چرا اسلامآباد با ریاض همراه نشد؟
پاکستان خارج از دایره خواستههای عربستان
دیپلماسی ایرانی: زمانی که عربستان ائتلاف 34 کشور علیه تروریسم را تشکیل داد و در میان اسامی فهرست، نام پاکستان را به میان آورد، دولت اسلام آباد نسبت به آن واکنش نشان داد و اعلام کرد در این ائتلاف حضور ندارد. این دومین باری بود که پاکستان پس از امتناع از شرکت در ائتلاف علیه یمن، نسبت به درخواست های عربستان برای حضور نظامی در منطقه پاسخ منفی می داد. پس از آن نیز پاکستان اعلام کرد که در مساله سوریه هم نظر با ائتلاف ایران، روسیه، عراق و سوریه است و آینده سوریه باید به دست مردم سوریه رقم بخورد. در عین حال مقامات پاکستانی اعلام کردند که نمی خواهند رویدادهای منطقه موجب از دست دادن روابطشان با ایران شود. این نوع موضع گیری های دولت اسلام آباد، نقطه مقابل ریاض قرار دارد. درحالی پاکستان به سمت تغییر مواضع خود در منطقه که به نوعی در تضاد با عربستان است، پیش می رود که پاکستان وابستگی اقتصادی قابل توجهی به عربستان دارد. روابط اسلام آباد – ریاض، متاثر از مولفه های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی بسیار عمیق است. عربستان سال ها حامی پاکستان بوده و درخواست های اقتصادی این کشور را پاسخ داده است. اما در مقابل پاکستان سعی کرده سیاست مستقلی در عرصه روابط خارجی داشته باشد و چندان به درخواست عربستان برای حضور در منطقه بحران زده خاورمیانه و خلیج فارس پاسخ مثبت ندهد. در این باره با ماشاالله شاکری، سفیر پیشین ایران در پاکستان به گفت وگو پرداختیم:
آیا مسایل منطقه ای و همچنین موضوع ائتلاف علیه تروریسم، فصل تازه ای از روابط اسلام آباد- ریاض را به وجود می آورد؟
پیش از پرداختن به این موضوع و فاکتورهای دخیل در روابط دو کشور، ابتدا باید به مساله ائتلاف تشکیل شده از سوی عربستان پرداخت. ائتلافی سوال برانگیز که تحلیلگران می پرسند چرا تشکیل شده و چرا شتابزده؟ گفته شده ملک سلمان یا عادل الجبیر با رهبران کشورها یا مقامات تصمیم گیر، تلفنی صحبت کرده اند. اما بسیاری از کشورها، شتابزدگی عربستان را دال بر ناپختگی طرح یا حداقل ناپختگی معماران طرح عنوان کرده اند. آنها به این ائتلاف با تردید نگاه می کنند. حتی کشورهایی مانند افغانستان، اندونزی و مالزی نسبت به اقدام عربستان رنجیده خاطر شده و حضور خود را تکذیب کردند. پاکستان نیز همانند این کشورهاست. در روزهای اول اعلام ائتلاف آقای عزار چودوری، قائم مقام وزرات خارجه پاکستان نسبت به ائتلاف تشکیل شده و نام پاکستان در فهرست ائتلاف، اظهار بی اطلاعی کرد. او از سفیر خود خواست که چرا نام پاکستان بدون مشورت با اسلام آباد در فهرست ائتلاف قرار گرفته است. از سوی دیگر کشورهای کم تاثیر سیاسی در این ائتلاف حضور دارند. کشورهایی مانند موریتانی، سیرالئون، سومالی، توگو … و دیگر کشورها که صرفا برای بلند بالا کردن فهرست نام آنها درج شده است. 70 درصد کشورهای فهرست ائتلاف عربستان، از نظر اقتصادی ناتوان هستند. کشورهایی که زیر خط فقر قرار دارند. بنابراین ائتلاف عربستان غیرقابل اتکا و حرکتی