جدی شدن یک سناریوی ناممکن
اعراب خلیج فارس توافق ایران و آمریکا را میپذیرند
نویسنده: مایکل نایبی اسکویی
دیپلماسی ایرانی: منطقه خاورمیانه یکی از پر نوسان ترین مناطق در جهان است و ناآرامی های سیاسی در این منطقه اتفاق تازه ای نیست. ناآرامی ها در سال ۲۰۰۹ در ایران در پی پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، در پی آن بهار عربی، درگیری ها در سوریه و کشیده شدن این درگیری ها به عراق و احتمال تجدید روابط ایران و آمریکا از جمله اتفاقات روی داده در منطقه خاورمیانه در چند سال گذشته هستند.
با این حال به نظر می رسد بر خلاف سال های اخیر، منافع کشورهای عرب سنی در منطقه با پذیرش اسلام میانه رو در سیاست همراه باشد. این منطقه از بی ثباتی و عدم اطمینان در پنج سال گذشته خارج می شود و اکنون پایه های آینده منطقه در حال شکل گیری است. چنین روندی به سادگی و بدون مشکل نخواهد بود، اما به طور قطع در درگیری های سوریه و لیبی و همچنین در پیش بینی های منطقه از افزایش قدرت ایران، تغییراتی به وجود خواهد آمد.
خاورمیانه در آغاز سال ۲۰۱۵ با چند چالش مواجه شد. بی ثباتی در لیبی همچنان تهدیدی برای امنیت منطقه شمال آفریقا خواهد بود و از سوی دیگر کشورهای جنوب غرب آسیا و حاشیه خلیج فارس می بایست برای تطبیق خود با تغییر وضعیت ناشی از مذاکرات ایران و آمریکا، درگیری های نیابتی شیعه و سنی در سوریه و عراق و کاهش قدرت ترکیه در منطقه در پی ناآرامی های داخلی، راهی بیابند. از سوی دیگر، سقوط بهای نفت نیز منطقه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در حالی که عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی امکان استفاده از ذخایر قابل توجه ارزی را تا زمان خروج از دوره رکود دارند، دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه که اقتصاد آن ها به صادرات نفت وابسته است، با عواقب شدید کاهش بهای این کالا مواجه خواهند شد.
برای چندین دهه سران کشورهایی همچون الجزایر و یمن مدلی از ملی گرایی عربی تحت حمایت ارتش را به اجرا گذاشتند. کشورهای پادشاهی عربی برای مدتی طولانی از طریق هزینه های اجتماعی و سرکوب، ناآرامی های داخلی و دموکراسی طلبی را محدود کردند. آمریکا نه تنها در مبارزه با تروریسم با بسیاری از این کشور ها همکاری کرد (به ویژه پس از سپتامبر ۲۰۰۱)، بلکه حتی به کشورهای حاشیه خلیج فارس به چشم سد دفاعی در مقابل افزایش قدرت ایران و تهدیدهای عراق دوران صدام حسین، نگریست. بی ثباتی در منطقه جنوب غربی آسیا عمدتا محدود می شد به لبنان و اراضی فلسطینی.
اکنون تهدید صدام حسین در عراق از بین رفته و جای آن را دموکراسی شکننده ای گرفته است که داعش و روند سیاسی داخلی آن را تهدید می کند. همچنین رهبران کشورهایی همچون تونس، لیبی و مصر نیز عوض شده اند. در عین حال، الجزایر، عربستان سعودی و عمان احتمالا تا پایان سال کنونی میلادی با روند انتقال قدرت نامعلومی مواجه خواهند بود. گفتگوهای جدی آمریکا با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور که زمانی سناریویی غیرممکن برای کشورهای حاشیه خلیج فارس پنداشته می شد، برخی از شدید ترین تغییرات را در منطقه به دنبال خواهد داشت؛ به ویژه اینکه اکنون عربستان سعودی و متحدانش به شدت در تلاشند وابستگی های خود را به حمایت های آمریکا کاهش دهند.
تلاش برای سلطه سنی ها
ریاض سال جدید میلادی را با مشکلات و چالش های جدی آغاز کرد. از یک سو، ملک عبدالله پادشاه ۹۱ ساله عربستان به شدت بیمار و در بیمارستان بستری است و از سوی دیگر، بزرگترین تولیدکننده نفت خام در جهان با تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا بر سر بهای نفت در جنگ است. از آنجایی که عربستان سعودی و متحدان اصلی این کشور در منطقه یعنی کویت و امارات متحده عربی دست کم یک تریلیون دلار ذخیره ارزی در اختیار دارند، قادر خواهند بود به رغم بهای پایین نفت خام، سطح تولیدات را برای مدت زمانی طولانی در آینده ثابت نگه دارند.
