توافق بغداد و اتحادیه میهنی کاتالیزور تحولات کرکوک است

بارزانی، شکست خورده میدان انتخابات اقلیم

۰۱ آبان ۱۳۹۶ | ۱۲:۵۷ کد : ۱۹۷۲۶۰۰ گفتگو خاورمیانه
رحمن قهرمانپور می گوید: به لحاظ تحلیلی بدترین گزینه برای مسعود بارزانی در شرایط کنونی استعفا است، چرا که اکنون استعفا برای مسعود بارزانی به معنای ترک میدان تقابل و رقابت و نوعی فرار او در جامعه کردی وعراقی تعبیر می شود.
بارزانی، شکست خورده میدان انتخابات اقلیم

عبدالرحمن فتح الهی – کرکوک در 72 ساعت گذشته تحولات سریعی را به خود دید. هرچند که این منطقه با این دست از حوادث و اتفاقات ناآشنا نیست. همین دو سال پیش درگیری شدید میان نیروهای نظامی کرد با داعش بر سر باز پس گیری کرکوک روی داد. اما موفقیت برق آسای ارتش عراق در تسلط بر شهر کرکوک قطعا بدون همکاری خود کردها میسر نمی بود و مشخص است که بخش بزرگی از کردهای عراق مخالف رفراندوم یا حداقل نحوه اجراء، مجری آن و اهداف و مقاصد این همه پرسی هستند. اما به نظر می رسد که پرونده کرکوک و ماجراهای بعد از آن هنوز تا مدتی باز باشد و قطعا دولت مرکزی عراق تا بازپس گیری همه مناطق مورد منازعه دست بردار نخواهد بود. لذا خیلی احتمال دارد درگیری های بعدی منجر به خونریزی شود. آقای بارزانی باید تصمیم بگیرد که این رویارویی را می خواهد ادامه دهد یا اینکه می توان در یک پروسه مذاکره با دولت مرکزی بغداد راه حلی غیر از نبرد نظامی را برای برون رفت از این رویارویی احتمالی انتظار داشت. در این راستا برخی اخبار دیروز و امروز حکایت از پذیرش احتمالی شرایط جدید از سوی اربیل است، اگر این اخبار صحت داشته باشد، می توان امید به حل ماجرای و تنش اربیل – بغداد بدون درگیری در آینده داشت. با جنگ 4 ساله بغداد با تروریسم آخرین چیزی که عراق امروز به آن نیاز دارد یک جنگ خانمانسوز دیگر است. حمایت بین المللی از حکومت مرکزی عراق نشان می دهد که آقای بارزانی در حساب و کتاب های خود محاسبات اشتباهی داشته است و نمی بایست مردمان کرد را وارد چنین ماجرایی می کرد. اما تحلیل تحولات 72 ساعت گذشته منطقه کرکوک و تاثیرات آن بر احزاب، شخصیت ها، نیروهای نظامی پیشمرگه و همچنین انتخابات آتی پارلمانی را در گفت و گویی با دکتر رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل عراق و پژوهشگر منطقه خاورمیانه پی گرفته ایم که در ادامه می خوایند:  

در 72 ساعت گذشته شاهد تحولات سریعی در مسئله و مناقشه کرکوک بودیم. علت سرعت تحولات کرکوک در چند روز اخیر را ناشی از چه عواملی می دانید؟ آیا واقعا بغداد به این جمع بندی رسید که تنها راه حل مناقشه کرکوک حضور نظامی و خارج کردن کنترل کرکوک از دست نیروهای نظامی کُرد است؟

