هفتمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:ژ
امارات با احتیاط با عربستان برخورد میکند
دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت هفتم آن را می خوانید:
مقام عالی رتبه سابق امریکایی که با مسائل سوریه و لبنان و اسرائیل – فلسطین از نزدیک درگیر بوده است، درباره ایران گفت: «وقتی که با ایرانی ها به صورت غیر رسمی مذاکره می کردیم به ما می گفتند که: ما اسد را دوست نداریم و بدی هایش را هم می دانیم، اما از او دست نمی کشیم برای این که می خواهیم از حزب الله در لبنان حمایت کنیم.»
پرسیدم: چگونه ایران از حزب الله در لبنان حمایت می کند در حالی که با عراق که به ایران وابسته است، مرز دارد اما با سوریه تحت کنترل اسد به لحاظ جغرافیایی ارتباط ندارد؟ جواب داد: از طریق هوایی و دریایی توسط بندر لاذقیه و طرطوس. برای همین همچنان به دست حزب الله اسلحه می رساند. زمینی هم می تواند سلاح بفرستد از طریق حمص و قصیر که به بقاع وصل می شوند و تحت کنترل حزب الله و اسد هستند.» این مقام عالی رتبه در پایان اظهاراتش به من گفت: «یک بار یکی از سفرای بازنشسته که سال ها در منطقه شما کار کرده است، پرسید اگر داعش مشابه عملیاتی که چند ماه پیش در فرانسه و اخیرا در بلژیک انجام داد را بخواهد در امریکا انجام دهد، چه خواهد شد؟ جواب دادم: باید حتما با تمامی ابزارهای نظامی به آن حمله نظامی شود. جواب داد: نباید تا زمانی که داعش در خاک کشورمان کاری نکرده است، فورا علیه آن کاری کرد.»
بعد از آن به دیدار دیپلمات عالی رتبه و مهم سابق امریکایی که چندین دهه با تحولات مهم جهان عرب سر و کار داشته و اکنون بازنشسته شده است، رفتم. در ابتدای صحبت هایمان درباره امارات متحده عربی صحبت کرد و گفت: «شیخ محمد بن زاید، ولیعهد، شخص جدی و بانشاطی است. خیلی وقت است که او را می شناسم. آخرین بار او را دو سال پیش دیدم. او به آدم های مسن احترام می گذارد. یک بار از او پرسیدم صبح ها ساعت چند از خواب بیدار می شوی؟ جواب داد: "قبل از نماز از تخت خواب بیدار می شوم. شیر را آماده می کنم و برای پدرم (مرحوم شیخ زاید بن سلطان آل نهیان) می برم و بعد با هم نماز می خوانیم." او به آدم های بزرگسال خیلی احترام می گذارد. صبح اول وقت به همراه کارمندانش به سر کار می رود، این را می دانی در آن جا کارمندهای عالی رتبه زودتر از ساعت 10 صبح کارشان را آغاز نمی کنند. به افراد مسن به این دلیل هم احترام می گذارد چون پدرش مسن است. او با وجود این که پدرش بیمار است و کاملا از کار بازنشسته شده، به احترام او هیچ کاری نکرده است تا رسما جای او بنشیند. همه دستورات و توصیه ها همچنان به اسم او صادر می شوند.»
نظر دادم: «او آدم باهوشی است و می داند چه می خواهد. قطعا بر حفظ روابط با عربستان سعودی اصرار دارد. اما هم زمان با آتش مزاجی جوانان و احساسات پیرمردهای عربستان همراه نمی شود. یک بار یکی از آنها گفت که نیروی زمینی به سوریه اعزام خواهد کرد، محمد بن زاید اعلام کرد که آمادگی مشارکت در این کار را دارد اما شرطی را اضافه کرد و گفت که به این شرط که فرماندهی این عملیات بر عهده امریکا (یا پیمانی که رهبری می کند) باشد. همین موضع را چند روز بعد عربستان گرفت.»
پرسیدم: از عربستان چه خبر؟ جواب داد: «محمد بن سلمان کوچک ترین پسر ملک سلمان بن عبدالعزیز است. نمی دانم چرا او را برای جانشینی ولیعهد انتخاب کرد در حالی که پسرهای درس خوانده و واقعا با فرهنگ و اهل تکنولوژی مدرن دارد. به هر حال امریکا به افراد بسیاری در عربستان از جمله در خانواده پادشاهی احترام می گذارد. بیشترین احترام از سوی امریکا به ولیعهد، محمد بن نایف می شود، دلایل بسیاری دارد. هر کس که در داخل خانواده "قهر" می کند، به سراغ او می رود و به او می پیوندد. اگر پادشاه بخواهد ولیعهد را به سود پسرش محمد برکنار کند، همان طور که با برادرش، عبدالله مقرن، جانشین ولیعهد سابق انجام داد، خانواده یا اکثر آنها با این کار او موافقت نخواهند کرد، مشابه همان اتفاقی که یکی دو دهه پیش هم اتفاق افتاد.»
نظر دادم: «آیا احساس نمی کنی که عربستان به دلیل اوضاع بدی که در یمن به آن گرفتار شده در وضعیت بدی به سر می برد، به ویژه بعد از آن که حوثی ها و علی عبدالله صالح، متحدان ایران که از آن پول و سلاح می گیرند و توسط آن آموزش می بینند بر یمن مسلط شدند. این درست است که عربستان 10 ماه است به طور مرتب بمباران شدید هوایی علیه آنها انجام می دهد، اما ادامه این کار می تواند باعث شود که عربستان وارد لاک دفاعی شود و شاید دیگر آن حسابی که بر روی کشورهای صاحب قدرت نظامی هجومی می کنند، بر روی آن نکنند. نظرت چیست؟» جواب داد: «کارشناسان نظامی ما در عربستان می گویند که ارتش عربستان سعودی با کفایت است و به خوبی آموزش دیده است.» گفتم آیا این خطری متوجه کل حکومت عربستان به دلیل تعقیب و گریزهای نظامی که می تواند مستقیما حکومت را هدف قرار دهد، نمی گذارد؟ جواب داد: «به دلیل نگرانی از کودتای نظامی مسئولان خانواده سلطنتی همه جوانب احتیاط را در نظر گرفته اند، به همین منظور افراد مطمئنی را در مراکز فرماندهی ارتش و گارد ملی و نیروهای وزارت کشور منصوب کرده اند.»
ادامه دارد...
نظر شما :