گوردون براون در یادداشتی می نویسد
نسل به گروگان گرفته شده
دیپلماسی ایرانی: روز 14 آوریل 2014، تروریست های گروه بوکوحرام، 276 دانش آموز دختر را از یک دبیرستان دولتی در شهر چیبوک در شمال نیجریه ربودند. بسیاری فرار کردند ولی هنوز 210 نفر از آنها هنوز در اسارت هستند و مخفیگاهشان مشخص نیست. احساس ناامیدی و دلتننگی، والدین این دختران را فرا گرفته است و آنها فکر می کنند که فرزندانشان مرده اند. براساس سنت محلی، پس از آن که عزیزان گم شده بعد از چهار ماه پیدا نشوند، برای آنها مراسم تشییع جنازه برگزار می شود. این دختران حدود پنج ماه است که ربوده شده اند.
هیچ کس نمی تواند غم و اندوه وصف ناپذیر این خانواده ها را درک کند، آنها نمی دانند که آیا دخترانشان مورد تجاوز قرار گرفته اند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند و یا به خارج از نیجریه قاچاق شده اند و یا این که هنوز زنده اند. درحالی که شاید بقیه جهان این موضوع را فراموش کرده باشند، والدین این کودکان هر روز صبح با حس عدم قطعیت از خواب بیدار می شوند. امید به سرعت از بین می رود.
کار سختی است که این دختران با خیال راحت برگردند. انجام عملیات نجات از طریق راه حل نظامی بسیار خطرناک است. این احتمال وجود دارد که این دخترها به گروه های جداگانه تقسیم شده باشند، به همین دلیل هرگونه تلاش برای نجات یک گروه، می تواند جان دیگران را به مخاطره اندازد. با وجود مذاکره ی دولت با ربایندگان، این اقدام بسیار خطرناک است.
حتی اگر این دختران به خانه بیایند، هیچ چیز برای آنها و خانواده شان همانند گذشته نخواهد بود. برای بعضی از آنها همین الان هم خیلی دیر است. هفت نفر از والدین این فرزندان با وجود این که نسبتاً جوان بودند به خاطر شرایط سختی که تحمل می کردند، بر اثر حمله قلبی و سکته فوت کرده اند.
اما در میان اندوه، شاید بارقه ای از امید هم وجود داشته باشد. در حالی که ما آینده ی دخترانی که هنوز در اسارت هستند را نمی دانیم، می دانیم که 15 نفر از 57 دختری که فرار کردند، در حال حاضر با وجود تهدیدهای بوکوحرام، مشغول تحصیل در مدرسه هستند. صدها تن از دختران شمال نیجریه در حال حاضر از رفتن به مدرسه ترس دارند، اما این دختران با این ترس مقابله می کنند و مصمم به تلاش برای بازسازی زمان از دسته رفته شان هستند.
این اقدام، نمایشی شجاعانه و شگفت آور است که باید الهام بخش همه ی ما برای مبارزه علیه تبعیض باشد. برای حمایت و تشویق دختران بیشتری به حضور در مدرسه و مواجهه با تهدیدات آدم ربایان، مدارسی امن، منابع مالی، ارتباطات و اقدامات امنیتی برای فرستادن کودکان به مدرسه اتخاذ شده است. متاسفانه واکنش جهان به درخواست های کمک مالی کم و همراه با خساست بوده است. این بی تفاوتی همانند دیگر اقدام جهانی درباره ی راه اندازی مدرسه برای پناهندگان سوری در لبنان بوده است. این عدم نگرانی بیشتر از روی عدم عاطفه است، چون هزینه ی آموزش یک کودک پناهنده فقط 8 دلار در هفته است.
به جز جوانان، شاهد شور و هیجان زیادی از دیگران در این رابطه نیستیم. آنها در مقایسه با بزرگسالان، بیشتر به دنبال احقاق حق آموزش خود هستند. این مسئله بعد از اجتماع صدها نفر از جوانان فعال که از 100 کشور جهان در نیویورک گردهم آمدند و کمپین «دختران ما را برگردانید» را راه انداختند، بیشتر شده است. کمپین «دختران ما را برگردانید» بزرگترین کمپین مبارزه با تبعیض علیه دختران است. البته این تنها بخشی از جنبش جهانی جوانان در رابطه با حقوق مدنی است.
جنبش حقوق مدنی آمریکا که اوج آن در دهه 1960 بود، درباره تبعیض نژادی در داخل و مخالفت با جنگ در خارج از کشور بود. اما جنبش آزادی بخش جهانی، امروز علیه کار کودکان، ازدواج کودکان، قاچاق کودکان و تبعیض علیه دختران است. همه ی این مشکلات تا زمانی که آموزش عمومی برای همه اجباری نشود، ادامه دارد. کاری که غرب یک قرن پیش انجام داد. کمپین 219 دختر نیجریه ای – که به خاطر رفتن به مدرسه ربوده شدند – نبردی برای آزادی است. این نبرد روزی به پیروزی خواهد رسید. هیچ بی عدالتی ای ابدی نخواهد بود. اما برای دختران ربوده شده و عزیزانشان این مبارزه به این زودی ها به موفقیت نخواهد رسید.
منبع: Project Syndicate/ تحریریه دیپلماسی ایرانی/20
انتشار اولیه: یکشنبه 11 آبان 1393 / انتشار مجدد: یکشنبه 18 آبان 1393
نظر شما :