پروژکت سیندیکیت توصیه کرد
لزوم ایفای نقش پررنگ تر اروپا در مورد ایران
دیپلماسی ایرانی: ماه گذشته، درحالی که توجه جهان به بحران کریمه و عملیات جستجو برای هواپیمای ناپدید شده مالزیایی معطوف بود، دور دیگری از مذاکرات هسته ای بین ایران و گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) به سرعت در وین برگزار شد. هرچند این مذاکرات در هفته جاری نیز ادامه می یابد، نتیجه گفت و گو ها روشن نیست و رهبران جهان نمی توانند هزینه حواس پرتی های خود در این زمینه را تقبل کنند.
این موضوع به خصوص در مورد اروپا صدق می کند که رویکرد متحد اش در مورد ایران تا کنون ارزشمند نبوده است. در واقع این بخشی از تحریم های اروپایی بود که در نهایت ایران را پای میز مذاکره آورد و به مرحله اجرا در آمدن دیپلماسی اروپایی روند دستیابی به برنامه اقدام مشترک را تسهیل کرد. سندی که در ماه نوامبر امضاء شد و به ایران و گروه 1+5 امکان می دهد که تا ماه جولای به منظور دستیابی به توافق جامع هسته ای مذاکره کنند.
اما اکنون، در حالی که این طرح به میانه راه رسیده است، پیشرفت اندکی وجود داشته و مذاکرات اخیر نیز در دو مساله کلیدی به نتیجه نرسیده است: میزان غنی سازی قابل پذیرش در ایران و آینده راکتور آب سنگین اراک . تناقض آشکار بین عدم حصول نتیجه و اظهارات اخیر تهران مبنی بر دستیابی به توافق تا ماه جولای وجود دارد و پرسش مهم در مورد استراتژی و اهداف جمهوری اسلامی مطرح می کند. پرسش هایی که مذاکره کنندگان باید در زمانی که در مورد بهترین رویکرد تصمیم گیری می کنند، به دقت به آن بپردازند.
کلید موفقیت پیشینه ای است که این روند در گذشته پیش رفته است. ایران سرزمین تضادهاست. این تضادها در سفر اخیر هیات های اروپایی به ایران مشهود بود. کشوری که در آن تضاد بین سنت و مدرنیته نمایان است.
بیش از 60 درصد ایرانیان پس از انقلاب اسلامی به دنیا آمده اند و بیش از 40 درصد آنها پس از جنگ ایران و عراق در دهه 80 میلادی زاده شده اند. برای آنها، انقلاب بخشی از تاریخ است. از سوی دیگر نتیجه سال ها اعمال تحریم های سنگین علیه ایران نیز در این کشور قابل مشاهده است. هرچند ایرانیان قادر بوده اند تا حدودی پیامد های تحریم ها را تعدیل کنند، نرخ تورم و بیکاری همچنان بالا و نرخ تولید سرانه بسیار پایین است.
ترکیب جمعیت جوان ایران با اقتصاد ضعیف این کشور یک تهدید به شمار می رود و دولت جدید ایران می کوشد از طریق بهبود روابط با جامعه بین المللی، چشم انداز اقتصادی را روشن تر کند.
علاوه بر این، شیوه مذاکره ایران مانند پایتخت اش پیچیده و خسته کننده است. ایران از سویی تاکید دارد که به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست و از سوی دیگر تاسیسات غنی سازی زیرزمینی احداث می کند که از حمله های هوایی در امان است.
واقعیت این است که ایران نمی خواهد از توانایی دستیابی به تکنولوژی تولید سلاح هسته ای صرفنظر کند. در مذاکرات هسته ای با ایران نیز چنین هدفی دنبال نمی شود و غرب تنها می کوشد زمان ورود ایران به باشگاه هسته ای را از طریق در نظر گرفتن محدودیت هایی برای غنی سازی و برقرار کردن رژیم بازرسی گسترده و نامحدود، افزایش دهد. غرب همچنین علاقمند است با ایران در مورد راکتور آب سنگین اراک نیز به توافق برسد.
ایران می کوشد مذاکرات هسته ای را از موضوع موشک های بالستیک یا حمایت از نیروهایی مانند حزب الله و وضعیت حقوق مدنی، جدا کند. از آنجایی که آمریکا نمی خواهد به عنوان طرفی که مذاکرات را به شکست کشانده معرفی شود، احتمال مطرح شدن این موضوعات در جریان مذاکرات با ایران بسیار اندک است. از سوی دیگر دیدار کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با برخی فعالان مدنی در ایران نیز تنها یک اقدام سمبولیک بود.
این در حالی است که ایران در منطقه نیز در حال پیشرفت است. در حالی که تهران از بشار اسد در سوریه حمایت می کند؛ روابط ضعیف آمریکا و عربستان سعودی ، به نفع ایران است. به خصوص اگر تحریم ها علیه ایران تعدیل شوند؛ تهران می تواند به سوی تغییر توازن منطقه ای گام بردارد.
دستیابی به یک توافق در موضوعی خاص با ایران، یک دستاورد سیاسی خارجی برای دولت اوباما به شمار می رود و می تواند به او در فاصله گرفتن آمریکا از خاورمیانه کمک کند. اما ایران می داند که زمان در حال سپری شدن است و دوره ریاست جمهور باراک اوباما نیز تا دو سال دیگر به پایان می رسد. اکنون جمهوریخواهان در آمریکا برای ورود به کاخ سفید در موقعیت آماده باش قرار گرفته اند. جمهوریخواهان مانند دمکرات ها در مورد ایران عملکرد ملایمی ندارند.
در چنین شرایطی اروپا می تواند نقشی کلیدی ایفا کند. در حالی که از نظر ایران، اروپا در مقایسه با آمریکا موضع نرم تری دارد، نقش اروپا می تواند پررنگ تر شود. از سوی دیگر در مذاکرات سال گذشته نیز نوعی مانور از جانب فرانسه موجب شد که شرایط سخت تری برای توافق هسته ای مقدماتی در نظر گرفته شود.
یک دهه قبل، اروپا از اینکه ایران تحت فشار آمریکا میز مذاکرات را ترک کرد، نا امید شد. اقدامی که برخی می گویند به روی کار آمدن محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران کمک کرد. امروز، اروپا می تواند یک نیروی محرکه در روند مذاکرات با ایران باشد. به خصوص زمانی که کنگره آمریکا به یک مانع در راه به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای تبدیل شده است.
در واقع، در مورد ایران، رویکرد متحد اروپا، این اتحادیه را قادر می سازد تا تاثیر بیشتری داشته باشد. تاثیری فراتر از از موضوع مهم سیاست خارجی دیگر. این باید به یک الگو برای آینده و درسی برای حال حاضر تبدیل شود. اروپا با حفظ اتحاد خود می تواند به ایران، آمریکا و خود نشان دهد که استحقاق ایفای نقش به عنوان یک بازیگر بزرگ جهانی را دارد.
منبع: پروژکت سیندیکیت/ تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
نظر شما :