ایران یک جمهوری است؛ نه امپراتوری
نویسنده: نعمت اله مظفرپور ؛ دیپلمات و پژوهشگر حوزه روش ، نظریه و دیپلماسی
دیباچه:
از نظر افلاطون به عنوان نخستین خالق نظریات مدون درباره سیاست و حکومت ؛ جمهور، نظامی مبتنی بر فضیلت و البته بنیادی ترین فضیلت، عدالت است.
دوتوکویل جامعه شناس شهیر فرانسوی در دهه 40 قرن نوزده گفت که جهان آینده محل نزاع جمهوری امریکایی و امپراتوری روسی است. ناپلئون نیز در سال 1814 اظهار داشت که دنیا به زودی یا یک جمهوری آمریکایی خواهد بود یا یک امپراتوری روسی.
این عبارتها هوشمندانه نشان می دهند که بین نظام جمهوری و امپراتوری تفاوت عمیقی وجود دارد. آنها با محور قرار دادن برابری و آزادی از یک سوی و توسعه طلبی سرزمینی و سیطره از سوی دیگر عملا القا کردند که از آمریکا جمهوریت و از روسیه ، امپراتوری می تراود. اینکه جمهوری امریکایی نیز به نوبه خود معطوف به سیطره بوده است از بحث این نوشتار خارج است. بلکه یادداشت حاضر با عنایت به مقوله محوری" انگاره "و عبارت پردازی و با استناد به سه مثال تاریخی مزبور درصدد این است که نشان دهد این عبارت پردازیها فازغ از لوازم و تعهدات عملی ، چقدر از نظر علمی ، ظریف و دارای عوارض عینی چشمگیری است. قرن حاضر را باید از یک منظر قرن انگاره سازیها و نماد پردازیها نامید. نمادها ریل گذار اعمال و اقدامات هستند و بازندگان و برندگان عرصه قدرت جهانی ؛ بازندگان و برندگان نمادها و انگاره ها هستند.
توافق هسته ای و انگاره سازیهای بین المللی و منطقه ای علیه تهران
مذاکرات دامنه دار و تاریخی هسته ای جمهوری اسلامی ایران با قدرتهای بزرگ جهانی بالذاته و حتی در سطح انگاره نمایشگر قدرت فزاینده ایران در داخل و منطقه است. توافق هسته ای بر آمده به همراه نفوذ موجود ایران در منطقه نیز موجد و مبین زیرساخت لازم برای ارتقای قدرت ملی این کشور و قرار گرفتن در آستانه پرش تاریخی است.
همین امر منجر به فعالیت گسترده انگاره سازان بین المللی و منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران شده است. به عنوان نمونه هنری کیسینجر از شکل گیری امپراتوری پارس سخن به میان آورد و متاسفانه رسانه های کشورمان از جمله رسانه ملی نیز به زعم خود جهت نمایش قدرت فائقه ایران عزیز و کفایت نظام اسلامی آنرا در بوق و کرنا کردند. اما غافل از اینکه ماجرا چیز دیگری است و جملات کیسینجر ذم شبیه به مدح است .اکنون نیز مطبوعات بین المللی و منطقه ای توافق هسته ای را معطوف به شکل گیری امپراتوری پارس و یا تکمیل هلال شیعی معرفی می کنند. رگه قویی از مطبوعات و انگاره سازان غربی به موضوع امپراتوری پارس و عبارتهایی از این قبیل دامن می زنند که در کنار موج گسترده ای از اهداف بلند مدت و کوتاه مدت ؛ دو هدف کوتاه مدت و نقد را دنبال می کنند . هدف نخست آنها ایران هراسی و فروش سلاحهای پیشرفته به کشورهای منطقه و هدف دوم سوق دادن بازیگران منطقه به امتیاز دهی و استمداد از آمریکا و اروپا است. اتفاقا در مدت دو ماه اخیر هر دو این اهداف در ریل تحقق قرار گرفته اند.
نه تنها مطبوعات منطقه ای و کشورهای همسایه بلکه دولتمردان کشورهای دوست نیز در حال غلتیدن به این مسیر هولناک و جبهه گیریهای کورکورانه علیه تهران هستند. یک دیپلمات اروپایی اظهار داشت که نه تنها سایر کشورهای خاورمیانه بلکه ایران نیز در حال شکست خوردن است و بزرگترین شکست اینکه گفتمان مسلط در منطقه این است که جمهوری اسلامی متعاقب توافق هسته ای درصدد تسلط بر منطقه است. او افزود کمتر کسی می گوید که متعاقب توافق مزبور ؛ صنعت ، تولید ناخالص داخلی ، در آمد سرانه و رفاه و بهداشت مردم ایران ارتقا خواهد یافت و همین کافی است که در آستانه درگیریهای خونین در خاورمیانه باشیم و در منظر امریکا نیز خاورمیانه در حال تبدیل شدن به یک زباله دانی است.
نتیجه گیری و اقدامات پیشنهادی:
شایسته است در سطوح مختلف بویژه تبلیغات به جهانیان و خاورمیانه ایها نشان دهیم که جمهوری اسلامی ایران نظامی معطوف به فضیلت و صلح و ثبات و مصلحت اندیشیهای خردمندانه بوده و بیش از هر مقوله ای نیاز به توسعه داخلی ، رفاه ، آبادانی و توجه به درون دارد. باید نشان دهیم از منظر ما مدنیت بر امنیت و تعالی و توسعه بر سیطره و نفوذ و قدرت نرم بر قدرت سخت تقدم دارند. باید نشان دهیم پارلمان و حقوق و قانون و اصحاب مدنیت و فرهنگ و سیاست بر اصحاب نظامی مقدم هستند. جمهوری اسلامی ایران نه فقط با مجاهدین مخلص و ایثارگر بلکه به همراه آن باید با پارلمان و پارلمانتاریسم به منطقه و جهان ساطع شود.
کوشش برای شناساندن چهره واقعی ایران اسلامی جهت مدیریت واهمه بی جهت همسایگان ، می تواند به رفع فضای تیره کنونی کمک کند. حضرت علی(ع) در حکمت 172 نهج البلاغه می فرمایند که انسان دشمن آن چیزی است که نمی شناسد. ما باید خود را درست به جهانیان بشناسانیم.کنت دوگوبینو ایران شناس شهیر فرانسوی و سفیر آن کشور در تهران در سالهای 1860 و 1863 می نویسد : در ایران همه چیز هست. خدا ، عقل ، زندگی، هستی و نیکی. او می نویسد ایران سنگ خارایی است که امواج اقیانوس آنرا دفن کرده و زخمی نموده است اما در زمان مقتضی بیرون آمده و دنیا را تحت تاثیر فضایل خود قرار خواهد داد.
نظر شما :