عراق، همانند سوریه، این سوال را مطرح کرده است که آیا اهداف ایالات متحده در عراق واقعا بر مبارزه علیه داعش تمرکز دارد یا اینکه به دنبال بهانه ای دیگر است تا نیروهایش را برای همیشه در این کشور مستقر نگاه دارد. افرادی که معتقدند آمریکا قصد دارد نیروهایش را در عراق نگاه دارد، بر این باورند که دلیل اصلی آمریکا مبارزه علیه نفوذ ایران است. دولت ترامپ هشدار داده که ایران در حال حاضر آماده است و تهدید می کند که سرتاسر خاورمیانه را تحت تسلط خود در خواهد آورد.
افرادی که این هشدارها را باور کرده اند، باید دو واقعیت مهم در مورد روابط ایران و عراق را در نظر بگیرند.
نخست این که عامل اصلی افزایش نفوذ ایران در عراق، حمله آمریکا به عراق در سال 2003 بود. حضور آمریکا در عراق به افزایش نفوذ ایران در این کشور منجر شده است؛ بنابراین سوابق نشان می دهد که حضور مداوم نیروهای ایالات متحده راه مناسبی برای مرتفع کردن این نگرانی نیست.
دومین واقعیت آن است که به دلایل نزدیکی جغرافیایی و تاریخ خونبار ایران و عراق، این دو کشور عامل مهمی در امنیت یکدیگر به حساب می آیند. و صحبت های سایر کشورها این امر را تغییر نمی دهد.
جنگ بسیار پرهزینه ایران و عراق که توسط عراق آغاز شد و در سال های 1980 تا 1988 در جریان بود، بخش مهمی از تاریخ خونین دو کشور را تشکیل داده است. میزان کشته های این جنگ، روی هم رفته به 750،000 تن رسیده و پر تلفات ترین جنگ خاورمیانه در نیم قرن اخیر به شمار می آید.
با توجه به این زمینه تاریخی، رهبران هر دو کشور باید روابط خود را در حالت تعادل نگاه دارند. با وجود اینکه ایران و عراق، منافع متفاوتی دارند، اما منافع امنیتی هر دو کشور بر این است که در روابط دوجانبه خود از تعارض بپرهیزند. البته در کنار آن، دو طرف منافع مشترکی نیز دارند، مانند از بین بردن داعش و مقابله با از بین رفتن یکپارچگی دو کشور، توسط استقلال طلبی کردها. البته این اهداف، جنگ با داعش و حفظ تمامیت عراق، با اهداف اعلام شده از سوی ایالات متحده هم سو است، اما معمولا این امر به دلیل اشتیاق آمریکا به مخالفت با ایران و مقابله با آن در تمامی زمینه ها نادیده گرفته می شود.
صلح و ثبات در داخل عراق به نفع ایران و منافع دیگر کشورها است. بی ثباتی مداوم در کشوری که ایران با آن مرز مشترک به درازای بیش از 1450 کیلومتری دارد به نفع این کشور نیست. عجیب است که چرا هضم این مطلب برای کشوری که به طور معمول از واژه "گسترش بی ثباتی" در مورد مسائل امنیتی در خاورمیانه استفاده می کند تا این حد دشوار است.
عراق می داند که شبه نظامیان حمایت شده از سوی ایران، سهم بزرگی در شکست داعش در عراق داشته اند. همچنین نقش سازنده پشت صحنه ایران در حل و فصل اختلاف با کردها در سرتاسر کرکوک و میدان های نفتی اطراف، در حفظ تمامیت و یکپارچگی عراق، با کم ترین خونریزی را درک می کنند. البته دولت عراق بیشترین نقش را در این پیروزی بر عهده داشت، اما از میان کشورهای خارجی، تنها ایران نقش سازنده ای در این زمینه بازی کرده و سهم کمک ایالات متحده در این زمینه با ایران قابل مقایسه نبود.
دو دلیل اساسی، ناتوانی ایالات متحده در شناخت و درک واقعیت های ژئوپلتیکی منطقه را توضیح می دهد. یکی از این موارد اهریمن خواندن ایران و شرطی شدن آمریکا در مخالفت با ایران در تمامی زمینه ها و در سرتاسر جهان است تا جایی که منجر به عدم توجه به سایر جنبه های مسائل امنیتی در خاورمیانه شده است.
دلیل دیگر، مشکل مزمن آمریکایی ها که با فاصله دو اقیانوس از منطقه در مکان نسبتا امنی به سر می برند، درک مشکلات امنیتی و پاسخ به آن مشکلات از سوی کشورهایی است که دور از آن منطقه جغرافیایی قرار دارند. همین امر امروز باعث شده است ایالات متحده نتواند درک درستی از مسائل بااهمیتی داشته باشد که عراق برای زندگی صلح آمیز در همسایگی خود نیاز دارد.
اگر ایالات متحده نیز با همسایگان آمریکای شمالی خود درگیر یک جنگ خونین مانند جنگ ایران و عراق می شد یا شاید اگر امروز ایران در چگونگی سازماندهی امنیت داخلی کانادا و مکزیک دخالت کرده و آنها را برای کم کردن نفوذ ایالات متحده در کشورشان تحت فشار می گذاشت، آمریکا نیز می توانست درک بهتری در این مسائل داشته باشد.
منبع : نشنال اینترست / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / 33
نظر شما :