با اتخاذ شیوههای بیاخلاقی
انتشار دهندگان نامه جعلی به فکر اختلافات جناحیاند
حسن بهشتی پور، کارشناس مسایل بین الملل
دیپلماسی ایرانی: برخی رسانه های داخلی اخباری را درخصوص نامه فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در مورد برجام منتشر کرده بودند؛ نامه ای که هم از سوی وزارت خارجه ایران و هم اتحادیه اروپا تکذیب شد. حال که هم وزارت امور خارجه ایران و هم دفتر خانم موگرینی وجود چنین نامه ای را تکذیب کردند، چنین ادعایی نه با اخلاق و نه با رسالت حرفه ای رسانه ای نسبتی ندارد. این اقدام حتی مخالف با فعالیت های سالم سیاسی و رقابت های بین جناحی است. آن دسته از افرادی که بر وجود چنین نامه ای اصرار دارند، می توانند از دفتر خانم موگرینی استعلام کنند. این مساله پیچیده ای نیست. درعین حال محتوای کذب چنین نامه ای گویای آن است که چنین افرادی درصدد اثبات چنین ادعایی هستند که "کلاه سر ایران رفته است." این مساله دور از اخلاق است. اگر به فرض چنین ادعایی از سوی خانم موگرینی مطرح شده، باید این ادعا مورد نقد قرار گیرد. حال که چنین چیزی نبوده و یک دروغ است. ادعای این گونه از رسانه ها، چنین است که برای نشان دادن اختلافات سیاسی و جناحی خود حاضرند به هر روشی متوسل شوند. اما پرسش این است که چرا باید چنین مطالبی در برخی رسانه های مطرح شود؟ پاسخ این پرسش به اقدامات وزارت امور خارجه و همچنین اختلافات جناحی و گروهی در داخل ایران مربوط می شود. وزارت امور خارجه ایران مسئول بوده و باید در راستای تنویر افکار عمومی در خصوص برجام بیشتر تلاش کند. به نظر می رسد، آن طور که باید و شاید مساله برجام برای افکار عمومی به خصوص نخبگان واکاوی نشده است. در این راستا نیازمند برگزاری سیمنارهای علمی به دور از جوسازی ها و همچنین نوشتن مقالات و کتاب های بیشتر هستیم. وزارت امور خارجه باید چنین توافق مهمی را برای افکار عمومی تبیین کند. در این راستا شبهات متعددی مطرح می شود که این شبهات پاسخ دقیق داشته اما ملاحظاتی درباره آن وجود دارد.
دیگر آن که برخی تصور می کنند به هر شکلی باید برجام زیر سوال برود؛ زیرا معتقدند برجام خیانت به ملت ایران است. آنها به جنبه ها و زوایای مختلف برجام توجه نمی کنند. برای مثال فکر می کنند چون گفته شد، اگر برجام اجرایی شود، مشکلات ایران حل یا کاهش پیدا می کند، پس باید همه مشکلات اقتصادی ایران با برجام برطرف شود. در حالی که همه می دانستند که مشکلات اقتصادی ایران ساختاری بوده و از دهه 50 تا کنون این مشکلات تغییر نکرده است. مهرماه 56 جمشید آموزگار هنگام سخنرانی در مجلس شورای ملی برای تبیین برنامه های خود، اعلام کرد باید با مساله تورم، بیکاری، رشوه خواری و فساد مقابله کرده و اقدام به جذب سرمایه گذاری خارجی کرد. بنابراین مساله تورم، بیکاری، فساد و ... از قبل از انقلاب وجود داشته و ارتباطی به برجام ندارد. هدف برجام، جلوگیری از یک بحران بزرگ برای کشور بود. بحران بزرگی که از سوی کشورهای علیه ایران ساخته شده بود. کشورهایی که علیه ایران توطئه و پرونده سازی کرده بودند. برجام پرونده سازی علیه ایران را متوقف کرد. طی سال های گذشته، 6 قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل، 12 قطعنامه از سوی شورای حکام، و حدود 50 گزارش از سوی آقای البرادعی و آمانوعلیه ایران تنظیم شده بود. اما در داخل کشور به این مساله توجه نمی شود و صرفا بر مساله اقتصاد و تجارت تمرکز کرده اند. آنها مکررا می گویند که برجام باید مشکل بانکداری در ایران را حل کند. یکی از برنامه های دولت نهم و دهم، تحول در نظام بانکی کشور بود. دولت قبل بر این باور بود که باید انقلابی در نظام بانکی به دلیل مشکلات موجود ایجاد شود و این مساله ربطی به برجام نداشته و پیش از تحریم ها مطرح بود. بنابراین مشکلات بانکی ما به پیش از تحریم ها باز می گردد.
زمانی که سال 2008 رکود اقتصادی نظام سرمایه داری را فراگرفته بود، کشورها به فکر اصلاح نظام بانکی خود افتادند. زیرا بیشترین ضربه از سمت نظام بانکی خورده شده بود. آنها به تدریج نظام نامه های بانکی خود را تغییر و اطلاح و با پولشویی مبارزه کردند. کشوری مانند سوئیس که بهشت بانکداری محسوب می شد و هر کسی با هر اسمی می توانست اقدامات بانکی انجام دهد، جلوی برخی اقدامات را گرفت. در این راستا آیین نامه های مقابله با جریان های مخل نظام بانکداری تدوین شد. ایران در این زمان مشمول تحریم بوده و نمی توانست خود را با نظام بانکی بین المللی همراه سازد. حال که تحریم ها برداشته شده، باید گام به گام مقررات بانکی خود را با نظام بانکی بین المللی هماهنگ سازد. این مساله ارتباطی به برجام ندارد. حال برجام اتفاق نمی افتاد و تحریم ها لغو می شد، ایران برای دریافت اعتبار و اتصال به ناظام بانکی بین المللی، باید یک سری اقدامات لازم را انجام می داد. در این راستا باید ترازنامه های مالی خود را شفاف می کرد، همچنین اعضای هیات مدیره بانک ها نباید مشمول تحریم می بودند، در عین حال باید مشخص می کرد که طی هشت سال روندهایی که سایر بانک ها انجام داده اند، را انجام داده است یا نه.
متاسفانه افرادی که اقدام به انتشار مطالب جعلی می کنند، به چنین مسایلی توجه نمی کنند. اگر قرار است اقداماتی صورت گیرد، باز همین افراد می گویند وابستگی به جهان سرمایه داری را به همراه خواهد داشت. اگر هم قرار بر جذب سرمایه گذاری خارجی شود، باز می گویند موجب نفوذ دشمن می شود. باید تکلیف را روشن کرد که آیا سرمایه گذاری خارجی صورت گیرد یا نه؟ اگر خواهان سرمایه گذاری خارجی هستیم، شرایط چیست؟ اینها موضوعات مهمی است که باید درباره آنها بحث شود، نه انتشار نامه ای جعلی.
انتشار اولیه: سه شنبه 18 خرداد 1395 / انتشار مجدد: شنبه 22 خرداد 1395
نظر شما :