با این حال، دیگر تولیدکنندگان نفت خام در اوپک نمی توانند شرایط وخیم بازار را به سادگی پشت سر بگذارند. کاهش چهل درصدی بهای نفت خام فشار مالی بیشتری بر ایران و عراق وارد کرده است که هر دو کشور رقبای اصلی عربستان سعودی در درگیری های فرقه ای بین شیعه و سنی و درگیری ها در زمینه انرژی محسوب می شوند. برنامه ریزی های محتاطانه عربستان سعودی برای افزایش ذخایر ارزی بدین معناست که امنیت اقتصادی این کشور دست کم از یک تا سه سال آینده حفظ خواهد شد. از این رو عربستان سعودی به جای تلاش برای بهبود شرایط در بازار نفت، بر مقابله با ایران و از سوی دیگر بازسازی روابط خود با کشور ها و گروه های سنی منطقه که قدرت خود را در چند سال گذشته از دست داده اند، تمرکز خواهد کرد.
راهبرد منطقه ای عربستان از گذشته حمایت از گروه های عرب سنی با ایدئولوژی های محافظه کارانه و مذهب سلفی بوده است. گروه های سلفی از گذشته از سیاست جدا نگه داشته شدند و ایدئولوژی محافظه کارانه آن ها برای عربستان در مقابله با ایران و گروه های شیعه تحت حمایت این کشور کاربرد داشت. از سوی دیگر، عربستان از افزایش قدرت سلفی ها به عنوان ابزاری برای محدودسازی دسترسی به ایدئولوژی های میانه رو در میان سنی ها همچون اخوان المسلمین و شاخه های وابسته به آن، استفاده کرد. ریاض، اخوان المسلمین را در پی توانایی های این گروه در جلب حمایت عمومی و مبارزه برای اصلاحات دموکراتیک، تهدیدی جدی برای خود می داند.
با این حال، کشورهای پادشاهی حوزه خلیج فارس همچون عربستان سعودی با افزایش فشارهای خارجی ارتباط خود را با اخوان المسلمین مجددا مورد بررسی قرار دادند. تهدیدهای داخلی جهادگرایان سلفی و تمایل به محدودسازی دستاوردهای رقبای منطقه ای، کشورهایی همچون عربستان سعودی و امارات متحده عربی را وادار کرد برای بهبود روابط با اخوان المسلمین بکوشند.
تجدید روابط با اخوان المسلمین همچنین بر روابط دیپلماتیک تاثیر خواهد گذاشت. قطر از دیرباز یکی از حامیان اخوان المسلمین محسوب می شد و همین واقعیت روابط این کشور را با دیگر کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی تحت تاثیر قرار داده بود تا اندازه ای که این کشور ها سفارت های خود را در قطر تعطیل کردند. با این حال، ادامه تلاش های آمریکا برای تعامل با ایران و ناراحتی عربستان سعودی از ظهور گروه های جهادگرای سلفی سبب شد ریاض در روابط خود با اسلام گرایان میانه رو تجدید نظر کند. ریاض، منامه و ابوظبی توافق کردند روابط دیپلماتیک با دوحه را از سر بگیرند.
از سوی دیگر، تلاش کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس برای تجدید روابط با اسلام گرایان میانه رو احتمالا به نفع سازمان شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود. به نظر می رسد بهبود روابط قطر با لیبی و از سوی دیگر کاهش تنش ها میان دولت های قطر و مصر احتمال اتخاذ موضعی مشترک را در میان کشورهای عضو سازمان شورای همکاری خلیج فارس در سال ۲۰۱۵، افزایش می دهد.
این بهبود روابط در زمانی حساس صورت گرفته است. در حالی که آمریکا و ایران روند بهبود روابط را طی می کنند، کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس سعی دارند منافع خود را با دخالت و مشارکت مستقیم در لیبی، سوریه و احتمالا یمن ایمن کنند. چنین اقدام نظامی همچنین با هدف نمایش قدرت به ایران و در عین حال با هدف پر کردن جای خالی ترکیه در سیاست های منطقه، صورت می گیرد.