سرعت و سیر تحولات کرکوک نشان دهنده این واقعیت است که توافقات پشت پرده ای میان دولت بغداد و اتحادیه میهنی کردستان عراق صورت گرفت که علاوه بر دو طرف داخلی احتمالا در این توافق، کشورهای منطقه ای و حتی فرامنطقه ای نیز نقش آفرینی خود را داشته اند. اما تا کنون ماهیت این توافق رسانه ای نشده و محتوای آن بر کسی معلوم نیست. باید منتظر آینده بود تا ببینیم در بطن این توافق چه مفاد و منافعی برای طرفین رد و بدل شده است، تا در نهایت به ماهیت آن پی برد. ما می دانیم که حشدالشعبی در خارج مرزهای استحفاظی کرکوک حضور داشت، اما بدون درگیری آن چنان شدید، نیروهای پیشمرگ اتحادیه میهنی کردستان عراق در ذیل این توافق به یک باره مناطق تحت کنترل خود را به حشدالشعبی واگذار کرده اند و براساس ماده 140 قانون اساسی عراق بیشتر مناطق مورد مناقشه کرکوک به دولت بغداد احاله شد. اما اینکه در ازای این اقدام چه سود و منفعتی نصیب اتحادیه میهنی خواهد شد یا اینکه با این توافق چه سهمی را در معادلات آینده عراق و اقلیم کردستان به خود اختصاص دهد، در هاله ای از ابهام قرار دارد. تنها چیزی که فعلا مسجل است این است که کرکوک اکنون در اختیار نیروهای عراقی قرار دارد و برای رسیدن به این مسئله هم خوشبختانه درگیری طولانی مدت فرسایشی با تعداد کشته های زیاد رخ نداد. اما باید در آینده منتظر روشن شدن ابعاد این توافق جنجالی بود.

اما در راستای نکته شما مبنی بر توافق اتحادیه میهنی با دولت بغداد، مقامات و سران حزب دموکرات کردستان عراق و به ویژه شخص مسعود بارزانی این حزب (اتحادیه میهنی کردستان عراق) را متهم به خیانت علیه ملت کْرد کرد و حتی کار به جایی رسید که تیپ 70 از حزب اتحادیه میهنی دیروز از جرگه نیروهای پیشمرگه اخراج شد. در سایه این سخنان احتمال وقوع درگیری میان نیروهای دو حزب انتظار می رفت؛ اما در مقابل نیز با سخنان دیروز خود آقای بارزانی مبنی بر پرهیز احزاب داخلی کردستان عراق از درگیری و اختلاف خواهان خویشتن داری این احزاب کردی شد. شما این دو رفتار تقریبا متفاوت بارزانی در کمتر از 24 را چگونه ارزیابی می کنید؟ اگر بارزانی از درگیری داخلی پرهیز دارد، چرا اساسا مسئله خیانت کردی را مطرح کرد؟

در مصاحبه قبلی با دیپلماسی ایرانی در خصوص مسئله کرکوک من براین نکته مهم تاکید کردم که اگر مسعود بارزانی نتواند موج ناسیونالیسمی که اکنون در اقلیم کردستان به راه افتاده است را کنترل کند، چه بسا خود او قربانی این موج شود. در این راستا تا کنون به نظر می آید که مسعود بارزانی چندان در کنترل و مدیریت این موج موفق نبوده، لذا شرایط پس از رفراندوم از توان مدیریت او خارج شده است. اختلاف این دو حزب کردی (اتحادیه میهنی کردستان عراق و حزب دموکرات کردستان عراق) مسئله جدید یا پنهانی نبوده و این اختلافات از دهه 90 میلادی تا کنون با شدت و ضعف وجود دشته است، لذا اگر مسعود بارزانی رفراندوم استقلال کردستان را بدون چاره اندیشی شرایط بعد از آن و مدیریت اختلافات احزاب کردی برگزار کرده که از اقتضائات فعلی چنین هم به نظر می آید، باید انتظار این وضعیت تقریبا بحرانی را داشته باشد. چون باید این احتمال را همواره در نظر گرفت که در بستر اختلافات احزاب داخلی همواره می توان انتظار شرایطی سخت را داشت که اکنون برای کردستان و کرکوک روی داده است. این نکته به خوبی از عدم عقلانیت لازم در برگزاری و برنامه ریزی رفراندوم خبر می دهد. به بیان دیگر مسعود بارزانی در برگزاری رفراندوم نظر مثبت همه احزاب کردی، نخبگان و جریانات را به خود جلب نکرد و حداقل یا این که در خصوص شرایط بعد از برگزاری رفراندوم به اجماع و جمع بندی با این احزاب نرسیده است و این مسئله بزرگترین نقص مدیریتی مسعود بارزانی در رویه رفراندوم بود. لذا اگر مسعود بارزانی در آینده همین رویه را داشته باشد و توان مدیریت شرایط را نداشته باشد، قطعا تحولات میدانی به ضرر او تمام خواهد شد، تا جایی که نه تنها به اهداف و مقاصد خود از برگزاری رفراندوم نخواهد رسید که حتی ادامه این شرایط موجب ایجاد موج نفرت جامعه کردی و در نهایت پایان عمر سیاسی او خواهد شد. پس با نگاهی به این نکات در می یابیم که بارزانی با قرار گرفتن در تحولات 72 ساعت گذشته و عدم همراهی اتحادیه میهنی برای کنترل موج ناسیونالیسم توپ را با اتهام خیانت به زمین اتحادیه میهنی انداخت.

