اوبامای مصمم و نتانیاهوی منزوی
برای شکست توافق هستهای شرط بندی نکنید
نویسنده: آرون دیوید میلر*
دیپلماسی ایرانی: دیپلمات های ایرانی و نمایندگان شش قدرت جهانی روز دوم ماه آوریل به چارچوبی برای توافقنامه بر سر برنامه هسته ای تهران دست یافتند و روز چهارشنبه 22 ماه آوریل مذاکرات با هدف دستیابی به توافقنامه جامع نهایی تا مهلت 30 ماه ژوئن از سر گرفته شد. به نظر می رسد فرصت زیادی برای عقب نشینی از توافق وجود دارد. فکر می کنید مقامات ایران توافق را بر هم می زنند؟ امیدوار هستید که دولت باراک اوباما موضعی جدی تر در مذاکرات بگیرد و برای معامله ای بجنگد که ایران نتواند آن را بپذیرد؟ یا اینکه امیدوار هستید کنگره در لحظات آخر توافق را بر هم بزند؟
نفس خود را بیهوده حبس نکنید. خدایان مذاکرات با یکدیگر گفتگو و دعای خیر خود را بر توافق بر سر چارچوب توافقنامه و توافقی که پس از آن به دست می آید، روانه کرده اند. خورشید، ماه و ستارگان همه به نفع توافق می چرخند، توافقی که به ویژه به نفع ایران است و چند دلیل برای این برداشت وجود دارد:
گروه محدود. تجربه من در سال ها فعالیت به عنوان مشاور دولت های جمهوری خواه و دموکرات در گفتگوهای اسرائیل و فلسطین می گوید که مذاکره کنندگان با مذاکره رابطه عاطفی برقرار می کنند، به ویژه وقتی تصور می کنند موضوع مذاکرات جنگ یا صلح است. مذاکره کنندگان بطور مصمم از دستاورد خود دفاع می کنند. در نهایت این مذاکره کنندگان هستند که در اتاق مذاکره حضور دارند و نه شما. آنها هستند که به همه اطلاعات موجود در مورد موضوع مذاکره دسترسی دارند و نه شما. آنها محافظان منافع ملی هستند و نه شما.
در نتیجه، مذاکره کنندگان عموما اعتقادی قلبی به ماموریت خود پیدا می کنند و می اندیشند این بهترین توافق ممکن است و همه گزینه های دیگر، بدتر از توافق هستند. هر شخصی که این مسئله را به چالش بکشد در نهایت به عدم درک صحیح از موضوع و یا بی اطلاعی از اطلاعات محرمانه متهم می شود.
این همان اتفاقی است که برای مذاکره کنندگان آمریکایی رخ داده است. آنها بودند که در لوزان حضور یافتند و با همتایان ایرانی خود به توافقی اولیه رسیدند و حتی به رغم مشکلات موجود، به پیش نویسی برای توافقنامه نهایی دست یافتند. مذاکره کنندگان می خواهند از دستاورد خود محافظت کنند. هرچه فشار مخالفان خارجی بیشتر شود، لزوم محدود کردن مداخله کنندگان نیز افزایش می یابد. (می توان به شرایط کنگره، اسرائیل و عربستان سعودی اشاره کرد.)
رئیس جمهور واقعا خواستار توافق است. اگر آمریکایی ها از حمایت رئیس جمهور خود برخوردار باشند، به طور قطع به نفع آنها خواهد بود و در این مورد، رئیس جمهور حامی آنهاست. باراک اوباما تصمیم گرفته است اعتبار شخصی خود را روی این توافق سرمایه گذاری کند و می اندیشد نامی نیک از وی به جا خواهد ماند. دولت اوباما که در دیگر موارد سیاست خارجی همچون ایجاد ثبات در عراق، صلح میان فلسطین و اسرائیل، بهبود روابط با روسیه، موفقیت چندانی نداشته است، توافق با ایران را تنها موفقیت در دسترس می بیند. از سوی دیگر، دولت اوباما سعی دارد از توافق با ایران به عنوان تدبیری برای ایجاد ثبات در منطقه ای آشفته استفاده کند. افزایش نقش ایران در خاورمیانه بخشی از برنامه اوباما برای ایجاد ثبات در منطقه محسوب می شود.