با این حال، قطر در گذشته با چنین اقداماتی مخالف بوده است. قطر پیش تر از منابع مالی و ثروت خود برای حفظ ثبات داخلی و حمایت از گروه های اسلامی از جمله اخوان المسلمین در مصر، النهضت در تونس و گروه های مخالف دولت بشار اسد در سوریه استفاده کرده است. تنش ها بین قطر و متحدان منطقه ای در سال ۲۰۱۴ و پس از حمایت عربستان سعودی و امارات متحده عربی از ناآرامی های سال ۲۰۱۳ در براندازی دولت اخوان المسلین در مصر، تشدید شد. این تنش ها تهدیدی برای ثبات سازمان شورای همکاری خلیج فارس محسوب و به درگیری های داخلی در میان مخالفان دولت بشار اسد در سوریه منجر شدند. عدم اتحاد در سیاست های کشورهای عضو سازمان شورای همکاری خلیج فارس، شکست شورشی های سوری در برابر داعش و گسترش داعش در عراق را در پی داشت.
از سوی دیگر، می توان گفت بدون مداخله نظامی خارجی در سوریه، هیچ یک از طرفین درگیر در این کشور نمی توانند ادعای پیروزی نظامی کنند. در حالی که چشم انداز بی نتیجه ماندن درگیری ها در سوریه بیشتر به واقعیت نزدیک می شود، روسیه و ایران که حامی بشار اسد هستند، تلاش های دیپلماتیک خود را برای مذاکره و یافتن راه حلی برای درگیری ها در سوریه افزایش داده اند؛ به ویژه اینکه هر دو کشور ترجیح می دهند بر مشکلات داخلی ناشی از کاهش شدید بهای نفت خام تمرکز کنند. تصمیم اخیر کویت در خصوص بازگشایی سفارت سوریه نیز نشان می دهد کشورهای حوزه خلیج فارس این واقعیت را که احتمال برکناری اسد از قدرت اندک است، درک کرده اند. عرب های سنی در درگیری های سوریه نیز به چشم انداز مذاکره برای دستیابی به راه حل، توجه بیشتری نشان می دهند. بحران سوریه احتمالا در سال ۲۰۱۵ حل نخواهد شد، اما کشورهای تاثیرگذار در منطقه احتمالا در خارج از میدان جنگ برای یافتن راه حلی برای این درگیری ها تلاش خواهند کرد.
تاثیرگذاری در منطقه
درگیری های داخلی و عملکرد نامناسب، تلاش های کشور ها و گروه های سنی منطقه ای را در راهبرد ها در سوریه با شکست مواجه ساخت. این روند سبب شد ایران قاطعیت خود را در جنوب غربی آسیا حفظ کند و به افزایش منابع و نفوذ خود در رقابت های منطقه ای در کشورهایی همچون لیبی و مصر ادامه دهد.
در این حال، پیشرفت آرام، اما همیشگی ایران در مذاکرات با آمریکا و از سوی دیگر تهدید جنگجویان افراطی در جنوب غربی آسیا، عراق و شمال آفریقا، اتحاد و تجدید روابط میان کشور ها با اکثریت سنی را در منطقه خاورمیانه، ضروری می سازد. اختلاف کمتر در میان سنی ها در منطقه در هماهنگ سازی تلاش ها برای حل درگیری ها در لیبی و سوریه موثر خواهد بود، اگرچه احتمال پایان ناآرامی ها در دو کشور در سال ۲۰۱۵ بسیار اندک است.
با این وجود، موضع گیری هماهنگ عرب های سنی به ویژه در مورد سوریه و در جنوب غربی آسیا، ایران را در دستیابی به توافق با آمریکا تا پایان امسال، تحت فشار خواهد گذاشت. در حالی که به نظر می رسد تعامل ایران و آمریکا به ضرر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود، اما همانطور که ریاض خود را با نقش اخوان المسلمین در خاورمیانه تطبیق داد، این سازمان نیز به تدریج توافق میان تهران و واشنگتن را خواهد پذیرفت. هدف جدید سازمان شورای همکاری خلیج فارس این است که فرصت های ایران را برای موفقیت محدود سازد، اما چشم انداز وجود این فرصت ها را برای ایران نفی نمی کند.
منبع: استراتفور / مترجم: طلا تسلیمی
انتشار اولیه: چهارشنبه 17 دی 1393 / چهارشنبه 23 دی 1393
نظر شما :