چرا مبارزه مردم فلسطین نتیجه‌ای مطلوب نداشته است؟

انتفاضه‌های ناتمام

۲۸ مهر ۱۳۹۴ | ۱۴:۱۳ کد : ۱۹۵۳۰۰۵ نگاه ایرانی خاورمیانه
محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: اولین عامل پیروزی هر مبارزه‌ای رهبری منسجم و برگزیده مردمی است که فقدان آن در جنبش فلسطینی به خوبی احساس می‌شود.
انتفاضه‌های ناتمام

محمدمهدی مظاهری، استاد دانشگاه

دیپلماسی ایرانی: طی هفته های اخیر به دنبال تعرض گسترده صهیونیست ها به مسجد الاقصی و اماکن مقدس مسلمانان در مناطق مختلف فلسطین اشغالی، قشرهای مختلف مردم فلسطین با حضور در خیابان ها و اماکن مقدس اعتراض خود را به این رویکرد صهیونیست ها نشان داده اند؛ از اولایل ماه جاری تاکنون در اثر مقابله نظامیان صهیونیست با این اعتراضات 29 فلسطینی شهید و بیش از صدها نفر نیز زخمی شده اند. از سوی دیگر در حمله های تلافی جویانه فلسطینی ها نیز، هفت اسرائیلی کشته و چندین نفر دیگر هم زخمی شده اند.

برخی کارشناسان و نیز رهبران فلسطینی از این خیزش جدید مردمی فلسطینیان به عنوان آغاز «انتفاضه سوم» یاد می کنند. انتفاضه دوم فلسطین نیز در سال ۲۰۰۰ میلادی زمانی آغاز شد که آریل شارون نخست وزیر محافظه کار وقت اسرائیل وارد محوطه مسجدالاقصی و مسجدالاخضر شد که به مسلمانان تعلق دارد. از همانجا مسلمانان در اعتراض به شارون با پلیس اسرائیل درگیر شدند و شورش هایی در سراسر کرانه باختری رود اردن و باریکه غزه آغاز شد که به انتفاضه دوم شهرت یافت.

اما نکته اینجاست که با وجود سال ها مبارزه مردم فلسطین، چرا هنوز این بحران به نتیجه ای مطلوب ختم نشده و فلسطینی ها به هیچ یک از خواسته های برحق خود همچون رفع اشغال سرزمینی، توقف شهرک سازی و ...نرسیده اند و هر از چند گاهی شاهد درگیری های خشونت آمیز و بی نتیجه بین دو طرف هستیم؟

به نظر می رسد هر جنبش، انقلاب یا مبارزه حق طلبانه ای نیاز به برخی عناصر اساسی دارد که متأسفانه در مبارزه ملت فلسطین وجود ندارد. اولین عامل پیروزی هر مبارزه ای رهبری منسجم و برگزیده مردمی است که فقدان آن در جنبش فلسطینی به خوبی احساس می شود. در سیر تاریخی مبارزات ملت فلسطین همواره دو اندیشه اسلامگرایانه و ملی گرایانه با یکدیگر و دوشادوش هم این ملت را همراهی کرده اند. تشکیل دولت ائتلافی نیز نتوانسته است اختلافات بنیادین این دو گروه را به طور کامل مرتفع سازد. در نتیجه هیچ یک از نیروهای داخلی فلسطین نتوانسته اند با ایجاد وحدت حزبی و اتحاد و ائتلاف با نیروهای سیاسی دیگر به قدرت برتر دست یابند و از مشروعیت و مقبولیت کامل مردمی برخوردار شوند. نتیجه عدم رهبری ثابت و قدرتمند، سبب ساز عامل دوم در طولانی و فرسایشی شدن بحران فلسطین شده است که شکل نگرفتن بسیج مردمی است. بدین معنا که هیچ مرکز مقتدر و مشروعی در فلسطین وجود نداشته است که بسیج و گردهمایی های وسیع مردمی حول آن شکل بگیرد. البته این نکته هم جای تعجب است که در دورانی که شبکه های اجتماعی سبب شکل گیری و گسترش انقلاب ها و اعتراضات مردمی در بسیاری از کشورها شده است، ملت فلسطین از این ابزارها نیز بهره چندانی نبرده است. بنابراین این برخوردهای معدود و غیرمنسجم تا طرح ریزی اجتماعات گسترده و اثرگذار مردمی فاصله زیادی دارد. بنابراین شاهد آن هستیم که اعتراضات و جنبش مردم این سرزمین به حرکات پراکنده و ناهماهنگی ختم شده است که هر چند به امنیت، اعتبار و حیثیت دولت اسرائیل لطمه می زند اما همواره تلفات فلسطینی ها در آن بالاتر بوده و به نتایج ملموسی نیز ختم نمی شود.

پراکندگی سرزمینی و فاصله جغرافیایی نوار غزه و کرانه باختری نیز عامل دیگری است که مانع وحدت و همکاری نزدیک ملت فلسطین و تحرکات اثر بخش توسط آنها می شود. البته یک عامل مهم فرامنطقه ای نیز در طولانی شدن بحران فلسطین اثرگذار بوده است و آن هم کمک ها و حمایت های بی شائبه کشورهای غربی به خصوص آمریکا به اسرائیل و در مقابل تحریم اقتصادی و تسلیحاتی نیروهای مبارز فلسطینی بوده است که سبب بر هم خوردن توازن قدرت نیروهای درگیر در این بحران و اقدامات متهورانه اسرائیل به پشت گرمی حمایت های بین المللی شده است. هر چند دولت اوباما در تلاش برای درج موفقیت حل بحران خاورمیانه در کارنامه سیاست خارجی خویش، به انتقاد از برخی اقدامات اسرائیل همچون گسترش شهرک سازی ها پرداخته است، اما ادامه حمایت های مالی و نظامی از این رژیم اشغالگر و توسعه طلب سبب تقویت مواضع آن شده است. بنابراین تا زمانی که فلسطینی ها نتوانند با همدلی و اتحاد پایه ها و ملزومات یک جنبش وسیع و فراگیر در سطح رهبری و مردمی را فراهم کنند و به جذب و جلب کمک ها وحمایت های بین المللی از مبارزه خود بپردازند، بحران فلسطین، کشتار زنان و کودکان بی گناه و گسترش طلبی اسرائیل ادامه خواهد یافت.

کلید واژه ها: فلسطین انتفاضه محمد مهدی مظاهری


نظر شما :