در سایه سفر اردوغان به تهران
ایران و ترکیه به نقشه راه سیاسی نیاز دارند
دیپلماسی ایرانی: اردوغان در روزهایی به ایران سفر می نماید که در داخل کشورش همچنان درگیر بحران است. بحرانی که سقوط ارزش لیر آرام آرام می تواند به آن ابعاد جدیتری بخشد. سفر به هنگام بحران و عادی نشان دادن وضعیت داخلی از ویژه گیهای خاص اردوغان است و سفر به تهران فارغ از این هدف ، می تواند عامل ترمیم چهره آسیب دیده ترکیه در تنش زدایی با منطقه نیز تلقی گردد.
از منظرکلی سفر اردوغان به تهران در چارچوب سفرهای دوره ای دوجانبه بوده و اهمیت آن در این نکته است که نخستین سفر اردوغان در دولت جدید می باشد. ایران و ترکیه از مهمترین همسایگان یکدیگر بوده و روابط خوب و رو به گسترش دستور کار همه دولت ها بوده است. در دولت تدبیر و امید روابط با همسایگان از اولویت خاص برخوردار است و طبیعی می باشد که در میان همسایگان، ترکیه جایگاه ممتازی داشته و سفر در این راستا حائز اهمیت است.
ایران و ترکیه دو همسایه مهم و از نگاه یکدیگر تاثیرگذار برهم و منطقه می باشند. فارغ از اینکه داشتن روابط مناسب و روبه گسترش از الزامات ناشی از همسایگی می باشد این هدف تامین کننده منافع ملی این دو کشور در منطقه نیز می تواند باشد. با انتخابات 24 خرداد شرایط ایران تغییر نمود و فضای جدیدی بر روابط ایران با جهان و به تبع آن با ترکیه ایجاد گردید. در همین راستا با توجه به سیاست پویا و چند وجهی ترکیه و خصوصیات ترک ها در استفاده از فرصت ها و فرصت سازی این سفر از اهمیت ویژه برخودار است.
دولت اردوغان در دوره هشت ساله دولت نهم و دهم نیز از اولین دولت هایی بود که اقدام به ارسال پیام تبریک نمود و توانست به مراوداتی نزدیک با ایران دست یابد. آنکارا از فرصت تحریم ایران بهره فراوان برد و از جمله دلایل عبور آرام ترکیه از بحران اقتصادی جهانی که اروپا نیز درگیر آن گردید روابط ویژه با ایران بود. در واقع اقتصاد ایران تاثیر مهمی در اقتصاد ترکیه داشته و چون مقطع جنگ ایران و عراق سبب رشد اقتصادی ترکیه گردید. در دوره هشت ساله دولت نهم و دهم علیرغم منافع اقتصادی کلان ترکیه از قبال ایران، این کشور داوطلبانه استقرار سپر موشکی ناتو در خاک خود را پذیرفت و با این اقدام مهمترین خطر را برای امنیت ملی ایران ایجاد نمود. اظهارات راسموسن دبیرکل ناتو مبنی بر اینکه هدف سپر موشکی ایران است تائیدی بر ابعاد خطرات این اقدام بر امنیت ملی ایران و همراهی ترک ها با آن است. در موضوع هسته ای نیز حمایت ترکیه از فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران، موضعی فراتر از موضع امریکا نبوده اما ترک ها بگونه ای آن را نمایش داده و می دهند که گویا باید ایران منت دار ترک ها باشد. این در حالی است که ترک ها باید در موضوع هسته ای مدیون ایران باشند زیرا هزینه های پرداختی ایران در موضوع هسته ای امروز بسترساز فعالیت هسته ای ترک ها شده است. در بعد منطقه ای تلاش ترکیه برای تغییر معادلات منطقه ای به زیان ایران در عراق ، سوریه و لبنان امری است که نیاز به توضیح ندارد. حرکت در دایره تنگ نگاه و رقابت مذهبی، ترکیه را در صف مرتجع ترین کشورهای عربی قرار داده و آسیب فراوان به چهره ترکیه ای زد که نماد آن آتاترک بود.
امروز وپس از انتخابات و در دوره جدیدی که در روابط تهران و آنکارا آغاز شده ، انتظار می رود رابطه ایران و ترکیه بیش از آنکه حاصل شرایط نابرابر باشد، در مسیر منافع متقابل بنحوی تنظیم گردد که حاصل جمع آن برد- برد در کلیه سطوح روابط گردد.گفته می شود تشکیل شورای عالی همکاری میان ایران و ترکیه که توافق مقدماتی آن در سفر چندی پیش ظریف به ترکیه صورت گرفته است، از جمله موضوعات مهم در دستور کارسفر اردوغان به تهران می باشد.
