در سایه چالش سازمان سیا و ارتش امریکا برای خروج از افغانستان

پاکستان نگران منافع خود است

۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ | ۱۶:۴۱ کد : ۱۹۳۲۷۰۴ آسیا و آفریقا گفتگو
نوذر شفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و تحلیلگر مسائل افغانستان و پاکستان در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که موضع گیری های اخیر برخی مقام های پاکستانی در خصوص ترس از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بیشتر به ژست های سیاسی می ماند تا دغدغه ای جدی.
پاکستان نگران منافع خود است

دیپلماسی ایرانی: 2014 سال موعود برای امریکایی ها است. باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در نخستین روزهای حضور خود در کاخ سفید در سال 2009 میلادی متعهد شد که به وعده انتخاباتی خود مبنی بر پایان دادن به حضور نظامی امریکایی ها در کشورهای عراق و افغانستان جامه عمل بپوشاند. عقب نشینی نیروهای امریکایی از عراق بسیار زودتر از خروج آنها از افغانستانی صورت گرفت که به تعبیر بسیاری از تحلیل گران غربی به ویتنام امریکا در تاریخ جدید سیاسی این کشور تبدیل شده است. خروج نیروهای امریکایی از افغانستان با اما و اگرهای فراوانی روبه رو شده است. کشورهای همسایه هرکدام دیدگاه های متفاوتی نسبت به نحوه این خروج نیروهای امریکایی دارند. برخی انتظار این عقب نشینی را می کشند و برخی هم چون پاکستان تصور می کنند که خروج نیروهای امریکایی یعنی پایان فرصت طلایی که بیش از یک دهه به مدد این حضور در دسترس اسلام آباد قرار گرفته بود. پاکستان در تازه ترین موضع گیری خود ضمن ابراز ناراحتی از این برنامه امریکایی ها نسبت به شکل گیری مجدد طالبان در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. مساله ای که مولود نگاه های مردد به این میزان اصرار اسلام آباد برای بقای نیروهای خارجی در افغانستان شده است. در خصوص نگاه پاکستان به برنامه امریکا در افغانستان پس از 2014 و فاصله گرفتن سیا از ارتش در ایالات متحده در برنامه های افغانستان با نوذر شفیعی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و تحلیلگر مسایل افغانستان و پاکستان گفت وگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه می خوانید:

یکی از وزرای کابینه دولت پاکستان از خروج نیروهای ناتو و ارتش آمریکا از افغانستان ابراز نگرانی کرده و این بار ترس از بازگشت طالبان به قدرت را بهانه کرده است. آیا علت نارضایتی پاکستانی ها در پشت پرده هم ترس از طالبانی است که به هرحال از سوی بخش هایی از بدنه حاکمیت در اسلام آباد حمایت می شود؟

اگر این موضع گیری پاکستان از منظر تعقل باشد، نشان از نوعی دگرگونی در ذهنیت مقام های پاکستانی است. زیرا پاکستان حامی طالبان بوده و از هر نوع اقدامی که به قدرت گیری طالبان منجر شود، حمایت می کند.  به نظر می آید این قبیل موضع گیری ها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند بدین معنا که پاکستانی ها سعی دارند اینگونه وانمود کنند که ارتباطی با طالبان ندارند. تحلیل دیگری که می توان داشت این است که پاکستان به دلیل فقدان منافع لازم در داخل به منظور استفاده از منابع خارج، برای خود مزیت سازی می کند. درواقع آنها سعی می کنند با نگه داشتن آمریکا در افغانستان روند کمک های آمریکا به پاکستان تداوم داشته باشد. وقتی مقوله ای به نام طالبان و آمریکا وجود نداشته باشد، زمینه ای هم برای بهره گیری پاکستان از منابع آمریکا وجود نخواهد داشت. بر این اساس به نظر می رسد که پاکستان تمایل به ادامه حضور آمریکا در افغانستان دارد و برای این بقا ترس از قدرت گیری طالبان را بهانه می کند. زیرا پاکستان سعی دارد به طور ظاهری خودش را متحد آمریکا در جنگ علیه تروریسم نشان دهد و از این طریق منابع و کمک هایی را از آمریکا دریافت کند. به نظر می آید سیاست های کلی پاکستان نسبت به طالبان تغییری نکرده است. این را هم نه دولت پاکستان، بلکه آی اس آی یعنی سازمان امنیت و اطلاعات ارتش پاکستان تعیین می کند. زمینه هایی وجود دارد که اساسا  دولت پاکستان توان ورود به آنها را ندارد. برای نمونه یکی مساله کشمیر و دیگری مساله افغانستان است. این موارد در دست آی اس آی بوده و این سازمان در مورد آن تصمیم گیری می کند.

