ترس از مهاجران اروپا و آمریکا را فرا گرفته است
طوفان نژادپرستی و کشتی بدون کاپیتان مهاجران
نویسنده: ریچارد کوهن
دیپلماسی ایرانی: مردم دانمارک در دوران جنگ جهانی دوم جانفشانی های زیادی از خود نشان دادند. ماهی گیران دانمارکی به کمک قایق های شخصی عمده یهودی تباران کشور را به منطقه بی طرف سوئد منتقل کردند. اما به نظر می رسد که در دوران جدید، دیگر اثری از آن روحیه در میان مردم دانمارک نیست. دانمارک هم اکنون جواهرات و اموال ارزشمند مهاجرانی که قصد ورود به این کشور را دارند، مصادره می کند. این به معنای ممانعت از ورود مهاجران نیست، بلکه نشان می دهد که مردم دانمارک مانند سایر مردم اروپا به شدت در ترس و وحشت فرو رفته اند.
اوضاع در آمریکا کمی متفاوت است. دونالد ترامپ خواسته است که ورود همه مسلمانان به آمریکا منع شود و بسیاری از جمهوری خواهان نیز از این حرف استقبال کرده اند. ترامپ در زمان اعلام کاندیداتوری خود (در ماه ژوئن) مهاجران مکزیکی را مشکلی بزرگ معرفی کرد. به گفته وی تعداد بزهکاران در موج مهاجران مکزیکی از متوسط جامعه آمریکا بالاتر است و آن ها فرصت های شغلی آمریکاییان را تصاحب می کنند. این حرف ها از عمق وجود یک نژادپرست می تواند برآید.
مکزیک و آمریکای مرکزی مانند جهان عرب برای اروپا است. در اروپا، ادعا می شود که تجاوزات جنسی و تحریف فرهنگ بومی مردم اروپا از سوی اعراب صورت می گیرد. همین دعاوی در مورد هیسپانیک های آمریکایی نیز به کرات شنیده می شود.
ترامپ در 1989 در چهار روزنامه مهم نیویورک تایمز تبلیغاتی را منتشر کرد که خواهان مجازات اعدام برای پنج نوجوان دستگیر شده به اتهام تجاوز جنسی به یک زن آمریکایی در سنترال پارک شده بود. پس از مدتی و با اعتراف متهم اصلی پرونده، این پنج نفر با گذراندن دوران طولانی در زندان آزاد شدند.
در سال 2000 نیز نزدیک به 50 نفر در نیویورک مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. این حادثه نیز در سنترال پارک و مقارن با رژه سالانه روز ملی پورتو ریکو اتفاق افتاد. در مورد حادثه ای که در شب سال نو میلادی در کلن آلمان نیز اتفاق افتاد، نگرانی های مشابهی در مورد علل بروز حادثه مطرح شد. باز هم یک نژاد خاص - اعراب- در مظان اتهام قرار گرفتند.
هم در اروپا و هم در آمریکا این تصور وجود دارد که هر چه در زمان حاضر اتفاق افتاده، ناگزیر در آینده نیز تکرار می شود. اما حوادثی نظیر حادثه نیویورک و کلن تنها یک اتفاق بوده است که لزوما قرار نیست تکرار شود.
مشکل اروپا و آمریکا هجوم یکباره مهاجران نیست، بلکه مشکل عدم وجود رهبری سیاسی است. باراک اوباما و آنگلا مرکل و مواضع قابل توجهشان در این زمینه را می توان نوعی استثناء قلمداد کرد. مرکل توانست مدیریت فوق العاده ای را از خود در مستقر کردن نزدیک به 1 میلیون مهاجر در خاک آلمان نشان دهد. اگرچه تعداد مهاجرانی که به آمریکا وارد شدند، تنها ۲۵۰۰ نفر بود، اما سخنان وی در مورد جامعه مسلمانان شگفت انگیز بوده است. ترامپ، با عدم درک سخنان رئیس جمهور در مسجد مریلند، مدعی شده است که اوباما باید بخاطر این سخنان از مردم عذرخواهی کند.
چیزی که اروپا و آمریکا به شدت به آن نیاز دارند رهبرانی است که بتوانند به مدیریت شرایط جدید بپردازند. ندایی که هم اکنون به گوش می رسد حکایت از بستن مرزها، تبعیدهای دسته جمعی و مصادره اموال مهاجران دارد. در اروپا، مجارستان بیش از اندازه گرایش های دست راستی پیدا کرده است و لهستان نیز مسیری مشابه را طی می کند.
طوفانی بزرگ در حال وزیدن است و به جز مرکل و اوباما که دارند به ایستگاه آخر می رسند، کاپیتانی برای هدایت کشتی طوفان زده مهاجران وجود ندارد.
منبع: واشنگتن پست/ ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 25
نظر شما :