دستور کاری برای شکست های بیشتر
توصیههایی که به امریکا برای اداره جهان میشود
دیپلماسی ایرانی: گزارش جدید مرکز امنیت نوین آمریکا با عنوان « گسترش قدرت آمریکا» و اسناد مشابه دیگری که از سوی نهادهای فعال جریان اصلی سیاست خارجی طی چند سال اخیر منتشر شده اند، همگی آمریکا را محور بلامنازع نظم جهانی معاصر می بینند و هشدار می دهند که هرگونه تغییر در نقش جهانی آمریکا می تواند پیامدهای فاجعه باری به همراه داشته باشد. بر همین اساس، این اسناد فهرست طویلی از اقداماتی که آمریکا باید در گوشه گوشه جهان انجام دهد، معرفی می کنند.
گزارش مرکز امنیت نوین آمریکا نیز طبق انتظار تکرار دعاوی پیشین است. ریاست آن به عهده جیمز روبین و رابرت کیگان بوده و اعضای تیم شامل مایکل فلونوی، روبرت زوئلیک، کورت کمپبل، استفان هادلی، جیمز استینبرگ، اریک ادلمن و جمعی دیگر می شود. شهودی که در جلسه شام کاری دعوت شده بودند هم طبق معمول از حلقه محدود حامیان جریان فکری غالب سیاست خارجی بودند. استفان سستانوویچ، الیوت آبرامز و دنیس راس از جمله اسامی است که می توان به آن اشاره کرد. ایان برمر و ولی نصر تنها میهمان هایی بودند که دیدگاهشان کمی با جریان اصلی زاویه دارد.
واضح است که این گروه نمی تواند تحولی چشم گیر در مسیر سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند، چرا که بسیاری از مشکلات فعلی عرصه سیاست خارجی نیز ماحصل کار و مشاوره همین افراد است. بنابراین گزارش این مرکز نمی تواند معیار مناسبی برای ارزیابی شکست ها و موفقیت های عرصه سیاست خارجی در گذشته باشد و ایده های مناسب در مورد رویکرد فعلی آمریکا به جهان ارائه دهد.
در این سند بازهم به دفاع از ایده قدیمی هژمونی لیبرال آمریکایی پرداخته شده است. از همین رو این سند با اشاره به نظم جهانی لیبرال و منافع گسترده آن برای بشریت آغاز می کند و حفظ و تقویت این نظم را مستلزم احیای رهبری آمریکا در نظام بین الملل اعلام می کند. این گزارش به این که این نظم مورد ادعا چیست و ارتباط بین آن و سیاست های مورد نیاز برای احیای آن چه چیزهایی هستند، اشاره نمی کند. گزارش مرکز امنیت نوین آمریکا همچنین به این که بخش عظیمی از کره زمین جزئی از این نظم نیستند و بسیاری از تلاش های آمریکا تنها آشوب و تعارض و درگیری آمریکا با دیگر قدرت های بزرگ را بیشتر کرده، اشاره نمی کند. جای بسی تعجب دارد که در چنین اسنادی هیچ یک از مولفه های این نظم مورد تردید قرار نمی گیرند. تنها این نکته مورد توجه است که این نظم جهانی لیبرال وجود دارد و نمی تواند بدون استفاده تمام و کمال از قدرت آمریکا در اقسا نقاط جهان دوام داشته باشد.
این سند برای حفظ نقش رهبری آمریکا توصیه کرده است که هزینه های امنیت ملی به شکل فزاینده افزایش یافته و فعالیت های نظامی آمریکا در سه منطقه مشخص آسیا، اروپا و خاورمیانه افزایش یابد.
در مورد اروپا، توصیه شده است که واشنگتن به برقراری ثبات در اوکراین پرداخته و حضور خود را در اروپای مرکزی و شرقی تقویت کند و توانایی اروپا برای رهبری استراتژیک را تقویت کند. تناقضی که در اینجا به چشم می خورد این است که چرا آمریکا باید خواهان تقویت توان رهبری استراتژیک اروپا باشد، در حالی که آمریکا خود این نقش را دارد؟
در آسیا، آمریکا باید با اجرای موفق ترانس پاسیفیک و تقویت توانمندی های نظامی خود، استراتژی چرخش به آسیا را ادامه داده و با خیزش چین مواجهه کند. به توصیه این سند، آمریکا باید هزینه های منطقه ای به چین، به خاطر اقداماتش در دریای چین تحمیل کرده و برای تضعیف سلطه چین از ابزار جریمه های اقتصادی استفاده کند. از سوی دیگر توصیه شده است که واشنگتن همگرایی چین را تسهیل کرده تا نگرانی تاریخی آن را از سیاست مهار از میان ببرد. آیا می توان از همه ابزارها و سیاست های لازم برای مهار چین استفاده کرد و انتظار داشت که چین متوجه آن نباشد و هیچ پاسخی ندهد؟
در خاورمیانه سند جدید مرکز نوین امنیت ملی خواستار گسترش تلاش ها برای مبارزه با داعش شده است. برقراری منطقه پرواز ممنوع در سوریه و در صورت لزوم اتخاذ هدف شکست ایران و هدف آن برای سلطه بر منطقه نیز مورد تاکید قرار گرفته است. در این گزارش مشخص نشده است که چطور ایران می تواند با بودجه نظامی یک پنجم آمریکا و با وجود مخالفت اسرائیل، مصر، عربستان و ترکیه به سلطه منطقه ای برسد. تنها راه سلطه ایران بر منطقه این است که آمریکا مثل 2003 و حمله به عراق شروع به حذف یک یک رقبای ایران در خاورمیانه کند.
در این گزارش بر حمایت بدون چون و چرا از اسرائیل تاکید شده، اما مشخص نشده است که این حمایت چگونه می تواند بر ثروت، تاثیرگذاری و امنیت آمریکا تاثیر بگذارد.
به طور خلاصه می توان گفت که این گزارش از آمریکا می خواهد که همه تعهدات فعلی خود در حوزه سیاست خارجی را حفظ کند، سیاست هایی که قبلا به شکست منتهی شده اند را مجددا ادامه دهد و پروژه های پرهزینه، پر خطر و بدون نتایج مشخص را در مناطق مختلف دنبال کند. این سند در کلیت خود تاکید بر نقش رهبری آمریکا است که از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروری سابق در دستور کار قرار گرفته، غاقل از آن که این استراتژی نتوانسته هیچ دستاوردی در امن تر کردن جهان و آمریکا داشته باشد.
منبع: فارن پالسی / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 25
نظر شما :