در خصوص پایان عمر سیاسی مسعود بارزانی برخی از اخبار رسانه ها حکایت از احتمال استعفای مسعود بارزانی و انتقال قدرت به نچیروان بارزانی (نخست وزیر اقلیم کردستان عراق) برای ایجاد یک دولت موقتی ائتلافی انتقالی تا زمان برگزاری انتخابات اقلیم جهت مذاکره با دولت مرکزی بغداد دارد. اولا احتمال استعفای بارزانی را تا چه اندازه محتمل می دانید؟ ثانیا آیا در بستر اختلافات موجود میان احزاب و شخصیت های سیاسی اقلیم کردستان، امکان شکل گیری دولت موقت وجود دارد؟ ثالثا به واسطه مشخص نبودن مواضع این احزاب درخصوص مواضع و اقدامات بغداد، آنها تا چه اندازه می توانند در مذاکره با دولت مرکزی موفق عمل کنند؟

در واقع سرعت تحولات اکنون به قدری زیاد است که نمی توان تحلیل و برداشت درستی را از این مسئله داشت. اما آن چه در برآیند رفتاری بارزانی دیده می شود، احتمال استعفای او تا زمان برگزار انتخابات ریاست اقلیم بسیار ضعیف است و اکنون اگر محاسبات سیاسی را در بستر تحولات میدانی را ملاک در نظر بگیریم، به لحاظ تحلیلی بدترین گزینه برای مسعود بارزانی در شرایط کنونی استعفا است، چرا که اکنون استعفای برای مسعود بارزانی به معنای ترک میدان تقابل و رقابت و نوعی فرار او در جامعه کردی وعراقی تعبیر می شود و رفراندوم را که عملا خود آغاز کننده آن بوده در ادامه با خروج از صحنه تحولات به تهدیدی علیه اقلیم کردستان بدل کرده که به تشدید اختلافات داخلی نیز دامن زده است. لذا از نظر منطق سیاسی و در شرایط کنونی بارزانی نمی تواند استعفا بدهد چرا که بیشترین ضرر را خود او از این استعفا خواهد داشت. اما با توجه به سرعت بالای تحولات احتمال می رود که بارزانی تا زمان انتخابات مسئولیت امور اقلیم را در دست داشته باشد، هرچند که او در برنامه ریزی خود این فکر را داشت که از شرایط و رویه پس از برگزاری رفراندوم برای افزایش محبوبیت و کسب آرای بیشتر در انتخابات آتی استفاده کند و موقعیت خود را به عنوان رئیس اقلیم کردستان عراق بیش از پیش مشروع و محبوب تر از دوران پیش نشان دهد. اما با اتفاقات 72 ساعت گذشته آقای بارزانی نخواهد توانست که بر طبق برنامه خود، فروغ چشم گیری را در انتخابات ریاست و پارلمانی اقلیم داشته باشد. اما از سوی دیگر هم باید گفت که اگر مسعود بارزانی تا زمان برگزاری انتخابات نتواند به مدیریت شرایط برآید و کنترل اوضاع را در دست گیرد و در سایه آن وضعیت کردستان عراق وخیم تر از امروز شود، یقینا باید استعفا دهد، چرا که دراین صورت استعفای زودتر او مانع از ضرر بیشتر کردستان خواهد شد. بنابراین باید منتظر بود و دید که شرایط منطقه کردستان و در کل عراق چه سمت و سویی را در آینده پیدا می کند و اقدامات و برنامه های بارزانی برای مدیریت اوضاع شامل چه اقداماتی خواهد بود؟ اما در همین 72 ساعت گذشته اظهار نظر او (مسعود بارزانی) درخصوص عدم شعله ور کردن جنگ های داخلی اقدام سنجیده و قابل ستایشی است، چرا که حداقل از بدتر شدن شرایط کنونی جلوگیری کرده است، لذا اگر گام های بعدی او هم چنین سنجیدگی داشته باشد به تعدیل شرایط کمک خواهد کرد؛ اما اینکه آیا از حزب دموکرات کردستان عراق شخصیتی دبگر جایگزین او خواهد شد یا اینکه سایر احزاب آلترناتیو کردی گزینه ها کاندیداهایی را برای جایگزینی او در خصوص شکل دهی دوران گذار آینده دارند یا خیر، در روزهای منتهی به انتخابات روشن خواهد شد. اما نکته دیگر این است که اگر بر فرض هم استعفای آقای بارزانی روی دهد، یقینا نچیروان بارزانی هم در شرایط کنونی توان مدیریت این اوضاع متشنج را نخواهد داشت، زیرا شرایط امروز به نحوی است که برای مدیریت به افراد کار کشته تری نیاز است، افرادی که کاریزمای بیشتری را درمیان کردها داشته باشند که یقینا نچیروان بارزانی دارای چنین کاریزمایی برای کنترل وضعیت کنونی نیست. اما در خصوص تشکیل دولت ائتلافی هم باید گفت که پروسه تشکیل ائتلافی موقت پروسه طولانی مدتی است و یقینا در چند روز، آن هم در بستر اختلافات گسترده احزاب کردی پس از ماجرای کرکوک بسیار بعید بنظر می رسد. پس به نظر می آید که همه این مسایل وابسته و منوط به آینده انتخابات اقلیم کردستان عراق خواهد بود. یقینا در بستر اتهام زنی مسعود بارزانی به اتحادیه میهنی در خصوص خیانت به ملت کرد، اکنون سایه اختلافات شدید بین این دوحزب اصلی اقلیم کردستان وجود دارد که امکان شکل گیری ائتلاف بین این دو حزب بسیار کمرنگ است، مگر اینکه در تحولات چند روز آینده بر اساس منافع کلی اقلیم این دو حزب به توافقاتی هرچند محدود دست پیدا کنند.

مسعود بارزانی در برگزاری رفراندوم نظر مثبت همه احزاب کردی، نخبگان و جریانات را به خود جلب نکرد و حداقل یا این که در خصوص شرایط بعد از برگزاری رفراندوم به اجماع و جمع بندی با این احزاب نرسیده است و این مسئله بزرگترین نقص مدیریتی مسعود بارزانی در رویه رفراندوم بود

در فاصله بین آخرین مصاحبه دیپلماسی ایرانی با شما در خصوص مسئله رفراندوم با محوریت مناقشه کرکوک تا این مصاحبه، اتفاق مهمی که دراقلیم روی داد فقدان مام جلال طالبانی به عنوان یک مهره مدیریتی بحران است و فقدان او سبب شده که اکنون جامعه کردی پتانسیل هر گونه تنش و تشتتی را پیدا کند. در بستر این نکته و با توجه به شرایط کنونی بعد ارز ماجرای کرکوک آیا خلا شخصیتی مانند مام جلال موجب ایجاد درگیری داخلی و رسیدن به نقطه بی بازگشت در کردستان عراق خواهد شد؟

به نکته مهمی اشاره کردید. ببینید از گذشته تا کنون سیاست و عملکرد کردهای عراق بیشتر روی شخصیت ها و تصمیمات آنان تاکید و تکیه کرده است. از مرحوم ملامصطفی بارزانی تا جلال طالبانی، مسعود بارزانی و غیره. در این وضعیت یقینا شرایط چندان همسو و موافق با دموکراسی نیست و چنین تاکید و تکیه بر اشخاص در جوامع نشان از غیر دموکراتیک بودن آن جوامع دارد. اما باید پذیرفت که این مسئله واقعیتی انکارناپذیر در جامعه کنونی اقلیم کردستان عراق است. بنابراین در شرایط فعلی نیز هر راه حلی، نه ازطریق دموکراسی که ازطریق تصمیم مستقیم افراد شکل می گیرد که یقینا در این بستر و چارچوب وضعیت به سمت تنش و نوعی اختلاف پیش خواهد رفت، چرا که اکنون اختلاف بین طالبانی و بارزانی حتی در بستر عدم حضور مام جلال طالبانی درحال شعله ور شدن است که یقینا می تواند در ادامه اعتراضاتی را هم در پی داشته باشد، کما اینکه در گذشته نه چندان دور هم حزب "گوران" از دل همین اعتراضات از اتحادیه میهنی کردستان عراق انشعاب شد. اما مسئله مهم دیگر این است که در شرایط بحرانی جامعه به لایه های اصلی هویتی خود بازمی گردد و قطعا جامعه کردستان عراق در وضعیت بحرانی کنونی هویت اصلی خود را یا در اتحادیه میهنی تعریف می کند یا در حزب دموکرات کردستان عراق؛ اما اینکه سمت و سوی این تحولات آیا به جنگ داخلی در فقدان مام جلال طالبانی کشیده خواهد شد یا خیر، بستگی به اقدامات اتحادیه میهنی کردستان عراق دارد. نکته مهم دیگر این است که یقینا اتحادیه میهنی در قالب توافق برای واگذاری کرکوک به بغداد در جامعه کردستان متهم به خیانت خواهد شد و این حزب و سران آن با علم به این مساله توافقات خود را انجام داده اند، پس باید دید بهای به جان خریدن این اتهام برای اتحدایه میهنی چه بوده است؟ این توافق چه سود و منفعتی را برای اتحادیه میهنی داشته است؟ رسیدن به قدرت؟ قدرتی که حتی امکان دارد نقش و جایگاه اتحادیه میهنی را که در دوران کم توانی مام جلال رو به کم فروغی گذاشت به مراتب بیشتر از امروز پررنگ گند، تا جایی که او را به حزب اول اقلیم بدل کند. لذا آینده اختلافات داخلی را باید دراین بستر دید و تحلیل دقیق تر این شرایط در پس اتفاقات چند روز آینده با روشن شدن ابعاد توافق این دو حزب آشکار خواهد شد. اما اکنون نوعی سرگشتگی و بهت زدگی در جامعه کردستان عراق حاکم است، چرا که حامیان رفراندوم در بدترین حالت هم تصور نمی کردند که کرکوک در فاصله کوتاهی پس از برگزاری همه پرسی، این گونه از کنترل نیروهای کردستان خارج شود. آنها فکر می کردند که کرکوک به عنوان نماد شاخص ناسیونالیسم کردی باقی خواهد ماند یا حداقل به این شکل کرکوک را از دست نخواهند داد، لذا این نوع شرایط که در مخالفت کامل با تصورات کردها بود، بستر هر گونه اتفاقی را می تواند شکل دهد.

اما نکته مهم در سیر وقایع 72 ساعت اخیر این بود که درکمتر از 24 ساعت نیروهای عراقی و حشد الشعبی توانستند در سایه توافق با اتحادیه میهنی کل کرکوک را از سیطره پیشمرگه ها خارج کنند و از سوی دیگر دیروز هم تیپ "گوران" زیر نظر دموکرات کردستان عراق در کمتر از چند ساعت و بدون درگیری سنجار را به نیروهای عراقی واگذار کرد. آیا این عملکرد به معنای شکستن هیمنه قدرت چریکی و پارتیزانی پیشمرگه های کرد که به عنوان جنگ آورانی قدرتمند شناخته می شدند نیست؟ آیا این مسئله در ادامه باعث سرخوردگی آنان نخواهد شد؟

شاید این مسئله درکوتاه مدت بتواند نوعی یاس را در میان جامعه کردی ایجاد کند، اما جامعه کردی مشکلات بسیار جدی تر و مهمتری را از سر گذرانده است. فراموش نکنیم که در دهه 90 میلادی درگیری های شدید بین طالبانی و بارزانی رخ داد که وضعیتی به مراتب بدتر را در آن زمان برای اقلیم رقم زده بود. اما یقینا چون که جامعه کردی به نوعی در این مسایل آب دیده شده قطعا به انفعال کامل آنها منجر نخواهد شد. اما نکته مهم دیگر در این خصوص این است که قطعا تحولات میدانی و نوع واکنش نیروهای پیشمرگه به خوبی نشان داد که این نیروی نظامی دربستر رفراندوم توان تشکیل ارتش واحد یک کشور مستقل را ندارد. ببینید یکی از پیش شرط های تشکیل دولت - ملت یا کشور داشتن ارتشی قوی است. از سوی دیگر هم پیش شرط دیگر داشتن هویت جمعی مشترک است که با این اقدام اخیر اتحادیه میهنی این مسئله در اقلیم کردستان زیر سوال رفته است. چرا که هویت کردی مشترک لازم برای شکل دادن یک کشور کردی به واسطه برخی اقدامات مانند همین توافق اتحادیه میهنی در اقلیم وجود ندارد. نکته دیگر به امنیت دولت و ملت بازمی گردد ما در این خصوص در بستر تحولات چند روز گذشته دیدیم که امنیت شهرها به سادگی می تواند مورد تهدید جدی قرار گیرد همان طور که در پرونده اشغال موصل توسط داعش هم بواسطه خیانت بعثی ها امنیت این قسمت از عراق هم براحتی از میان رفت و در سایه این مسئله بسیاری اعتقاد داشتند ارتش عراق، نه یک ارتش ملی که یک ارتش فرقه ای و قومی است که توان حفظ امنیتت را ندارد و این نکته اکنون در خصوص اقلیم کردستان عراق وجود دارد. لذا تمام اتفاقاتی که برای کرکوک و اقلیم کردستان عراق روی داده به دلیل اشتباه محاسباتی مسعود بارزانی و تبدیل رفراندوم به وسیله ای برای کسب قدرت، شرایط را این گونه رقم زده است.

آیا این مسئله بر انتخابات پارلمانی و ریاست اقلیم کردستان اثرات سوء خود را خواهد داشت؟

اگر امروز انتخابات برگزار می شد قطعا مسعود بارزانی یا اساسا رای لازمه را کسب نمی کرد یا اینکه با افت و ریزش شدید آراء مواجه می شد. بارزانی تا امروز نتوانسته از میراث رفراندوم محافظت کند. اما میزان تاثیرات این تحولات بر رفراندوم بر بستر سرعت بالای تحولات بسیار دشوار است و باید منتظر ماند و دید که اقدامات و تصمیمات مسعود بارزانی اتحادیه میهنی دولت مرکزی بغداد چه اتفاقاتی را در آینده رقم خواهد زد. ولی چیزی که قطعی است این است که با محاسبه عملکرد بارزانی تا امروز قطعا او شکست خورده میدان انتخابات آتی اقلیم کردستان است.

انتشار اولیه: چهارشنبه 26 مهر 1396 / انتشار مجدد: دوشنبه 1 آبان 1396

کلید واژه ها: کرکوک مسعود بارزانی اتحادیه میهنی رحمان قهرمانپور


نظر شما :