حلقه سدیریها کامل شد
عربستان در گرداب درگیری خانوادگی
دیپلماسی ایرانی: بر اساس قانون عربستان سعودی، پس از مرگ ملک عبدالله، ملک سلمان به پادشاهی رسید. این حق نیز برای پادشاه محفوظ است که ولیعهد اول و دوم را انتخاب کند. البته ملک عبدالله قبل از فوت شورایی را به ریاست خالد بن عبدالعزیز التویجری تشکیل داد که در آن شورا تصمیم گرفته شد پس از مقرن بن عبدالعزیز، فرزند ملک عبدالله به نام متعب بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد دوم حضور داشته باشد. اما امیر سلمان، ساختار تعیین شده را بر هم زده و فرزند نایف وزیر کشور را به عنوان ولیعهد دوم انتخاب کرد. با این کار حلقه سدیری ها که از طرف پدر فرزندان عبدالعزیز و از مادر سدیری بودند کامل شد، به غیر از یک نفر آن هم مقرن بن عبدالعزیز که از طرف مادر یمنی بود اما با تغییر او، حلقه سدیری ها کامل شد.
تعویض سعود الفیصل نیز به این دلیل بود که او در سخن گفتن با مشکل مواجه شده و نمی توانست به خوبی صحبت کند. در عین حال بیماری او موجب تغییرش شد. بنابراین کل مجموعه حاکمیت عربستان به نام سدیری ها شده است. اقدامی که در نظام حاکمیتی عربستان صورت گرفت، بیانگر این نکته است که خط مشی در پیش گرفته شده با خط مشی فرزندان عبدالعزیز همخوانی ندارد. حمله به کشور دیگر، به خصوص نسبت به یمن که کشوری همجوار با مشترکات بسیار با عربستان است، اثبات این ادعاست. اقدام عربستان علیه یمن توجیه کننده این مساله نیست که یک کشور مسلمان، کشوری که نمی تواند از نیروهای هوایی خود استفاده کند را مورد حمله قرار دهد. این اقدام نه نظامی بوده و نه ارزش جنگی دارد؛ جز اینکه تعدادی از کودکان و زنان و مردان کشته می شوند. معتقدم کار در آینده برای عربستان به خصوص با ورود نیروهای زمینی به یمن مشکل خواهد بود، زیرا نیروهای حوثی، مبارزان جنگ های پارتیزانی هستند اما ارتش عربستان یک ارتش فربه، راحت طلب و جنگ ناآزموده بوده و نمی توانند بیش از این پیشرفت زمینی داشته باشند.
موضوع دیگر در مورد تغییرات در نظام حاکمیتی عربستان، برخی اظهارات مطرح شده پیرامون پروژه گذار از خاندان عبدالعزیز است. در این باره باید گفت تا زمانی که فرزندان عبدالعزیز _ ملک سلمان، محمد بن عبدالعزیز و مقرن بن العزیز_ وجود دارند، اگر قدرت به نسل بعدی منتقل شود، زمینه ساز بروز اختلافات خواهد بود. در حال حاضر فرزندان عبدالله با یک مجموعه بسیار قوی، فرزندان سلطان یعنی خالد بن سلطان که زمانی فرمانده جنگ بوده و دیگران دچار اختلاف خواهند شد.
مساله دیگر اینکه برخی تغییرات را در راستای رویارویی بیشتر با ایران تفسیر می کنند. در اینکه عربستان رقیب ایران بوده و نمی خواهد دست حوثی ها با در یمن باز شود، هیچ شکی نیست. اما این مساله تنها جنبه تبلیغاتی دارد. مگر دیگر کشورهای شیعه و سنی در اختیار ایران است یا ایران در آنجا حکمرانی می کند؟ این مطالب انتشار یافته بیشتر از سوی حاکمان عربستان برای توجیه پذیر کردن اقدامات خود است.
اوضاع یمن به گونه ای ناعادلانه بود. حوثی ها نتوانستند آن را تحمل کنند. بارها به دنبال تقسیم قدرت بودند اما نظام قبلی با اتکا به عربستان و کشورهای دیگر زیر بار نرفت تا کشور دچار جنگ شد. ایران اینگونه اقدامات را محکوم می کند و در عین حال با توجه به فاصله ای که میان ایران و یمن وجود دارد، نمی توان با اقدامات عربستان رودررو شد، بنابراین ایران می تواند کمک های انسانی و مشاوره ای حضور داشته باشد. البته به طور حتم ایران از اوضاع یمن ناراضی است و نمی تواند تا آخر بدین شکل تحمل کند. با این وجود باید منتظر ماند و دید چه رخدادهای جدیدی برای کوتاه شدن دست عربستان در یمن روی خواهد داد.
انتشار اولیه: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 / انتشار مجدد: شنبه 19 اردیبهشت 1394
نظر شما :