در سایه هماهنگی مسکو با تهران برای پیشبرد اهداف منطقهای
روسیه به مذاکرات ایران و آمریکا امیدوار است
دیپلماسی ایرانی: ایمان رجب، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک در قاهره در تازه ترین پژوهش خود تحرکات سیاسی روسیه و دیپلماسی آن را در خاورمیانه مورد بررسی قرار داده است. به اعتقاد وی مسکو تلاش دارد از یک سو مصالح خود را در خاورمیانه حفظ کند و از سوی دیگر اهداف و مصالحش با اهداف و مصالح امریکا تلاقی دارد، از این رو هر دو طرف رویکردی مشابه از لحاظ تلاش برای تسلط بر منطقه را پیش روی خود دارند.
به گزارش روزنامه العرب، چاپ لندن، بسیاری از کارشناسان و متخصصان بر این اعتقادند که مصالح روسیه در خاورمیانه در سال های اخیر به شکل بی سابقه ای افزایش یافته است، به ویژه بعد از انقلاب های موسوم به بهار عربی اهمیت استراتژیک منطقه و بحران های رو به افزایش آن برای روسیه بسیار افزایش یافته و این مساله سبب شده است تا فعالیت های دیپلماتیک روسیه در منطقه به شکل ملحوظی افزایش یابد. در این میان پرونده سوریه اهمیتی ویژه برای روسیه دارد و مسکو به هیچ وجه حاضر نیست این هم پیمان مهم خود در خاورمیانه را از دست بدهد. برای همین است که شاهدیم با وجود گذشت سه سال از جنگ و درگیری های ویرانگر این کشور همه چیز همچنان در نقطه صفر خود به سر می برد در عین حالی که فعالیت جریان های تندروی وابسته به القاعده نیز بسیار افزایش یافته است.
ناظران معتقدند که حمایت روسیه از حکومت بشار اسد در سوریه دلایل متعددی دارد، مهم ترین آنها این است که روسیه به دنبال نقشی است که به موازات امریکا، آن را به بازیگری حیاتی در خاورمیانه تبدیل کند.
رجب در این پژوهش خود به افزایش فعالیت های بخش سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه اشاره می کند و می نویسد که مصالح استراتژیک مسکو کاملا روشن است، چارچوبی روشن برای پیشبرد سیاست های خود دارد، مسکو برای هر بخش از خاورمیانه سیاستی تعریف شده در اختیار دارد و بر اساس چارچوبی مشخص سیاست خود را پیش می برد. اما مساله روسیه این است که برای تحقق اهداف خود در خاورمیانه با مشکلات متعددی روبه رو است که رسیدن به اهدافش را سخت می کند.
وی تاکید می کند، استراتژی روسیه در قبال خاورمیانه ابعاد مختلفی دارد. نخستین بعد آن این است که این طور به نظر می رسد که روسیه می خواهد وضعیت فعلی در خاورمیانه را به هر قیمتی شده حفظ کند. روس ها نسبت به انقلاب های عربی که از اواخر سال 2010 آغاز شده است به دیده تردید می نگرند. برخی از اداره های سیاسی روسیه بر این اعتقادند که آن چه در کشورهای عربی می گذرد "انقلاب های رنگی" هستند و با آنها نیز بر همین اساس برخورد می کنند، یعنی مشابه همین رفتاری که روسیه در قبال برخی کشورهای اروپای شرقی در هزاره جدید در پیش گرفته است. بر این اساس روس ها معتقدند که آن چه در تونس و مصر و لیبی و سوریه و یمن در طول سال های 2010 و 2011 اتفاق افتاد، انقلاب های رنگی با تحریک نیروهای خارجی بودند که ایالات متحده از آنها حمایت می کرد. از این لحاظ مسکو تصور می کند که امریکا از ابزارهای غیر نظامی برای دخالت در امور داخلی این کشورها استفاده می کند. بر این اساس در صورتی که بخواهد این وضعیت ادامه یابد و انقلاب های عربی به همین شکل در دیگر کشورهای منطقه گسترش یابند فضایی مثل فضای جنگ سرد شکل خواهد گرفت که یک طرف آن کشورهای حامی "انقلاب های رنگی" هستند و در مقابل آنها مخالفان این انقلاب ها.
بعد دوم به تصویر روسیه از ایالات متحده و سیاست های اعتمادسازی اش در رابطه با کشورهای منطقه باز می گردد. روسیه این سیاست امریکا را تهدیدی برای مصالح خود می داند. مساله ای که روسیه را در وضعیت سختی قرار داده و این کشور را بر آن داشته است تا از روابط تاریخی ای اش با کشورهای منطقه محافظت کند. روسیه نسبت به روابط اعراب با ایالات متحده حساس است و برای همین تلاش دارد با توجه به سختی هایی که در مواضعش در قبال بحران ها مواجه است، موازنه ای را در روابط منطقه ای اش ایجاد کند.
بعد سوم به تعامل همه گروه های فعال در منطقه اعم از دولت ها و گروه های غیر دولتی مثل سازمان های فعال در امور جامعه مدنی و اندیشکده ها باز می گردد. در این بعد شاهد نوعی تحول در مواضع روسیه در قبال این مراکز هستیم. در گذشته مسکو بر این اعتقاد بود که این موسسه ها ابزاری برای اعمال نفوذ امریکا و ایجاد ناآرامی در منطقه هستند در حالی که اکنون خود با آنها رابطه برقرار کرده است و از آنها بهره برداری می کند.
بعد چهارم به کشورهایی باز می گردد که دامنه نفوذ روسیه را در منطقه تقویت می کنند. اگر ایالات متحده امریکا برای افزایش نفوذ خود در خاورمیانه به ویژه از سال 2011 به این سو از کشورهایی نظیر قطر و ترکیه و گروه های اخوان المسلمین استفاده می کرد، روسیه نیز تلاش دارد مشابه همان شیوه را به سود خود در منطقه دنبال کند. برای همین مثلا سیاست هایش را با ایران هماهنگ می کند بدون این که توجه ویژه ای به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان داشته باشد. در حال حاضر اهمیتی که روسیه به ایران می دهد بیش از هر کشوری است. به اعتقاد روس ها ایران کشور اصلی خلیج فارس است و به زودی به قدرت برتر منطقه تبدیل خواهد شد. روس ها بر این باورند تنها بحران ایران با غرب بحث هسته ای آن است که به زودی این مساله از طریق گفت وگوهای مستقیم ایران با غرب حل خواهد شد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
انتشار اولیه: سه شنبه 20 خرداد 1393/ باز انتشار : یکشنبه 25 خرداد 1393
نظر شما :