معاملهای که باید حفظ شود
رابطه ایران و اروپا در عصر ترامپ
نویسنده: الدار ممدوف
دیپلماسی ایرانی: یکی از مزایای غیرقابل انکار توافق هسته ای تاریخی، یا طرح جامع اقدام مشترک برجام، این است که کانال ارتباطی بین ایران و اتحادیه اروپا فراتر از موضوعات محدود در توافقنامه، ایجاد شده است. رایزنی های سیاسی سطح بالا بین اتحادیه اروپا و ایران در 8-9 نوامبر در بروکسل نشان داد که در دستور کار دوجانبه در حال حاضر، همکاری های اقتصادی، بحث در مورد مسائل منطقه به ویژه سوریه و یک گفتگوی تازه شکل گرفته درباره حقوق بشر، جریان دارد. بنابراین، نشست بروکسل فرصت مناسبی برای هر دو طرف اروپایی و ایرانی بود تا درباره انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا و معنای آن در بقای برجام و عادی سازی بیشتر روابط اروپا و ایران بحث کنند. آن چه از مکالمات برمی آید این است که همگرایی قابل توجهی بین دیدگاه های دوطرف وجود دارد.
با وجود این که تعهدهای پیش از انتخابات ترامپ مبنی بر مذاکره مجدد به نظر حرکتی «فاجعه بار» تلقی می شود، هم ایران و هم اروپا رویکرد صبر و دیدن روند قضایا را اتخاذ کرده اند. برای نشان دادن این که چگونه شعارهای انتخاباتی با اقدامات واقعی که در دفتر ریاست جمهوری صورت می گیرد، مطابقت ندارند ایرانیان به حذف آرام بیانیه ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود مسلمانان به ایالات متحده از وبسایت او اشاره می کنند. بارقه دیگری از امید، از دیدگاه ایران، در این عبارت است که ترامپ مدام تکرار می کرد. او به همکاری با روسیه در زمینه سوریه و در شکلی گسترده تر در خاورمیانه در شکست دادن داعش تمایل دارد. از آنجایی که تهران در حال حاضر همکاری نزدیکی با مسکو برای رسیدن به این اولویت دارد برای ترامپ بسیار سخت خواهد بود به طور هم زمان با روسیه همکاری و با ایران مخالفت کند. بر اساس این دیدگاه خوشبینانه، با سیاست خارجه نامشخص ترامپ، برخلاف هیلاری کلینتون که سیاست های جنگ طلبانه قابل پیش بینی ای داشت، توافق هسته ای ممکن است ادامه پیدا کند بدون این که ترامپ آگاهانه به دنبال چنین سیاستی باشد.
اگرچه این خطر وجود دارد که با نزدیک تر شدن نومحافظه کاران به ترامپ و رسیدن به قدرت در دولت او، دوره ای حتی تهاجمی تر از اظهارات ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی را شاهد باشیم. در حال حاضر برخی جنگ طلبان بدنام مانند نیوت گینگریچ، جان بولتون و رودی جولیانی برای مشاغل مهم رده بالا در دولت ترامپ از جمله وزیر امور خارجه نامزد شده اند. هر سه این افراد پیوندهای عمیقی با سازمان های مخالف دولت ایران دارند که نامشان تا سال 2012 در فهرست گروه های تروریستی آمریکا وجود داشت. اگر چه عربستان سعودی، رقیب اصلی ایران در منطقه، پیوندهای بهتری با کلینتون داشت و در حال حاضر مشغول این است که کشف کند چگونه می تواند مهره هایی را در دولت ترامپ خریداری کند. یکی از برزگترین کمک کنندگان به کمپین ترامپ، شلدو آدلسون است. یک پولدار کازینودار که طرفدار سرسخت دیدگاه لیکود است که ایران را به حمله هسته ای تهدید کرده بود.
این عدم اطمینان، تحلیلگرانی مانند آریان طباطبایی از مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل را به تماس با اتحادیه اروپا وادار کرده است تا قاطعانه تر در حفظ و اجرای معامله برجام عمل کنند و عملکرد آمریکا را چک کنند. این کاری است که ممکن است اتحادیه اروپا دقیقا انجام دهد. فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و رئیس کمیسیون مشترک نظارت بر اجرای برجام، به صراحت به چندجانبه بودن معامله با ایران و تدوین شدن آن در شورای امنیت سازمان ملل تاکید کرد. از آنجا که ایران با توجه به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، مطابق با تعهدات خود در معامله عمل کرده است، در طرف اتحادیه اروپا به هیچ وجه انگیزه ای برای مذاکره مجدد وجود ندارد.
علاوه بر این، منافع خود اتحادیه اروپا تحت فشار گذاشته شده چرا که بر اساس روابط جدید، سرمایه گذاری های آنها در تهران صورت گرفته است. اتحادیه اروپا روابط نزدیک تری با خاورمیانه نسبت به آمریکا دارد و به طور مستقیم با آشفتگی های خاورمیانه یعنی تهدیدهای تروریستی و مهاجرت بی رویه روبرو است. حال موضوع جنگ سوریه باشد یا جریان پناهندگان از اقغانستان، اروپایی ها متوجه شده اند که باید با ایران معامله کنند. آنها همچنین این روابط را پتاسیلی سودآور برای تجارت خود می بینند. ترافیک سنگینی از سفر مقامات و تجار بین تهران و پایتخت های اروپایی این روزها برقرار است. در 25 اکتبر پارلمان اروپا گزارش بسیار مثبتی را درباره روابط با ایران به تصویب رساند. شورای اتحادیه اروپا، بدنه اصلی تصمیم ساز در سیاست خارجی اروپا به نمایندگی از 28 کشور عضو بلوک، در حال آماده سازی دستورالعمل جدید خود در رابطه با ایران است که به نظر می رسد همپوشانی قابل توجهی با گزارش پارلمان اروپا داشته باشد.
اگرچه در خود اروپا نیز گزینه های خطرناکی وجود دارند. از جمله احزاب دست راستی پوپولیست مانند حزب جبهه ملی فرانسه به رهبری مارین لوپن. احتمال انتخاب او به عنوان رئیس جمهور فرانسه را نمی توان رد کرد. این دست احزاب، به صورت سنتی رابطه دوستانه ای با ایران ندارند در عوض در سمت دشمنان ایران مانند عربستان و قطر قرار می گیرند. برنده شدن چنین احزابی اگر چه واکنشی عمومی علیه نخبگان است اما باعث روابط نزدیک این کشورها با دشمنان ایران خواهد شد. اگر لوپن در فرانسه به روی کار بیاید، ضربه دیگری به معالمه و توافق ایران با جهان وارد خواهد آمد.
در جهانی که عدم قطعیت در آن در حال رشد است، رهبران فعلی اتحادیه اروپا و ایران باید نهایت تلاش خود را انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که معامله با ایران در خلال پیچیدگی های سیاسی احزاب، پایدار باقی خواهد ماند. مخاطره از این بالاتر نمی تواند باشد: سرنوشت به حفظ شرایطی گره خورده که می تواند یک درگیری بالقوه ویرانگر در منطقه خاورمیانه در کشوری کلیدی را خنثی کرد.
منبع: لوب لاگ/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :