سوءبرداشت آنکارا چگونه منجر به سوءتفاهم شد؟
واقعیات، اتهامات و فرضیهها در تنش لفظی ایران و ترکیه
نویسنده: علی امیدی، دانشیار روابط بین الملل در دانشگاه اصفهان
دیپلماسی ایرانی: از زمان انعقاد معاهده صلح قصر شیرین (1638)، تهران و آنکارا هیچ وقت با یکدیگر نجنگیده اند و حریم یکدیگر را نسبتاً محترم دانسته اند. ایران و ترکیه به دلیل ملاحظات ژئوپلیتیکی همیشه خود را به داشتن روابط اقتصادی گسترده و حداقل های مناسبات سیاسی ملزم دانسته اند. هر چند در زمان حاکمیت احزاب لاییک در آنکارا، دو کشور هر از گاهی شاهد تنش های سیاسی بوده اند ولی خیلی زود این تنش ها فروکش می کرد. در زمان حاکمیت احزاب اسلام گرا، روابط سیاسی نیز گرم تر شده و لوله گازی که دو کشور را از جهت انرژی پیوند داده است میراث دوره نجم الدین اربکان، نخست وزیر فقید اسلام گرای ترکیه در سال های ۱۹۹۷-۱۹۹۶ است. از آغاز حاکمیت حزب عدالت و توسعه (2002)، روابط تهران و آنکارا گسترش بی سابقه ای کرده است.
بذر تنش سیاسی بین ایران و ترکیه از زمان بحران سوریه در مارس 2011 کاشته شد. در ابتدا دو کشور سعی داشتند که بحران سوریه را فاکتور تاثیرگذار در روابط دوجانبه ندانند، از اینرو در اکتبر 2012 در جریان سفر اردوغان به تهران دو کشور تصمیم گرفتند که حجم روابط خود را به 20 میلیارد دلار در سال 2015 و 30 میلیارد دلار در سال 2020 برسانند. اما ماده نقار (بحران سوریه) تاثیر خود را گذاشته است و این بذر اکنون میل به روییدن دارد. با پیچیده شدن بحران سوریه و عراق و برآمدن داعش، کودهای بارور کننده در محیط این بذر سرریز شده و ناگزیر روابط آنکارا-تهران را تحت الشعاع خود قرار داده است. پرسشی که یادداشت حاضر به دنبال پاسخگویی آن است اینکه واقعیات، اکاذیب و فرضیه ها در تنش لفظی ایران و ترکیه در نیمه دوم سال 2015 چیست؟
تنش سیاسی بین دو کشور بر سر سوریه، از همان آغاز 2011 به صورت لفافه های دیپلماتیک مدیریت و مبادله شد. ولی این بذر نهفته به مرور از خاک س ربرآورد و برای اولین بار به صورت تنش لفظی در خصوص بحران یمن متظاهر شد. به دنبال صف آرایی متعارض دو کشور پشت سر حوثی ها از سوی ایران و عربستان از سوی آنکارا، رجب طیب اردوغان (مارس 2015) ایران را متهم کرد که در پی تسلط بر منطقه خاورمیانه بوده و این باعث نگرانی آنکارا و شرکای عرب آن است. با این حال، اردوغان، چند روز بعد از این موضع گیری، سفری کوتاه به ایران انجام داد و با برخی مقامات ایرانی، دیدار کرد و اوضاع تا کمی متعادل شد. ولی به دنبال سفر پوتین به تهران (23 نوامبر2015) و انسجام بیشتر تهران-مسکو در قبال بحران سوریه، شاهد واگرایی بیشتر بین آنکارا و تهران بوده ایم.
به دنبال سرنگونی هواپیمای جنگی روسیه توسط ترکیه(24 نوامبر2015) و تنش فزاینده بین آنکارا-مسکو، برخی مقامات، شخصیت ها، نخبگان، وبسایت ها و روزنامه های ایرانی به مسکو سمپاتی نشان داده و اتهامات مسکو در قبال ترکیه را تایید و تکرار کردند. در ابتدا، نماینده مجلس ایران، خانم لاله افتخاری، عکس بلال اردوغان، پسر اردوغان با صاحبان یک رستوران در ترکیه را عکس یادگاری با افراد داعش دانسته و با همسر رییس جمهور ترکیه، خانم امینه اردوغان در سرزنش آن مکاتبه کرده و اتهام خود را به صورت مکتوب و رسمی خطاب به همسر رییس جمهور ترکیه به ثبت رساند. در ادامه، سرلشکر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اتهامات روسیه علیه ترکیه را تایید کرد. او مدعی شد: «اگر دولت ترکیه در جریان فروش نفت داعش در کشور خود نیست ما آمادگی داریم این اطلاعات را در اختیار آن ها قرار بدهیم. مستشاران ایران در سوریه از تمامی مسیرهای کامیون های نفت داعش به ترکیه عکس برداری و فیلم برداری کرده اند و این اسناد قابل ارائه و انتشار است.» در ادامه، خبرگزاری هایی چون فارس با انتشار عکس ها و نقشه هایی بر اتهامات رضایی مهر صحت گذاشتند.
پیشتر از این (اوت2015)، اردوغان رئیس جمهور ترکیه در گفتگوی تلفنی با حسن روحانی نسبت به عملکرد مقامات و رسانه های ایران در قبال ترکیه گلایه کرد و به صراحت این ادعاها را تکذیب کرده و از او پرسیده است: «چطور یک مسلمان می تواند یک مسلمان دیگر را بدنام کند؟» به گفته آقای اردوغان، رئیس جمهور ایران در توضیح انتشار این مطالب گفته است که در ایران آزادی مطبوعات وجود دارد، اما رئیس جمهور ترکیه در واکنش گفت: «همه می دانند مطبوعات تا چه حد در ایران آزادی دارند!» این اظهارات با واکنش مقامات ایرانی روبرو شد. حسین جابر انصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در واکنش به التهابات ناشی از تماس تلفنی بین دو رییس جمهور، خواهان «پرهیز از ماجراجویی و مسئولیت پذیری در اتخاذ مواضع سیاسی» از سوی کشورهای همسایه شده است. جابر انصاری همچنین به ترکیه هشدار داد که ادامه سیاست ها و مواضعی که "خواسته یا ناخواسته منجر به حمایت از تروریسم در سوریه و عراق شده" باعث تشدید بحران در منطقه خواهد شد. به دنبال آن، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در گفتگو با خبرنگاران در واکنش به ادعای تهدید ایران توسط رجب طیب اردوغان، بدون بررسی صحت و سقم آن، گفت: «اردوغان اگر ادعای تهدید و هشدار علیه ایران را مطرح کرده، بداند که وزیر خارجه ایران به بالاتر از وی گفت که هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکند. بالاتر از اینها هم نتوانستند ما را تهدید کنند.» علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر انقلاب اسلامی در امور بین الملل نیز بدون ذکر موضوع مناقشه و صحت و سقم آن، مقامات ترکیه را به رعایت نزاکت دعوت کرد و گفت هر کسی باید در حد و اندازه خود حرف بزند! در سطح کارشناسی هم سوخت این مناقشه لفظی توسط برخی از کارشناسان سیاسی تعبیه شد. حسن لاسجردی آشکارا ترکیه را به حمایت از نیروهای گریز از مرکزی همچون گروه های تروریستی و سلفی متهم کرد و پیروز مجتهدزاده هم اردوغان را آدم دیوانه و روان پریش قلمداد کرد.
اما اوج گلایه ترک ها زمانی بود که احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه هشدار داد اگر ایران به رویکرد خود در قبال ترکیه ادامه دهد، روابط دو کشور به شدت آسیب خواهد دید. وی همچنین مدعی شد که «اطمینان دارم که تمام ایرانی ها از دولت خود می خواهند که در کنار ترکیه باشد و این اظهارات توهین آمیز [افترا به خانواده اردوغان] غیرقابل قبول است...ما از آنها [ایران] وقتی که تمام جهان علیه آنها در سازمان ملل ایستاد حمایت کردیم. ترکیه و برزیل علیه تحریم های ایران رأی دادند، اما اکنون ایران به خوبی می داند که حق با ترکیه است، اما حاضر به حمایت از ما نیست.» در آخرین موضع گیری این زنجیره مناقشه لفظی، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی الجزیره به انتقاد از سیاست های منطقه ای ایران و عراق پرداخت و گفت : «این سیاست ها به فرقه گرایی در سوریه دامن زده است». وی به الجزیره گفت: «نظامیان ترکیه از سال ۲۰۱۴ و بنا به خواست حیدر العبادی در کمپ "بعشیقه" هستند و من می پرسم که چرا وی تا به حال سکوت اختیار کرده و اعتراضی نکرده است.» در حالی که بغداد اقدام ترکیه را تهاجم نظامی توصیف می کند، آنکارا مدعی است که نیروهایش با هدف ارائه آموزش های نظامی به بعشیقه اعزام شده اند. او مدعی شد به دلیل تسلط طولانی مدت دولت شیعه عراق، سنی های عراق از حقوق خود محروم مانده اند. داوود اوغلو اقدام ترکیه در استقرار نیرو در مرزهای موصل را با هدف توازن استراتژیک و جلوگیری از هم مرز شدن داعش با ترکیه می داند.