شتابزده است که اصل ائتلاف را زیر سوال می برد. پاکستان نیز از ابتدا اعتراض خود را اعلام کرده است. اما باید در این باره دو فاکتور را در نظر گرفت. نخست آنکه در روابط دو جانبه پاکستان و عربستان، ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و امنیتی مطرح است. دوم آنکه عربستان مدت ها پاسخگوی درخواست و تقاضاهای پاکستان بود یا رویاهای اقتصادی پاکستان را پاسخ داده است. حال امروز عربستان نیازمند پاکستان است و می خواهد پاکستان رویاهای او را تعبیر کند. این انتظار به جایی است. عربستان سال ها به عنوان حامی پاکستان عمل کرده است. گرچه امروزه با توجه به تحولات عرصه امنیتی پاکستان، صدای اعتراض آمیز جدی علیه عربستان از داخل پاکستان به گوش می رسد اما این صداها جدای از مواضع رسمی دولت اسلام آباد است. این صداها برآمده از جامعه مدنی، فرهیختگان و افرادی است که دارای استقلال فکر و اراده هستند و ابستگی دولتی ندارند. این افراد و گروه ها نقش عربستان در پاکستان را سازنده تفسیر نمی کنند. بنابراین با در نظر گرفتن جمع نظرات موجود در پاکستان، مشاهده می شود این کشور در فضای امروزی منطقه خواهان درگیری و قربانی شدن برای تامین خواسته های عربستان نیست. این موضوع رویکرد کلی پاکستان به موضوع جدید ائتلاف است.
برای دومین بار پاکستان به درخواست های ریاض برای مداخله نظامی_ یمن و سوریه_ پاسخ منفی می دهد. اینگونه مخالفت صریح متاثر از چیست؟ آیا پاکستان نگران گسترش تروریسم در منطقه جغرافیایی خود است؟ در عین حال پاکستان اعلام کرده نمی خواهد نوع روابطش با عربستان موجب لطمه زدن به رابطه با ایران شود.
پاکستان نمی خواهد به سرعت رابطه خود را با همسایه مقتدرش_ ایران_ از دست بدهد و بازنده شود. پاکستان از رابطه اش با ایران مواظبت می کند تا سالم و پویا بماند. گرچه پاکستان نتوانسته در اندازه و مقیاس ظرفیتش، روابط را قوام ببخشد و آن میزان اراده ای که در تهران وجود دارد را اسلام آباد از خود بروز بدهد. اما اگر تا امروز اسلام آباد از ظرفیت روابط استفاده می کرد، حداقل در بخش انرژی وضعیت بسیار بهتری می داشت. پاکستان با احتیاط به روابط خود با ایران نگاه می کند تا تحت الشعاع مسایل دیگر منطقه نشود. این یک سیاست مدبرانه است. دیگر آنکه جمعیت قابل توجهی از پاکستانی ها شیعی هستند. آنها نمی توانند قربانی برنامه های سیاسی سایر کشورها باشند. برای مثال اوایل حمله نظامی عربستان یمن، دولت ریاض نگاه امیدوارانه ای به کمک های پاکستان داشت. آنها از پاکستان درخواست واحد نظامی کرده بودند که کاملا از اهل تسنن بوده و شیعه درون آن نباشد. این موضوع در روزنامه های پاکستان مورد انتقاد قرار گرفت. رسانه های پاکستانی گفته بودند چرا عربستان چنین درخواستی را از ما می کند؟ زیرا ما چنین تفکیکی در مسایل نظامی و اداری کشور نداریم. اگر عربستان چنین مرزبندی و تکفیکی را در جامعه پاکستان تعمیم دهد، جامعه، دولتمردان و حتی نظامیان تحمل چنین درخواستی را ندارند. بنابراین مساله دوم پاکستان، شیعیان بودند که حدود 20 درصد یعنی یک- پنجم جمعیت هستند. سومین مساله اینکه، ارتش پاکستان درگیر مسایل داخلی و مرزها است. مگر ارتش چقدر استعداد درگیر شدن با موضوع جدید در منطقه و قربانی شدن خواسته قدرت های دیگر را دارد؟ درباره داعش نیز باید گفت که این موضوع خطر چندانی برای پاکستان و حتی افغانستان نیست زیرا طالبان هم ریشه، هم انگیزه و هم جغرافیا دارد. حال اگر داعش به داخل پاکستان بیاید، به طور حتم انگیزه و محرکی به اندازه طالبان نخواهد داشت. بنابراین حضور داعش در جغرافیای شبه قاره، موضوع چندان نگران کننده ای نیست زیرا ستیزه گرانی از گذشته وجود دارند. در داعش در افغانستان فقط منطقه بسیار کوچکی به نام ننگرهار است که توانسته پایگاهی به دست آورد. اما قدرت طالبان افغانستان، قدرت غالب و پیروز است. اگر طالبان افغانستان بتواند بر دوگانگی درونی غلبه و به رهبری واحدی برسد، داعش جای چندانی برای بروز و ظهور نخواهد داشت. داعش فقط توانسته از ناراضیان، سرخوردگان و افراد مایوس طالبان استفاده کند. البته طالبان نیز حرکت های جدیدی انجام داده که نشان دهد هنوز توانایی شاخ و شانه کشیدن برای دولت را دارد.
آیا اظهارات معاون وزیر خارجه پاکستان مبنی بر اینکه از دولت قانونی اسد حمایت می کند، بیانگر این است که پاکستان دنبال حوزه نفوذ تازه یا منافعی در سوریه است؟ از این منظر سوریه چه جایگاهی می تواند برای پاکستان داشته باشد؟
پاکستانی ها اعلام کردند که موضوع سوریه یک موضوع داخلی بوده و سرنوشت این کشور باید به دست سوری ها تعیین شود. آنها با مداخله نظامی مخالفت کرده اند. البته این حمایت در راستای برخی اراده های سیاسی در منطقه نیز هست. کشورهایی مانند ایران، عراق و روسیه ایده هایی دارند که پاکستان نیز با همین ایده ها به موضوع سوریه نگاه می کند. بعید است منفعت خاصی داشته باشد. زیرا پاکستان و سوریه نه هم مرز بوده و نه مناسبات خاصی دارند. اما پاکستان سیاست مستقلانه ای دارد که از مداخله نیروهای خارجی در سوریه حمایت نکرده و آن را به ضرر سوریه می داند. پاکستان در این باره با کشورهای یاد شده هم نظر است.
چنانچه عربستان از پاکستان درخواست ورود به مباحث منطقه ای به خصوص سوریه داشته باشد، آیا باز پاکستان جواب منفی به عربستان خواهد داد؟
نقطه ضعف یا اولویت پاکستان در اتخاذ تصمیم های نظامی به گونه است که فقط پاسخگوی نیازهای خودش است. پاکستان نگران امنیت داخل کشور است. بخش قابل توجهی از مناطق شمالی پاکستان بعد از عملیاتی که در سال 2014 علیه تروریست ها انجام داد، آسیب دیده و زیرساخت ها تخریب شده است. قسمت قابل توجهی از اهالی آن مناطق به سمت شهرهای دیگر مهاجرت کرده و دولت باید آن ها را اسکان دهد. پاکستان با افغانستان در حال طرح ریزی مبارزه مشترک علیه ستیزه گران هستند. اینکه چقدر در این طرح اعتماد متقابل وجود دارد، بحث دیگری است. پاکستان از ظرفیت خودش برای سر و سامان دادن به اوضاع داخلی، منطقه خود و کشورهای همجوار استفاده می کند. پاکستان استعداد گسیل نیرو به خارج از منطقه جغرافیای جنوب آسیا و شبه قاره را ندارد.
انتشار اولیه: دوشنبه 21 دی 1394 / انتشار مجدد: جمعه 25 دی 1394
نظر شما :