تشکیل شورای عالی همکاری میان ایران و ترکیه اگردارای اراده واقعی و پشتیبانی فکری باشد، می تواند اقدام و گامی در جهت همکاری راهبردی باشد و اگر غیر از این باشد نمی توان به آن چندان دلخوش نمود. طرح این موضوع در این مقطع می تواند سبب ترمیم چهره حزب عدالت و توسعه در داخل ترکیه ، و کمک به بازگشت این کشور به منطقه و صدمه زدن به همکاری راهبردی تهران - بغداد و تهران - دمشق و خوشبینی نسبت به ترکیه در ایران گردد. شایان ذکر است که آنکارا اولین قرارداد همکاری استراتژیک خود در منطقه را با دمشق و بعد از آن با بغداد منعقد نمود . در همین راستا آنکارا و دمشق تا جایی پیش رفتند که در حلب و قاضی آنتپ جلسه کابینه مشترک تشکیل دادند. خوشبینی دیروز، به آنجا رسیده است که امروز ترکیه مهمترین عامل بحران در سوریه و ناامنی در عراق شده است.
بنظر می رسد روابط ایران و ترکیه بیش از آنکه نیاز به طرح هایی با اهداف سیاسی گذرا داشته باشد، نیاز به تغییر ذهنیت داشته باشد. باید روابط ایران و ترکیه را از اسارت ذهنیت چالداران خارج گرداند و این امکان پذیر نخواهد شد مگر اینکه ذهنیت مقامات تغییر نماید. ایران با انقلابش و هزینه هایی که برای مردم فلسطین پرداخت نموده و می نماید از ذهنیت چالداران دور شد ولی برخی از مقامات ترک با همراه شدن در توهم هلال شیعی علنا اعلام کردند، منطقه سی سال تحت تاثیر موج شیعی بوده و امروز تحت تاثیر موج سنی قرار گرفته است. صاحب این اندیشه اعتقاد دارد هرجا که پای سرباز عثمانی رسیده ترکیه باید آنجا حضور یابد. بنظر می رسد باید قبل از هر چیز این ذهنیت اصلاح شود و پس از آن می توان نقشه راهی را تدوین نمود که طی آن ایران و ترکیه با همکاری در جهت ایجاد اتحادیه راهبردی نه تنها میان خود بلکه منطقه حرکت نمایند. اگر شورای مزبور همراه با تغییر ذهنیت باشد می تواند نقطه شروع خوبی در روابط دوجانبه باشد.
در روابط ایران و ترکیه باید درک نمود که اهمیت تهران از آنکارا و آنکارا از تهران کمتر نیست. به نظر می رسد همانگونه که نگاه برابر برلین به پاریس و پاریس به برلین به ارتقاء موقعیت این دو پایتخت در معادلات جهانی انجامیده ، پذیرش اهمیت و جایگاه ایران و ترکیه از سوی یکدیگر نیز به ارتقاء موقعیت دو کشور در عرصه معادلات جهانی کمک نماید. این تحول موجب می گردد توانمندی های دو کشور را درخدمت سیاست های سازنده دوجانبه و منطقه ای درآورده شود. در روابط ایران و ترکیه عبور از ذهنیت چالداران، آشتی با گذشته و کاهش فاصله سیاست های اعلامی با اعمالی می تواند مهمترین عامل در مسیر نهادینه شدن تعامل راهبردی دو کشور در بعد روابط دوجانبه و منطقه ای باشد. روابط گسترده اقتصادی باید مهمترین عامل استحکام روابط سیاسی باشد و آنرا بگونه ای نهادینه نماید که از تحولات گذرا تاثیر نگیرد. روابط اقتصادی ایران و ترکیه جایگاه ویژه در روابط دو کشور دارد ولی علیرغم حجم بالا هنوز نتوانسته این ظرفیت را بطور کامل به حوزه سیاسی تسری دهد. در این رابطه آنکارا اگرچه بارها اعلام داشته فقط از تحریم های سازمان ملل برعلیه ایران پیروی می نماید ولی به علت وابستگی نظام اقتصادی و بانکی ترکیه به موسسات امریکایی، ترکیه تحریم های یک جانبه امریکا همراهی نموده و واردات 250 هزار بشکه نفت در روز خود از ایران را به 100 هزار بشکه در روز کاهش داده است. اقدامی که نشانگر آن است که روابط همچنان از نمایندگی ظرفیت های دو کشور دور و تحت تاثیر منافع ، ملاحظات و معادلات جهانی و منطقه ای بوده و شورای عالی همکاری نیز باید اول به تغییر حتی الامکان این روند توجه نماید.
نکته آنکه ترکیه در فروردین93 با انتخابات محلی، دو سال آینده با انتخابات ریاست جمهوری و سراسری پارلمانی مواجه است. تنش زدایی در سیاست خارجی عامل ترمیم چهره آسیب دیده حزب عدالت و توسعه و اردوغان در فضای انتخابات آینده در نزد افکار عمومی خواهد بود. در این راستا رابطه خوب با ایران از جمله عوامل مهم کمک کننده به ترمیم چهره اردوغان از منظر رای دهندگان به حزب عدالت وتوسعه است.
نظر شما :