جهان صدای رسای مرجعیت را بهتر می شنود
یکپارچگی جهان تشیع در برابر چنددستگی اهل تسنن
دیپلماسی ایرانی: این روزها بحث شیعه و سنی و درگیری های طایفه ای در سراسر جهان عرب و حتی جهان اسلام مطرح است. نمود آن را در نبرد های خونین داعش در عراق و سوریه به روشنی می بینیم. داعش به صراحت می گوید که شیعیان را سر می برد و شیعه کشی را در اولویت کار خود می داند. داعش برای کشتار خود رده بندی تعریف کرده است: اول از همه شیعیان بعد از آن هر کسی که غیر از شیعیان جلودارش باشند اعم از مسیحیان، ایزدی ها، کردها و غیره و بعد سنی های غیر خودی.
جالب است که داعش کردها را هم از خود نمی داند. دقیقا مشابه خط مشی و تئوری ای که حزب بعث دارد و کردها را با وجود سنی بودن از خود نمی داند و می گوید که باید با آنها همانند شهروندان درجه دو برخورد کرد.
با انتشار تصاویر و اظهاراتی که داعش در صفحات اجتماعی از خود منتشر کرده است، به صراحت گفته بعد از قتل عام شیعیان و تصرف سرزمین های نیل تا فرات هدف بعدی اش خاک اروپا است. سرزمین مسیحیان یا به قول خودش "روم" و ابراز امیدواری کرده است که به زودی پرچم داعش را بر فراز میدان سن پیتر، میدان اصلی واتیکان بالا ببرد. چیزی که به صراحت در مجله الکترونیکی انگلیسی زبان خود نیز منتشر کرده است. اظهارات و بیانیه های داعش با توجه به حجم خونریزی ها و وحشی گری هایی که در سراسر بلاد شام و عراق مرتکب می شود، همچنین خط و نشان هایی که برای مسیحیان کشیده و می کشد، وحشت اروپایی ها را برانگیخته است. آنها خوب می دانند بعد از خاورمیانه نوبت به اروپا است و داعش قتل عام مسیحیان را فریضه ای دینی برای خود می داند. برای همین وحشت سراپای غرب را فرا گرفته است و بسیاری می گویند حتی یکی از دلایل بسیار ایجاد پیمان بین المللی مبارزه با داعش همین وحشت غربی ها است.
در این میان سکوت جبهه سنی یا مواضع ضعیف آن در برابر داعش شبهات بسیاری را به وجود آورده است. بسیاری از محافظه کاران اروپایی و امریکایی اهل تسنن را متهم می کنند که با سکوت خود به طور غیر مستقیم و تلویحی از داعش حمایت می کنند و به کارهای غیر انسانی آن مشروعیت می دهند. از جمله ولی نصر، از چهره های سرشناس امریکایی و مشاور سابق رئیس جمهوری امریکا که خود جمهوری خواه است و در گفت وگو با سی ان ان می گوید: «جریان سنی با سکوت خود رسما از تحرکات داعش حمایت می کند. ما در هیچ کجا ندیدیم که رهبران سنی به طور جدی و محکم داعش را محکوم کنند و به انتقاد از آن بپردازند و از آن تبری جویند.»
