روسیه و بحران اقتصادی خاورمیانه
حملات مسکو علیه داعش چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
نویسنده: مصطقی مالکی تهرانی*
دیپلماسی ایرانی: چیزی بیش از یکسال از اعمال تحریم اقتصادی همسایه بزرگ ما نگذشته است، مناقشاتی که بین دو ابر قدرت جنگ سرد رخ داد و امروز تاوان آن را باید کشورهایی مانند اوکراین و اروپائیان بدهند، اما به نظر می رسد حضور داعش در سوریه دلیل محکمی برای همسایه شمالی ایران شده تا با اعمال عملیات نظامی بر علیه داعش گستره ارتش خود را به مرز شرقی خاورمیانه گسترش بدهد.
اما آیا این پایان ماجرا است ؟
به نظر می رسد دولت پوتین به دنبال اقدامات تلافی جویانه بر علیه آمریکا و متحدان آن است تا پاسخی به تحریم های وضع شده علیه کشورش را داشته باشد. در بهار سال جاری بود که الساندر لوکاشویچ در باره نقش آتی کرملین به تحریم ها واکنش نشان داد و آن را بی پاسخ ندانست، نکته بارز این سخنان، تسری دادن پاسخ به گروهی از کشورهائی است که با آمریکا در این زمینه همکاری کرده اند.
با ورود به فصل سرد اروپا و بحران های مالی می توان گفت که شکنندگی اقتصادی در حوزه یورو به خوبی مشهود است، حال اگر اندکی به دامنه بحران اضافه شود می توان گفت که حوزه یورو باید سر تعظیم در مقابل خواسته یکی از دو قدرت اثر گذار فرود آورد، اطاعت از آمریکا و یا تسلیم شدن در برابر روسیه. فرض اول در زمان اعمال تحریم روسیه به وقوع پیوست و اینک باید دید آیا اروپائیان توان تحمل فشار های جدی را دارند و یا معادلات سیاسی و اقتصادی این خطه دچار تحولات اساسی می شود؟ البته انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده نیز می تواند به بی ثباتی این خطه کمک کند.
حملات نظامی روسیه تحت عنوان مقابله با داعش، زنگ خطر برای منطقه خلیج فارس است. هم پیمانان ایالات متحده آمریکا که این روزها با درآمدهای سرشار از فروش نفت و گاز، سودای حاکمیت بر بازار انرژی دنیا را در سر می پرورانند با کمک های مالی خود به گروه های تروریستی به طور غیر مستقیم با منافع روسیه درگیر شده اند، حامیان مالی داعش که این روزها فرزند ناخلف آنها تحت شدیدترین بمباران های اخیر قرار گرفته ناخود آگاه به فضائی وارد شده اند که صدای غرش موشکها و بمبهای روسیه را می شنوند. در این میان دفاع از بشار اسد بهانه خوبی است برای تسویه حساب های پوتین و حامیان تحریم مسکو. شاید بتوان گفت منابع عظیم نفت و گاز مستقر در حاشیه جنوب خلیج فارس این روزها بیش از هر زمان دیگر در تهدید به سر می برند. البته ترکیه نیز در این رهگذار بی نصیب نخواهد بود زیرا با آسیب دیدن منابع نفت و گاز، عربستان و قطر به عنوان حامیان داعش، دولت اردوغان نیز که این روزها مشغول به درمان خلیفه خودخوانده آنان است با ناتوانی در تامین نفت و گاز و انرژی در زمستان دچار بحرانی جدی علاوه بر بحران های فعلی خود می گردد. لذا محتمل است که دامنه آتش این روزهای دمشق و حلب به خلیج فارس کشانده شود، در این صورت ایران که تا چند روز دیگر وارد فاز جدیدی از تعامل با آمریکا و اروپا خواهد شد، شاهد ایفای نقشی جدی و مهم خواهد بود.
اما اگر این پیش بینی ها به وقوع بپیوندد اثرات اقتصادی آن بر بازار ایران چیست ؟
در نگاه اول شاید بتوان گفت ایران با تامین بخشی از انرژی مشتریان قطر و عربستان علاوه بر کسب درآمد، به نقشی بهتر در حل و فصل مناقشات منطقه خواهد رسید، اما به دلیل تحریم های صنعت نفت ایران، این روزها شرایط استخراج حال خوبی ندارد وبرای به روز رسانی سیستم ها و ادوات که در ایام تحریم با حداقل توان روزگار سپری کرده، نمی توان امید داشت که این نقش را به خوبی ایفا کرد.
بالا رفتن قیمت انرژی که ما حصل نا امنی در منطقه خلیج فارس است، موجبات افزایش شدید کالا و مواد اولیه را فراهم می کند، لذا در زمانی که در آستانه رفع تحریم ها قرار داریم این افزایش ناگهانی مواد اولیه، اتفاق نا خوشایندی است که موجبات رکود بیشتر صنایع در شرف بازسازی را سبب خواهد شد.
وقوع هر نوع نا امنی در منطقه به بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری خارجی منجر می شود و این موضوع برای کشور ما بسیار بد است.
بازارهای جهانی در قبال این واقعه رفتارهای منفعلانه از خود نشان خواهند داد و اولین واکنش آنها شاید تضیف یوآن در مقابل دلار باشد. زیرا چین به عنوان یکی از حامیان روسیه به حساب می آید و بعلاوه تنگ نظری اقتصاد جهانی به دنبال تسویه حساب با چشم تنگان آسیائی است.
افزایش نرخ نفت باعث می گردد تا ناخودآگاه مشتریان این کالای اساسی در قبال صاحبان ثروت خدادای واکنش نشان داده و ایشان را عامل زیان و ضرر خود بدانند، کما اینکه تا کنون نیز اینگونه رفتارها در حوزه های اجتماعی به خوبی مشاهده شده بود، پس رفع تحریم های ایران با ذهنیتی اینچنینی مواجه می شود که بسیار نا خوشایند است.
لذا به نظر می رسد اقتصاد ایران روزهای پر تلاطم و بیم و امیدی را پیش رو دارد از سوئی امید به رفع تحریم ها بشارت روزهای خوب را می دهد و از سوئی دیگر بیم نا امنی منطقه خلیج فارس، زنگ خطری برای ثبات اقتصاد منطقه است. شاید در این شرایط کشور بیش از هر زمان دیگری به وفاق و همدلی احتیاج داشته تا از این مرحله نیز به سلامت گذر کند.
* تحلیلگر
نظر شما :