اوباما همچنین سعی دارد به هر قیمتی از توافق دفاع کند. به ندرت پیش آمده است که رئیس جمهوری به اندازه اوباما در مورد مسئله ای در هفته های اخیر فعالانه عمل کند. اگر من در تهران نشسته بودم و دفاع رئیس جمهور را از توافق با تهران مشاهده می کردم به طور قطع به این نتیجه می رسیدم که واشنگتن خواستار دستیابی به توافق است و این مسئله ممکن بود سبب شود امتیازات بیشتری طلب کنم.
ایران نیز واقعا خواستار دستیابی به توافق است. ممکن است آیت الله سید علی خامنه ای رهبر ایران به اندازه اوباما از توافق استقبال نکرده باشد، اما وی سعی دارد از منافع ایران حمایت کند. توافق هسته ای در نهایت به نفع ایران خواهد بود؛ ایران توانسته است مسئله هسته ای را به خوبی پیش ببرد بدون اینکه مجبور شود آن را رها کند. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، ایران از تحریم ها خلاصی خواهد یافت بدون اینکه عملا تاسیسات هسته ای خود را تعطیل کرده باشد. نه تنها زیرساخت های هسته ای ایران آسیبی نخواهند دید، بلکه این کشور منابع مالی لازم برای پیشبرد بلندپروازی های منطقه ای خود را نیز به دست خواهد آورد. برداشت تهران این است که با گذشت زمان، اعمال مجدد تحریم ها برای غرب دشوارتر خواهد بود تا فعال کردن مجدد سانتریفیوژها برای ایران.
اسرائیل به حاشیه رانده شده است. اسرائیلی ها واقعا هیچ فرصتی برای از دور خارج کردن مذاکرات نداشتند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ممکن است به حمله نظامی علیه ایران بیاندیشد، همانطور که در سال های گذشته چندین مرتبه تهدید به حمله کرده است؛ اما این تهدید دیگر قابل اجرا نخواهد بود. اگر اسرائیل بعد از دستیابی به توافق نهایی به ایران حمله کند، بحرانی فجیع تر حمله ای پیشگیرانه در زمانی که شانسی برای توافق نبود، پیش خواهد آورد. واکنش دولت اوباما و جهان غرب به اقدام اسرائیل قابل توجه خواهد بود. فرصت های اسرائیل برای اقدامی مستقل برای بر هم زدن توافق از اندک به نبود فرصت کاهش یافته است. اکنون به نظر می رسد نتانیاهو مجبور است چه دوست داشته باشد یا نداشته باشد، با توافق نهایی کنار بیاید.
کنگره احتمالا برای بر هم زدن توافق تلاشی نمی کند. مصالحه هفته پیش بر سر لایحه کورکر - منندز مسیر کنگره را برای مشارکت در روند توافق هسته ای باز کرد. هدف از این لایحه این بود که کنگره بتواند در روند مذاکرات مداخله کند بدون اینکه مجبور باشد مسئولیت بر هم خوردن توافق را بر عهده بگیرد.
اگر توافق تا پیش از مهلت 30 ماه ژوئن حاصل شود، تعداد اندکی در کنگره خواهند بود که حاضر باشند مسئولیت عواقب بر هم خوردن توافق را بر عهده گیرند که از نمونه این عواقب می توان به تسریع برنامه هسته ای ایران و شاید حتی جنگ اشاره کرد.
اگرچه هنوز تا 30 ماه ژوئن زمان زیادی باقی مانده، اما به طور کلی احتمال دستیابی به توافق بسیار زیاد است. عده اندکی باور داشتند که توافق اولیه (تفاهم نامه لوزان) قابل دستیابی است؛ عده زیادی بر این باور بودند که هر توافقی به دست بیاید، معامله بدی خواهد بود. اما ثابت شد که اشتباه می کردند. در حقیقت، بسیاری از کارشناسان و ناظران از سطح جزئیات مورد توافق در لوزان حیرت زده شدند. بهتر است از شرط بندی روی فروپاشی توافق دست بردارید. اتفاقی است که افتاده! توافقنامه هسته ای نزدیک است.
* نماینده سابق آمریکا در در روند مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل
منبع: فارن پالسی / ترجمه و اقتباس: طلا تسلیمی
انتشار اولیه: شنبه 5 اردیبهشت 1394 / انتشار مجدد: جمعه 11 اردیبهشت 1394
نظر شما :