بسیاری معتقدند که جبهه سنی دارای یک مرجعیت واحد نیست. به اعتقاد بسیاری الازهر مصر دیگر همانند سابق مرجعیت فکری جریان اهل تسنن محسوب نمی شود و دیگر بسیاری از فرقه ها و گروه های اهل تسنن در جهان عرب و جهان اسلام سنی مذهب از دستورات آن پیروی نمی کنند. به اعتقاد آنها با افزایش تمایلات افراطی در میان اهل تسنن عربی و غیر عربی و افزایش گرایش ها به رادیکالیسم سلفی جایگاه الازهر تضعیف شده است و این جریان دیگر آن نفوذ سابق را ندارد. این دیدگاه نزد بسیاری از پژوهشگران خاورمیانه غربی رایج است. به اعتقاد آنها فرقه های اهل تسنن به سمتی می روند که روز به روز بیشتر انسجام خود را از دست بدهند و در این میان رهبری ها و مرجعیت های دینی آنها نیز روز به روز بیشتر می شود و این تشتت و پراکندگی سبب می شود که از یک سو جامعه اهل تسنن نتواند مواضعی واحد در برابر جهان بیرونی اتخاذ کند و نیات و نظریات و ایده ها و مواضع خود را به روشنی به جامعه جهانی بیان کند و از سوی دیگر کنترل جوامع درونی اش سخت تر می شود چرا که دیگر آن جوامع از مرجعیت فکری واحدی تبعیت نمی کنند. عملا نیز شاهدیم، عده ای از مکتب وهابیت عربستان تبعیت می کنند، عده ای به دنبال مکتب اخوانی هستند و قطر را به دلیل وجود رهبران دینی جماعت اخوان المسلمین از جمله یوسف القرضاوی، مرکز فرماندهی و مرجعیت فکری خود می دانند، عده ای تونس و راشد الغنوشی را مرجع فکری خود انتخاب کرده اند، شماری طرفدار مرجعیت فکری الازهر هستند، در مغرب و الجزایر شیوه فکری دیگری دنبال می شود در حالی که هم زمان ابوبکر البغدادی، رهبر داعش و ایمن الظواهری، رهبر القاعده نیز تلاش دارند خود را به عنوان مرجع فکری اهل تسنن جا بزنند.
در مقابل بسیاری از کارشناسان معتقدند که جبهه شیعیان بسیار یکپارچه است و مرجعیت آن کاملا روشن و برجسته است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در حال حاضر در جامعه شیعی بدون اذن آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب و آیت الله سیستانی، مرجع عالی نجف اشرف حتی یک گلوله هم شلیک نمی شود و هر کس خلاف نظر این دو کاری انجام دهد فورا توسط جامعه شیعی طرد می شود. نمونه های این ادعا بسیار است. در عراق، لبنان، بحرین، یمن، سوریه و خلاصه در هر جایی که شیعیان حضور دارند مرجع آنها مقام معظم رهبری یا آیت الله سیستانی است. علاوه بر آن نزدیکی دیدگاه این دو مقام دینی به گونه ای است که در بسیاری از موارد آرای آنها با یکدیگر هم پوشانی دارد و بسیاری موارد مواضع آنها یکی است. مثلا در عراق هنگامی که آیت الله سیستانی فتوای جهاد صادر کرد، مقام معظم رهبری از این فتوا حمایت کردند و دیدیم که این هم نظری چه کمکی در پیشبرد اهداف شیعیان در عراق کرد و مقابل افراط گرایی و صدماتی که می رفت داعش بر شیعیان تحمیل کند، ایستاد و موثر واقع شد.
به اعتقاد کارشناسان این مساله به نقطه قوت شیعیان در مقابل اهل تسنن در تعامل با جامعه جهانی تبدیل شده است. در حالی که اهل تسنن با عدم انسجام یا مجبورند تن به رهبری گروه های افراطی نظیر داعش بدهند یا به دلیل پراکندگی نمی توانند سیاست های خود را پیش ببرند، شیعیان با محوریت این دو مرجع به خوبی با جامعه جهانی تعامل می کنند و جهانیان به خوبی می دانند که برای دریافت دیدگاه ها و نظرات شیعیان باید از کانال این دو وارد شوند. دیدار مقام های ارشد جهانی نظیر دبیر کل سازمان ملل با مراجع دینی از جمله آیت الله سیستانی یا مقام معظم رهبری دلیلی بر این ادعا است. در این میان میانه روی و پرهیز از خشونتی که همیشه مراجع شیعی به آن توصیه کرده اند، سبب شده است تا وجهه مسالمت جو و صلح طلبی از جهان اسلام در برابر وجهه خشونت طلب اهل تسنن به نمایش در آید. برای همین نیز شاهدیم که شیعیان در سایه این انسجام روز به روز دستاوردهای جدیدی به دست می آورند. اگر این انسجام ادامه یابد و این یکپارچگی حفظ شود می توانیم در سایه فروپاشی و چنددستگی جهان تسنن در آینده باز هم شاهد پیشرفت ها و دستاوردهایی در جهان تشیع باشیم.
نظر شما :