تا چه حد ابراز نگرانی اسلام آباد از خروج نیروهای ناتو متاثر از گسترش نفوذ ایران در افغانستان است و یا اینکه احتمال دارد که منافع پاکستان که بخشی از آن متاثر از روابطش با عربستان است نادیده گرفته شود؟

اگر کارکرد آمریکایی در افغانستان را سرکوب طالبان و تروریسم بدانیم، این حضور به تقویت جایگاه ایران کمک می کند. زیرا تهدید تروریسم تهدیدی علیه ایران هم هست و برعکس هرچه تروریسم در افغانستان سرکوب شود، پاکستان منافعش را از دست می دهد. زیرا پاکستان از طریق طالبان در پی تامین منافع در افغانستان است. بنابراین مساله ایران، یک مساله خنثی است. تداوم حضور آمریکایی ها در افغانستان اگرچه تهدید امنیتی برای ایران است، اما بدان معنا نیست که با عدم حضورشان جای پای ایران بازتر شده یا نفوذ پاکستان کاهش پیدا کند.

مقامات آمریکایی اعلام کردند که سازمان سیا در نظر دارد، شبکه و پایگاه های محرمانه خود در افغانستان را تعطیل و نیروهای خودش را در تابستان سال جاری از کابل بیرون کند. این مساله نگرانی هایی را در ارتش آمریکا به وجود آورده است. چرا سازمان سیا دست به چنین اقدامی می زند و به نوعی حمایت خود را از ارتش آمریکا سلب می کند؟

امکان ندارد که آمریکا با خروج نیروها از افغانستان روابط نظامی_ امنیتی اش را با افغانستان قطع کند. روابط ممکن است در سطح آشکار همانند آن چیزی که اکنون است، نباشد ولی در شکل پنهانی وجود دارد. نکته دیگر آنکه سازمان سیا و ارتش در چارچوب سیاست کلان آمریکا در افغانستان فعالیت می کنند. اینگونه نیست که سازمان سیا به صورت مستقل تصمیم بر ماندن یا نماندن در افغانستان بگیرد بلکه فقط می تواند نظر خود را در چارچوب مدل سازمانی تصمیم گیری ابراز کند. آمریکا کارکردهایی را در افغانستان در چارچوب نگاه های کلان مدنظر دارد. این مساله نیز تحت تاثیر یک سازمان یا نهاد نیست، بلکه تحت تاثیر ساختار کلی و همینطور دکترین امنیتی ایالات متحده آمریکا است. قاعدتا باید اینگونه باشد که اگر ارتش خارج شد، سازمان سیا جایگزین آن شود. سازمان سیا به خاطر افزایش نقشش باید از خروج ارتش استقبال کند. مگر اینکه بپذیریم سازمان سیا طراح و برنامه ریز نهایی ارتش آمریکاست و فرماندهان آمریکایی ناچارند از این سازمان تبعیت کنند. در این صورت چون ابزار سیا برای عمل در افغانستان از دست می رود و نمی تواند کارکردهای خودش را انجام دهد، ممکن است نگران باشد. یعنی سازمان سیا فعالیت های خود در افغانستان را بدون حضور ارتش غیر مفید قلمداد می کند.

سازمان سیا در نظر دارد در تابستان سال جاری پرداخت حقوق به نیروهای افغان که برای بیش از یک دهه به آنها آموزش داده و در مبارزه با طالبان کمک می کرده را قطع کند، آیا قطع کمک های مالی و آموزشی باعث قوت گرفتن نیروهای طالبان و اضمحلال نیروهای افغان نمی شود؟

اگر قرار بر خروج نیروهای ارتش آمریکا از افغانستان است، آمریکا باید کارکردی از خود به جای بگذارد و سپس خارج شود. کارکرد نیز آموزش کافی به نیروهای پلیس ملی و ارتش ملی و سپس دادن تجهیزات لازم به آنهاست. اینکه سازمان سیا اعلام کرده چنین کارکردی را به جا نمی گذارد، بدین معناست که سعی می کند جامعه افغانستان را به تداوم حضور نظامی آمریکا مجبور کند. آنها می خواهند از این طریق کارکرد مثبت خود را به فرجام نرسانده و جامعه افغانستان کماکان وابسته به حضور نظامی آمریکا باشد.

افغانستان محل چالش ایران و پاکستان شده است، آیا با خروج نیروهای ناتو، ارتش و سیا این چالش پررنگ تر یا کم رنگ تر می شود؟

به نظر می آید با خروج نیروهای آمریکایی به طور حتم آزادی عمل طالبان افزایش یابد. افزایش آزادی عمل طالبان، یعنی آزادی عمل پاکستان در افغانستان و آزادی عمل پاکستان نیز به معنی محدود شدن آزادی عمل ایران است. مگر اینکه ما بپذیریم تداوم بحران در افغانستان زیان هایی را برای هر سه کشور، ایران، پاکستان و افغانستان به دنبال داشته و وقت آن است که این سه کشور، به سمت حل بحران در افغانستان و بهره گیری از ظرفیت های موجود حرکت کنند. این می تواند منفعت متقابلی را برای هر سه کشور به همراه داشته باشد.

انتشار اولیه: سه شنبه 23 اردیبهشت 1393/ باز انتشار: دوشنبه 29 اردیبهشت 1393

کلید واژه ها: پاکستان نوذر شفيعي


نظر شما :