چیزی که در این تبادل مواضع مبرهن است اینکه برخی از اتهامات اساسا نادرست بوده است. پسر اردوغان ارتباطی با داعش نداشته که نماینده مجلس بدون ارزیابی کارشناسانه به مکاتبه با همسر رییس جمهور ترکیه در این خصوص مبادرت کرده است. در هیچ یک از اظهارنظرهای مقامات ارشد ترکیه، ایران هیچ وقت به حمله نظامی تهدید نشده است که ضرورتی به پیش کشیده شدن سخن معروف آقای ظریف مبنی بر اینکه "یک ایرانی را هیچوقت تهدید نکنید!" باشد. همچنین مقامات ترک تقریباً بی نزاکتی نکردند تا لازم باشد که سخنگوی وزارت خارجه از دولت ترکیه دعوت به نزاکت نماید. همچنین ایران ظاهرا هیچ سند و نقشه محکمی در اختیار ندارد تا ارتباط تجاری ترکیه و داعش بر اساس آنها اثبات شود، وگرنه مثل روسیه منتشر می شد.
فرضیه و گمانه زنی این است که یکی از منابع درآمدی داعش از محل فروش نفت در بازار سیاه است. مهمترین مشتری این کالا، احتمالا تجار ترک می توانند باشند که اثبات آن به سختی ممکن است. حتی عکس های ماهواره ای روسیه نیز در این خصوص، قابل مناقشه است وگرنه اردوغان نمی گفت که در صورت تایید استعفا می دهد. بهرحال اکثر منابع غربی نیز اذعان دارند بازار نفت 500 میلیونی داعش ترکیه است، ولی اینکه چگونه؟ آن موضوع قابل اثبات نیست. مضافا این ادعا که خانواده اردوغان در این تجارت نقش دارند نامعقول به نظر می رسد. خانواده ای که پدرشان رییس جمهور قدرتمند ترکیه است چه احتیاجی به تجارت با داعش خواهند داشت؟ ضمنا فردی که دو دهه سمت های مهم در ترکیه دارد آیا اینقدر ساده لوح است که خانواده اش را درگیر تجارت با داعش نماید؟!
اما واقعیت این است که ترکیه و ایران در عراق و سوریه دچار سوءتفاهم ها و رقابت های [نه تعارض] ژئوپلیتیکی هستند. باور ترکیه این است که ایران از طریق کمک به دولت عراق و تاکید بر هویت شیعی آن و همچنین حمایت از حکومت بشار اسد به دنبال استقرار ژئوپلیتیک شیعه در هلال خصیب است. هر چند هدف ایران ایجاد عمق استراتژیک در برابر رژیم صهیونیستی است ولی آنکارا دچار این سوءبرداشت شده که ایران با این سیاستش به اختلاف شیعه –سنی دامن زده و موازنه سیاسی را به ضرر سنی ها و آنکارا تغییر می دهد. به باور آنکارا، رقابت فعلی تداعی کننده رقابت های قرن هفدهم بین صفویه - عثمانی است. از اینرو، ترک ها مایل نیستند موازنه ژئوپلیتیک کاملا به نفع روسیه و ایران در منطقه رقم بخورد. تقویت حضور نظامی در "بعشیقه" عراق، معاشقه سیاسی با کردهای عراق و سرنگونی هواپیمای روسی در این راستا ارزیابی می شود.
نتیجه گیری اخلاقی و دیپلماتیک یادداشت حاضر بر اساس استدلال های مزبور این است که یک انسان اخلاق گرا نباید نسبت دروغ به کسی بدهد حالا در هر کسوتی باشد. در مواردی که موضوع صرفا محل گمانه زنی است باید سکوت در پیش گرفت. در مواردی که خطر سوءتفاهم تقابل و تفرقه مذهبی می رود باید به شفاف سازی و رفع سوءتفاهمات از طرق مختلف مبادرت کرد چون در این آتش همه منطقه می سوزد. اما در مواردی که منافع استراتژیک محل منازعه است باید با ظرافت دیپلماتیک و قاطعیت در میدان عمل به صیانت از منافع مبادرت نمود. به نظر نگارنده، اختلافات ایران و ترکیه در حد تقابل استراتژیک در منطقه نیست؛ بلکه می توان آن را به سمت معادله برد-برد هدایت کرد. بنابراین می توان از طریق سازوکارهای مدیریت بحران این تنش های بالقوه را کنترل کرد و مانع تصعید آن شد.
نظر شما :