قربانی کردن دنیا برای رفاه خود

«برکینگ بد» درباره سیاست خارجی آمریکا چه می‌گوید؟

۰۱ آذر ۱۳۹۵ | ۲۲:۳۸ کد : ۱۹۶۴۸۲۹ اخبار اصلی آمریکا
بشیر اسماعیلی، استاد دانشگاه: آمریکا در دهه‌های گذشته، درست مثل والتر وایت همواره کوشیده است تا برای حفظ رفاه شهروندان خود، دنیا را قربانی سازد.
«برکینگ بد» درباره سیاست خارجی آمریکا چه می‌گوید؟

نویسنده: بشیر اسماعیلی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
دیپلماسی ایرانی: سریال «Breaking Bad» که به خاطر ایهام دار بودن نام آن در فارسی به «بدبیاری»، «قانون شکنی» «از هم گسیختن» و امثال آن ترجمه شده است، در فاصله سال های 2008 تا 2013 از شبکه «ای ام سی» آمریکا پخش می شد و توانست رکورد پر مخاطب ترین مجموعه تلویزیونی تاریخ را در گینس به ثبت برساند. داستان مجموعه، روایتی است از یک معلم شیمی به نام والتر وایت که در ایالت درجه چندم نیومکزیکو آمریکا زندگی می کند و ناگهان متوجه می شود به بیماری سرطان مبتلاست. او برای اینکه بتواند سرمایه و پشتوانه لازم را برای همسر و دو فرزند خود بعد از مرگش به میراث بگذارد، به تولید ماده مخدر شیشه روی می آورد. وایت اگرچه از این راه به ثروت خارق العاده ای دست می باید، اما به خاطر ماهیت کسب و کار در مافیای مواد مخدر آمریکا، رفته رفته از یک انسان آرام و مهربان به هیولایی بدل می شود که صرفاً با هدف کسب پول برای رفاه خانواده اش دست به جنایت های پی در پی می زند.
نقاط مشترک بازنمایی
اگر نظر طیف گسترده ای از اندیشمندانی همچون فوکو، بودریار، هال، بارت و مانند آنها را درباره اینکه اساساً اثر هنری بدون نشر یک پیام و نیت مشخص در لایه های پنهانی خود نمی تواند به وجود آید، در نظر بگیریم، نگاه واکاوانه به مجموعه «برکینگ بد» از منظر پیام های سیاسی نهفته در آن موجه به نظر می رسد. سریال خلاف جریان اصلی حاکم بر هالیوود، به بازنمایی معکوس از آمریکا مبادرت ورزیده است.
داستان در ایالتی فقیر نشین همچون نیومکزیکو جریان دارد که به عکس لوکیشن غالب آثار سینمایی آمریکا در نیویورک یا لس آنجلس، سبک زندگی مغایر با رویای آمریکایی رایج را به تصویر می کشد. در عین حال قهرمان ها در اصل ضد قهرمان هایی هستند که به جای نمایندگی قدرت، رفاه و اعتماد به نفس آمریکایی، تزلزل روانی و استیصال فرد در نظام ثروت محور این کشور را نمایندگی می کنند.
والتر وایت و سیاست خارجی معاصر آمریکا
همانطور که اشاره شد، وایت که در ابتدای ماجرا، اولویت اصلی برای او شان اجتماعی و ارزش های انسانی است، به اهمیت پول در نظام اجتماعی پیرامون خود واقف می شود. او خشونت پنهان سرمایه داری علیه فقرا را دریافته و به همین خاطر برای تضمین رفاه خانواده اش، هدف را بر کسب ثروت قرار می دهد. هدفی که نه تنها وسیله را توجیه می کند، بلکه نوعاً به احیای شخصیت منزوی، شکست خورده و ضعیف والت منجر می شود. در واقع ایالات متحده آمریکا از نیمه دوم قرن بیستم، با درک اهمیت تجمیع ثروت در مرزهای خود، رویکرد انزواگرایی را کنار گذاشت و در روابط ظالمانه نظام بین الملل ورود پیدا کرد. در شرایط سخت اقتصادی بعد از بحران بزرگ 1929 آمریکا رفته رفته وجهه ضد استعماری و مسالمت آمیز خود را که در اعلامیه چهارده ماده ای وودرو ویلسون انعکاس داده شده بود، رها کرد تا منافع بیشتری برای شهروندان خود به دست آورد. ورود سبوعانه و دردناک آمریکا به معادلات جهانی با بمباران اتمی ژاپن همانند سکانس ارتکاب اولین قتل والتر وایت، کاراکتر کشوری که می خواست با حفظ وجهه بشردوستانه و نوع دوست خود، از هیولاهای استعمارگر اروپایی متمایز شود را به شدت مختل کرد. در عین حال آمریکا در دهه های گذشته، درست مثل والتر وایت همواره کوشیده است تا برای حفظ رفاه شهروندان خود، دنیا را قربانی سازد. همانطور که وایت به جد در صیانت از بچه های خود کوشاست، اما در برابر مسموم و کشته شدن بچه های دیگران یا اعتیاد آنها به متامفتامین بی تفاوت است. روزها مواد تولید می کند و آدم می کشد و شب ها در کانون گرم خانوادگی با بچه هایش گرد هم می آیند. در عین حال والتر وایت هم مثل ایالات متحده، از ترفندهای قانونی و حقوقی توام با خشونت برای پیشبرد اهداف خود بهره می جوید.
در نهایت تلاش والتر وایت برای پنهان نگه داشتن زندگی دوگانه اش ناکام می ماند. در واقع وایت که در روابط جایتکارانه مافیایی عمیقاً ورود پیدا کرده است، می کوشد تا همچنان در منظر خانواده خود مردی انسان دوست و بیگناه جلوه کند. اما با افشا شدن چهره او، همسرش هم بعد از مقاومت های اولیه، رفته رفته با این شیوه پول درآوردن وایت همراهی می کند. حاکمیت آمریکا بعد از جنگ های هولناک ویتنام، عراق و افغانستان و دامن زدن به مناقشات خونین در نقاط مختلف دنیا، وجاهت شعارهای بشر پرستانه خود همچون دفاع از دموکراسی، بسط حقوق بشر و اشاعه ارزش های آمریکایی را در منظر افکار عمومی شهروندانش لوث کرد. در واقع آمریکایی ها هم مثل همسر والت به این امر واقف شده اند که حکومت آنها صرفاً به طمع نفت، پول، تجارت اسلحه و غیره است که در جهان دست به کشتار می زند، اما به خاطر مزایای رفاه اقتصادی ناشی از این دست سیاست ها، خود را به نحوی توجیه کرده و با شرایط موجود تطابق یافته اند. در واقع آمریکای فعلی مانند والتر وایت عاصی و خسته در فصل پنجم سریال است که در میان نفرت دیگران از او و غرق در گرداب جنایت و تبهکاری، به تپه ای از دلار نامشروع که برای خانواده خود به ارمغان آورده دلخوش است و به همین ترتیب، از هر آنچه در گذشته برای کسب این ثروت مرتکب شده است، احساس پشیمانی نمی کند. وایت، آمریکای رو به زوالی است که نقاب خوبی از چهره اش برافتاده و با تکیه بر هوش و دلسنگی خود، از تنگناهای صعب بیرون آمده و اینک واپسین حقه ها را برای رساندن پول به شهروندانش سوار می کند.

کلید واژه ها: والتر وایت آمریکا بشیر اسماعیلی


( ۱ )

نظر شما :

محمدحسن ژیان زرگران ۲۰ مهر ۱۳۹۸ | ۱۶:۵۵
سریال عالی بود