لابی های آمریکایی و اثرگذاری آن بر دولت ترامپ
ایران روی کدام اتاق فکرهای امریکا می تواند اثر بگذارد؟
ناصر هادیان، استاد دانشگاه*
دیپلماسی ایرانی: گروه لابی های درون آمریکا را می توان به چند دسته تقسیم بندی کرد: نیروهایی که برای چند هدف خاص لابی کرده و سعی می کنند بر سیاستگذاران در کنگره و دولت اثرگذار باشند. معروف ترین این گروه ایپک است. گروه دیگر NIA_ یا همان لابی انجمن ملی اسلحه _ هستند. این گروه تا چند سال قبل، یکی از قدرتمندترین گروه لابی در آمریکا به حساب می آمدند. گروه دیگر اتاق های فکر _ think tank – هستند. اقدامات این گروه با دو گروه دیگر متفاوت است. کار اصلی آنها، تولید ادبیات و دانش جهت دار است. از طرفی تفاوت این گروه با دانشگاه ها در این است که مانند دانشگاه تولید علم هدفدار انجام نمی دهد. اما دانشی که اتاق های فکر تولید می کنند، جهت دار است. این گروه به نفع اسرائیل کار می کنند. در حقیقت ایپک از دانشی که این گروه تولید می کنند، استفاده می کند. این گروه توصیه هایی را به دولت و کنگره ارایه می کند.
گروه دیگر، که قدمت آن به 30 الی 40 سال می رسد، به عنوان مراکز حل و فصل مخاصمات شناخته می شود. این گروه معتقد به خصوصی سازی شدن سیاست خارجی است. اعضای این گروه بر این عقیده اند که مانند سایر بخش هایی که خصوصی شده، سیاست خارجی نیز باید خصوصی شود زیرا بخش خصوصی به نسبت دولت، از ظرفیت و توانمندی بیشتری برای اداره و هدایت سیاست خارجی برخوردار است. این گروه بیان می کنند در صورت بروز تضاد، جنگ یا خصومت، از ظرفیت بیشتری برای پرداختن به آن برخوردار هستند. آنها از ابزار دیپلماسی خط 2 استفاده می کنند. موضوعی که به تازگی در کشور ما مطرح شده است. البته مفهوم جدیدی است. به گفته آنها هر جامعه ای پر از تضاد است. در عین حال میان دولت ها نیز تضاد وجود دارد. تضاد، ذات جامعه است. به باور آنها، تمامی انجمن ها، گروه ها و سازمان ها که به نحوی سازماندهی شده و دارای سلسله مراتب هستند، با تضاد همراه خواهند بود. از این رو باید بر اساس مکانیزمی به تضادها و تعارض ها پرداخته شود. از جمله مسایلی که این گروه بدان می پردازند، مسایل آپارتاید در آفریقای جنوبی، مساله فلسطین و اسرائیل، سوریه و عراق است. آنها در همه نقاط درگیر هستند. این گروه دیپلماسی را به سه بحث اصلی دولت با دولت (حال چه ارتباط آشکار یا پنهان به وسیله نیروهای امنیتی)، دیپلماسی عمومی (یک طرف دولت و طرف دیگر مردم هستند که به دلیل ماهیت جوامع و گسترش ارتباطات این نوع از دیپلماسی فعال شده است) و مردم با مردم (دیپلماسی خط 2) تقسیم بندی می کنند.
با این حال از نظر بنده اتاق فکرهای آمریکا به چند دسته تقسیم بندی می شوند: دسته محافظه کاران که بسیار مهم هستند. این دسته بر این باورند که در دولت ترامپ نقش دارند و می توانند موثر عمل کنند. دسته دیگر آنهایی هستند که سعی می کنند جهت دار نباشند؛ گرچه روی موضوعات جهت دار تمرکز می کنند. برای مثال CSIS روی مسایل نظامی، شرق آسیا و مدیریت کار می کند. عده ای دیگر چپ ها هستند. ایران باید تلاش کند که روی این گروه اثرگذاری کند. زیرا گروه چپ ها، در آینده موثر خواهند بود. افرادی که اکنون در مقابل ترامپ قرار دارند، بی تاثیر نیستند. ایران می تواند حتی با اتاق فکری مانند CSIS نیز ارتباط و اثرگذاری داشته باشد. گرچه ظرفیت های ایران محدود است.
نکته دیگر این که گرچه اتاق های فکر در آمریکا بر این باورند که اثرگذار هستند، اما درواقع این گونه نیست. دیپلماسی آمریکا مکانیزم خود را داشته و روی کنگره و دولت به نحو خاصی اثر می گذارد. نمی توان دولت و نظریه هایی که وجود دارد را نادیده گرفت. باید در آن حدی که هر کدام از این اتاق فکرها اثردارد، به آنها پرداخته شود.
*متن سخنرانی در نشست " نشست 100 روز ریاست جمهوری ترامپ: سیاست خارجی آمریکا نسبت به خاورمیانه و ایران"
انتشار اولیه: یکشنبه 23 اردیبهشت 1396 / انتشار مجدد: شنبه 6 خرداد 1396
نظر شما :