بازی روسیه در سوریه، تاکتیکی برای کسب منافع ملی است
احمد وخشیته (سردبیر دیده بان روسیه) در تشریح دلایل اصلی خروج روس ها از سوریه در گفت وگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: سوریه تنها کشوری است که به روسیه اجازه دسترسی به دریای مدیترانه را از گذشته تاکنون داده است و متحد کرملین محسوب می شود؛ از این رو مسکو در کنار تهران از دمشق حمایت کرده اما باید توجه داشت که این حمایت، ایدئولوژیک نیست و صرفاً براساس منافع منطقه ای روسیه در سوریه به واسطه پایگاه نظامی اش، عملیاتی شده است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر باید توجه داشت که رابطه روسیه با سوریه و ایران استراتژیک نیست و مبتنی بر تاکتیک است که در این میان می توان ادعا کرد دمشق به مراتب از سطح بالاتری نسبت به تهران برخوردار است و به همین دلیل است که پس از این تصمیم پوتین که گفته می شود ناگهانی بوده، مقام های بسیاری از کشورها دچار شوک می شوند. اما در پاسخ به این پرسش که آیا این تصمیم برای مقام های اسرائیلی نیز شوکه کننده بوده است یا خیر باید گفت در این میان برخی معتقد هستند که روسیه می خواهد برگ جدیدی در مذاکرات سوریه رو کند و رویکرد رفتارهای خود را در مسیر صلح و امنیت منطقه معرفی کند؛ البته باور کُنش های مبتنی بر صلح و گفتمان در بزنگاه ها از سوی روس ها بسیار سخت است، چراکه تاریخ همواره موید رفتارهای سخت ازسوی آنها بوده که به عنوان مثال می توان به موضوع اشغال نظامی کریمه اشاره کرد.
اسرائیل و آمریکا متحد استراتژیک یکدیگر به شمار می آیند و از این رو همکاری های امنیتی جدی در منطقه با اسرائیل به معنای هماهنگی با واشنگتن نیز هست. همچنین باید توجه داشت که کرملین از سپتامبر سال گذشته میلادی تلاش کرد تا به کاخ سفید نزدیک شود و از سردی روابط خود، آرام آرام بکاهد. چراکه این کشور طی سال های قبل با آمریکا همکاری هایی در حوزه های مختلف داشته است. اما به نظر همانگونه که پوتین پس از دو سال قهر سیاسی با اوباما برای اولین بار در نشست سالانه سازمان ملل در نیویورک حاضر شد و در حاشیه آن با اوباما دیدار کرد و دست وی را به گرمی فشرد و تنها دو روز بعد حملات هوایی خود به مواضع مخالفان سوری را آغاز کرد، هم اکنون نیز بعید به نظر می رسد که پوتین به یک باره وزاری دفاع و خارجه خود را فرا بخواند بگوید از فردا نیروهایمان از سوریه باز خواهند گشت.
این کارشناس مسائل روسیه در پاسخ به این که آیا منظور پوتین از رسیدن به اهداف مسکو در سوریه اهداف سیاسی است یا نظامی، عنوان کرد: به نظرم می بایست اهداف پوتین را در سطح داخلی و خارجی بررسی کرد. روس ها مردمانی بسیار ناسیونالیست هستند و از کُنش هایی که اگرچه عرف بین المللی نیست استقبال فراوانی می کنند و آن را به مثابه اقتدار سیستم حکومتی خود می دانند که سند این گفته، افزایش محبوبیت پوتین پس از الحاق کریمه به روسیه است. طی سالیان اخیر روسیه شرایط اقتصادی مناسبی را سپری نمی کند؛ از یک سو نرخ دلار شیب صعودی تند به خود گرفته و روبل بر سرسره سقوط سوار است و از سمت دیگر کاهش قیمت نفت در کنار فشار تحریم های اقتصای ناشی از اشغال کریمه بر مردم روسیه فشار می آورد. به این دلیل پوتین می کوشد همچنان با توسل به چنین رفتارها و نمایش اقتدار نظامی روسیه فضای داخل کشور را همسو با خود جلو ببرد. از این رو به نظر می رسد در سطح داخلی بهره برداری لازم را انجام داده است.
وی افزود: از سوی دیگر در بعد خارجی پوتین می بایست به طرف غربی خود نشان می داد که روسیه اگرچه ابرقدرت جهانی نیست اما توان بازیگری مناسبی در سطح منطقه ای دارد و سوریه، لیبی نیست که آرام بنشیند و این آمادگی را دارد همچون اوکراین وارد فاز نظامی برای دفاع از خارج نزدیک خود شود. اما به نظر روس ها نه تنها نگران مهاجرت افراط گرایان مسلمان از آسیای مرکزی و قفقاز به سوریه نیستند که از آن حمایت هم می کنند و یقیناً برنامه ای برای عدم بازگشت آنها و تبدیل به تهدیدی جدی تر برای خود دارند.
یقیناً روس ها به یک باره و از روی ضعف حداکثری چنین تصمیمی را اتخاذ نکرده اند و به نظر من پیش تر با آمریکا و اسرائیل گفتگو و چانه زنی های خود را صورت داده اند. لذا خروج نیروهای روسیه به صورت کامل یا تدریجی به معنای قدرت گرفتن و سهم خواهی مخالفان اسد نیست؛ چه بسا که کرملین امنیت پایگاه خود در طرطوس را به شرط روی کار آمدن دولتی معتدل در سوریه حفظ می کند و از سوی دیگر چانه زنی خود با آمریکا و غرب را معطوف اوکراین می کند تا به شرایط مورد نظر خود در قبال این کشور (اوکراین) که از اهمیت استراتژیک بالایی برایش برخوردار است، دست یابد.
وی در پایان با بیان اینکه روسیه را حتی اگر یک ابر قدرت جهانی بدانیم، اما همچنان کشوری است که متحد استراتژیک چندانی ندارد، تصریح کرد: می توان این کشور را یک قدرت فرامنطقه ای منزوی در عرصه بین الملل دانست. از این رو روس ها همواره مهره های خود را در بازی با متحدان تاکتیکی خود می چینند و عقب نشینی نیز یکی از همین تاکتیک ها به شمار می رود. اوکراین و قزاقستان تنها متحدان استراتژیک روسیه بودند که پس از بحران اوکراین شاهد بودیم که مسکو نتوانست کی یف را حفظ کند و آخرین راهبردش الحاق کریمه بود. آنچه امروز در موضوع سوریه عقب نشینی خوانده می شود، بدون شک بهتر از آن چیزی است که در موضوع اوکراین برای روس ها رخ داد و پرستیژ کرملین نشینان را با خطر فزاینده مواجه نمی کند. چرا که آنها تاکتیکی در قبال سوریه برای خود تعریف کرده اند و به نظر می رسد مطابق آن پیش می روند و به اهداف خود تا حد زیادی رسیده اند. روس ها در موضوع سوریه نگاه ایدئولوژیک نداشته و حتی پیش تر بارها اعلام کرده بودند که خط قرمزشان شخص بشار اسد نیست؛ از این رو عقب نشینی برای حفظ منافعشان در سوریه پرستیژ آنها را به خطر نمی اندازد.
نظر شما :