برای ایجاد صلح در اوکراین چه باید کرد؟
هویجهای اشتباهی راسموسن
نویسنده: پل رابینسون
دیپلماسی ایرانی: خواندن کلماتی از دبیرکل سابق ناتو همواره برای من لذت بخش است. پس تصور کنید که با چه شوقی سر میز صبحانه مقاله گلوب اند میل را با عنوان «صلح در اوکراین و نیاز به رویکرد هویج و چماق» مطالعه کردم. از همان ابتدا می توانید حدس بزنید که این مقاله به چه سمت و سویی می رود. حدس می زنم که بسیاری از خوانندگان روس به محض خواندن این عنوان، آن را کنار گذاشته و سری به بخش ورزشی زده باشند اما شغل من ایجاب می کند که چنین مقالاتی را بخوانم بنابراین ادامه دادم. و چه مقاله جالبی برای خواندن بود.
کاملا روشن است که آندرس راسموسنن به جنگ در دونباس به چه شکل نگاه می کند: اوکراین در برابر روسیه، این جنگ اوکراینی ها در برابر اوکراینی ها نیست. دوست ما در مقاله اش می نویسد: «نزدیک به سه میلیون اوکراینی در منطقه دونباس با ترس زندگی می کنند.» درست است اما من فکر نمی کنم که بسیاری از سه میلیون نفر از آنچه می ترسند توپخانه روسیه باشد. اما راسموسن علاقه ای ندارد به چنین جزئیات کوچکی بپردازد. جدا از اشتباه در نگارش کلمه دونباس، این مقاله می توانست از سوی پترو پروشنکو، رئیس جمهور غرب گرای اوکراین نوشته شده باشد. انگار که راسموسن از روی یادداشت رسمی کیف کپی برداری کرده و آنها را در مطبوعات کانادا منتشر کرده باشد.
هسته این مقاله رویکرد راسموسن برای یافتن «راه حلی سیاسی» برای جنگ است. این شامل «ارائه تجهیزات دفاعی برای سربازان اوکراینی» و «استقرارگسترده نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در منطقه دونباس» است. تجهیزات مورد نظر شامل «دوربین دید در شب، تجهیزات سیگنال و رادار برای تشخیص موقعیت دشمن» است. این تجهیزات «کاملا دفاعی» نامیده شده اند اما آنچه راسموسن توضیح نمی دهد این است که از این تجهیزات به آسانی می توان برای هجوم استفاده کرد.
درباره نیروهای حافظ صلح، این دقیقا خواسته کیف است و آنچه روس ها می خواهند یک نیروی محافظت کننده با نظارت سازمان امنیت و همکاری اروپاست. این درحالی مطرح می شود که کار نیروهای حافظ صلح این است که میان طرفین حایل شده و گشت زنی در منطقه را آغاز کنند. این کار باعث می شود تمام مسیر مرز اوکراین و روسیه تبدیل به مرزی کاملا جدا شود و مسیرهای ارتباطی وجود نداشته باشد. همچنین لازم است که از جمعیت غیرنظامی و زیرساخت ها محافظت به عمل آید. به طور خلاصه اما باید به یاد آورید که نیروی سازمان ملل در سال 1999 نیز به کوزوو ارسال شد و همه می دانیم در آنجا چه اتفاقی افتاد. در اساس این پیشنهادی برای تسلیم شورشیان دونباس است. این مساله همچنین برخلاف توافقنامه مینسک است که در آن تصریح شده بود اوکراین تنها پس تعیین وضعیت ویژه دونباس و تضمین برگزاری انتخابات محلی می تواند کنترل مرزها را به دست بگیرد.
اما راسموسن پیرمرد مهربان ما هویج هایی هم برای ارائه دارد «لغو کامل تحریم ها» آن هم تنها در زمانی که «روسیه حاضر به خروج نیروهای نظامی و بازگرداندن حاکمیت اوکراین شود و به تمام تعهدات خود عمل کند.» در اینجا به تعهدات اوکراین در قبال مینسک هیچ اشاره ای نمی شود. این چه هویجی است؟ «تمام خواسته های ما را انجام دهید و بعد ما با شما خوب خواهیم بود.» این طور نمی شود به جایی رسید.
به این دلایل پیشنهادهای راسموسن شانسی برای رسیدن به موفقیت ندارد. زمانی که یک جنگ به بن بست می رسد نمی توان با درخواست های یک طرفه و دریافت تمام امتیازات به صلح دست پیدا کرد. نمی توان به این شکل به توافق رسید به همین دلیل است که جنگ های بی رحمانه به راه می افتد. تنها راه حل این است که منافع هر دو طرف در نظر گرفته شود. راسموسن به نظر در این زمینه درست عمل نکرده است. بنابراین چه جایگزینی می شود ارائه کرد؟
بیایید سرسختانه صادق باشیم. اوکراین جای جذابی نیست. آنها موفق نمی شوند با طرح های خیال بافانه و با خوش خیالی دونباس را برگردانند. این مساله اتفاق نمی افتد. اوکراین همچنین با روش های نظامی نمی تواند دونباس را برگرداند. هرگونه تلاشی برای در اختیار گرفتن قدرت با توسل به زور به شدت خونین خواهد بود. حداقل 10هزار غیرنظامی جان خود را از دست خواهند دارد. شورشیان دونباس 40 هزار نیروی نظامی و صدها سیستم سلاح سنگین دراختیار دارند. نگاهی به سوریه و عراق بیندازند و نگاه کنید که بازپس گرفتن شهرهایی مانند حلب، موصل و رقه در برابر نیروهای نظامی به مراتب کوچک تر و با تجهیزات کمتر چه دردسرهایی داشت. منطقه دونباس حداقل دو کلان شهر و شهرهای بزرگ دیگری دارد. در اختیار گرفتن شهرها با جنگ های خیابانی در مدتی کوتاه امکان ندارد. این طرح ها مسخره هستند. همچنین اوکراین نمی تواند با وارد کردن نیروهای حافظ صلح به خواسته هایش برسد. پس چه باقی می ماند؟ اگر کیف واقعا و حقیقتا می خواهد دونباس را بازگرداند جز این هیچ چاره ای نیست: باید مذاکره با شورشیان انجام شود و توافق و معاهده هایی به دست آید که حقیقتا شورشیان را راضی کند. به طور خلاصه، کیف گزینه عملی دیگری جز اینکه به وظایفش در قبال میسنک عمل کند ندارد. این را پیش از این هم گفته ام اما ارزش تکرار را دارد. این تنها راه برای اوکراین است تا سرزمین های از دست رفته اش را بازگرداند. این یک نتیجه گیری بر اساس استدلال های اخلاقی نیست. تنها تعهد به عملگرایی است و عمل گرایی مهم است.
بنابراین اگر ما در غرب به دنبال صلح در اوکراین هستیم باید شرایط آن را بار دیگر بررسی کنیم و به جای اینکه اوکراین را تشویق کنیم که راه حل جایگزینی پیدا کند ما باید شرایط همه طرف های درگیر را در نظر بگیریم و گام های لازم برای ایجاد صلح را برداریم. این یعنی تن دادن به سیاست هایی کاملا متفاوت از آنچه آندرس راسموسن پیشنهاد داده است.
منبع: راشا اینسایدر/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :