با کنار رفتن مخالفنی مثل استیو بنن و سباستین گورکا
شواهد حکایت از ماندن تیلرسون دارد
نویسنده: جویس کرم
دیپلماسی ایرانی: در تنگنای سیاسی ای که محیط پیرامونی واشنگتن، پایتخت امریکا را فرا گرفته مدتی است شایعات و حرف هایی درباره استعفای قریب الوقوع رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه امریکا مطرح شده و به بیرون درز کرده است. اگر بخواهیم عملا بررسی کنیم در می یابیم که میان او با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا، اختلاف های شخصی و سیاسی بروز کرده است. گفته می شود که وزیر سرشناس و آرام تا اول ژانویه سال آینده از سمت خود استعفا خواهد داد.
این گزارش ها در حالی منتشر می شود که حقایق و اتفاقاتی که طی دو ماه اخیر روی داده که باعث کنار رفتن دشمنان تیلرسون شده است، موضع او را در دولت امریکا بیش از پیش تقویت کرده است.
صحبت از استعفا دلایل ظاهری و موجهی دارد، از جمله دیدگاه های مختلفی که تیلرسون با رئیس جمهوری امریکا بر سر پرونده های افغانستان، توافق هسته ای با ایران، تحریم های روسیه، بحران قطر، کره شمالی و حتی حوادث شارلوتسویل دارد به گونه ای که تیلرسون گفته که ترامپ درباره حادثه شارلتسویل «از طرف خودش حرف زده است» (و نه از سوی ملت امریکا). همچنین خلاء بزرگی در سیاست خارجی امریکا به وجود آمده است، نزدیک به 82 درصد از سمت های سیاسی هنوز پر نشده اند که یکی از دلایل آن به بازسازی ساختار وزارت امور خارجه امریکا باز می گردد. مخالفت های دموکرات ها در کنگره و همچنین شکست در یافتن شخصیت های مورد توافق که نه کاخ سفید را شوکه کند و نه از ترامپ انتقاد کند و همچنین تجربه دیپلماتیک داشته باشد سبب شده است تا عملا بسیاری از سمت ها بدون سرپرست باقی بماند.
سومین مساله ای که سبب شده تا تیلرسون به فکر استعفا بیفتد و اتفاقا بزرگترین دلیل برای استعفای او محسوب می شود، شکست او در ایجاد رویکردی ملموس و قابل تعریف برای دیپلماسی امریکاست. سفر او به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای حل بحران با قطر بعد از 35 روز انجام شد و به هیچ نتیجه ای نرسید. خوش بینی اش نسبت به کره شمالی بعد از آزمایش های اخیرش بر سر موشک های بالستیک از بین رفت. از روبطش با اروپایی ها سرخورده شده و عملیات صلح را نیز که داماد رئیس جمهوری امریکا، جارید کوشنر مدیریت می کند. به استثنای آتش بس در جنوب سوریه هیچ نقطه تحولی که وزیر امور خارجه دستاورد جدیدی برای خود بداند، به دست نیامده است.
این در حالی است، دلایل عملی و پراگماتیک بسیاری وجود دارد که بقای تیلرسون در سمتش را توجیه می کند، بر عکس گذشته، نفوذ وزیر امور خارجه در وهله های اخیر در دولت بیشتر شده است. این عوامل اولا بر فرضیه این که ترامپی که حرف می زند با آن چه در دولت عمل می کند، متفاوت است، استناد دارد. صحبت رئیس جمهور برای لغو توافق هسته ای با ایران حرفی عامیانه است. یا این که عقب نشینی اش از افغانستان یا مجازات کره شمالی با آن چه در واقعیت عمل می کند متفاوت است. تمامی این مسائل سبب می شود که این گونه برداشت شود که اختلافاتش با تیلرسون فقط ظاهری است. توافق هسته ای با ایران را رئیس جمهور دو بار تا الآن تایید کرده است و انتظار می رود تا اکتبر تصمیم نهایی را در این زمینه بگیرد. درباره جنگ افغانستان، ترامپ راه ژنرال ها و وزیر امور خارجه اش را می پیماید که طرفدار افزایش شمار نیروهاست. در خاورمیانه به نظر می رسد که تیلرسون و کوشنر حرف آخر را می زنند، در حالی که کمک های 290 میلیون دلاری به مصر را قطع کرده اند و از انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس منصرف شده اند.
سیاست خارجی ترامپ نسبت به آن چه می گوید بیشتر سنتی است، برای همین بقای تیلرسون بر این اساس توجیه پذیر است. همچنین نیاز ترامپ به وزیر امور خارجه اش در درگیری موازنه ها و اصلاحات خارجی امریکا در تعامل با کنگره و همچنین روابط خود تیلرسون با نمایندگان سبب می شود تا ترامپ به فکر جایگزینی برای تیلرسون نیفتد که اگر کنار برود مشکلات قانونی با توجه به روابط مسموش با جمهوریخواهان به وجود خواهد آمد و زیان بزرگی خواهد دید. همچنین روابط وزیر امور خارجه با جیمز متیس، وزیر دفاع و جان کلی، رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید سبب می شود تا ماندن او در قدرت را بیشتر از استعفایش تصور کنیم. به خصوص که بازهای دست راستی تندرویی مثل استیو بنن و سباستین گورکا نیز از کاخ سفید رفته اند.
همه این اتفاقات کفه را به سود تیلرسون در ماه های آینده سنگین می کند، حداقل می توان گفت تا زمانی که دولت با کنگره بر سر بودجه درگیر است و بازسازی وزارت امور خارجه پایان یابد او بر سر کار خواهد ماند. اما بعد از آن، در صورتی که تیلرسون ترجیح دهد که بازنشسته شود، نیکی هیلی، سفیر امریکا در سازمان ملل بارزترین نامزد برای جانشینی اوست، همچنین شانس انتخاب دینا حبیب پاول، سفیر امریکا در سازمان های بین المللی نیز بالاست.
در چنین سناریویی نمی توان انتظار داشت که ایدئولوژی که بر آن مصالح سنتی، امنیتی و جئو استراتژیک و اقتصادی حاکم است و خود ترامپ به آن گرایش دارد، در سیاست خارجی امریکا اوج بگیرد. در حالی که انتظار می رود در چنین حالتی حتی ترامپ نیز با وجود سخنرانی علنی ای که علیه عدم اتخاذ چنین سیاستی بیان کرده است از این رویکرد فاصله بگیرد.
منبع: الحیات / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :