یادداشت رئیس سابق آژانس بین المللی انژی اتمی:

آن‌چه می‌توان به دست آورد

۱۳ آذر ۱۳۹۲ | ۰۱:۰۱ کد : ۱۹۲۵۵۰۰ اخبار اصلی پرونده هسته ای
علی‌رغمِ همه‌ی دشواری‌ها، توافق‌نامه‌ای راجع به برنامه‌ی اتمیِ ایران امضاء شد. هانس بلیکس این را آغازی برای یک منطقه‌ی خالی از سلاح هسته‌ای در خاورمیانه می‌داند.
آن‌چه می‌توان به دست آورد

دیپلماسی ایرانی: قرارداد موقتی که به تازگی در ژنو بسته شد، محدودیت هایی برای برنامه یِ اتمیِ ایران ایجاد می کند و در مقابل از فشارهایی که رویِ ایران است می کاهد. این واقعه را باید از هر جهت به فال نیک گرفت. کمترین دستاوردِ این اتفاق این است که خطر حمله یِ نظامی (حداقل برای شش ماه) از بین رفت. این قرارداد این فرصت را به کشورهایِ درگیرِ ماجرا می دهد که با آرامشِ بیشتر به توافقِ صلح ِ کامل تری فکر کنند.

اکنون که دولتِ جدیدی در ایران شکل گرفته است که تمایلِ بیشتری به همکاری دارد و کمتر زخمِ زبان می زند، پرزیدنت اوباما و وزیر امور خارجه جان کِری شایسته ی تحسین هستند که از این فرصتِ توافق استفاده کردند. اگر به مخالفت هایِ شدید دولتِ اسرائیل که موردِ حمایتِ بخشِ بزرگی از کنگره یِ آمریکا هم هست توجه کنیم، ارزشِ تلاش هایِ اوباما و کِری دوچندان می شود.

اقداماتی که قرار است طیِ شش ماهِ آینده انجام شود موانعِ جدی برایِ ایران در جهتِ تولیدِ سلاحِ اتمی ایجاد خواهد کرد. اما این که اورانیوم به بیش از ۵٪ غنی نشود، فعالیت و تحقیقاتِ تأسیسات و رآکتور تحقیقاتیِ اراک متوقف شود، مقدارِ اورانیومی که قبلاً تا ۲۰٪ غنی شده است کاهش یابد، و اجازه ی بازرسی هایِ بیشتر داده شود هیچ منافاتی با بهره مندی از انرژیِ اتمیِ صلح آمیز ندارد. در عوض، برخی محدودیت ها بر ایران کاسته می شود، برخی منابعِ اقتصادیِ ایران آزاد می شوند و تعهد داده می شود که محدودیت هایِ بیشتری علیهِ ایران وضع نشود. اما دستاورد مهم تر، چشم اندازی است که در جهتِ روابطِ عادی تر با دنیا ایجاد شده است.

گروهی از منتقدین، این تفاهم نامه را با قرارداد مونیخ ۱۹۳۸ مقایسه کرده اند. قراردادی که طیِ آن، بریتانیا و فرانسه، الحاقِ قسمت هایی از چکسلواکی به آلمانِ نازی را تأیید کردند. سؤالی که پیش می آید این است که از دیدِ چه کسانی این  طور است؟ این که یک سری کشورهایِ خاورمیانه شاملِ اسرائیل، از رفتارها و اظهارنظرهایِ ایران احساسِ عدم امنیت و نگرانی می کرده اند قابلِ درک است. البته رفتارهایِ تهدیدآمیز همه جا هست [منحصر به ایران نیست]. ایران در معرضِ حمله ی سایبری قرار گرفت، شاهدِ ترور دانشمندانِ اتمی اش بود و اقداماتِ نظامی دوربُرد تهدیدش کردند. این تسهیلاتی که الان قرار است به ایران داده شود از طرفِ کشورهایی است که ناوهایشان در خلیج فارس، موشک ها را به سمتِ ایران نشانه رفتند و محدودیت هایِ اقتصادی ای علاوه بر تحریم های سازمانِ ملل وضع کردند. با این وضعیت، واقعاً کسی می تواند این توافق نامه ی وزرایِ خارجه را معادلِ مونیخ ۱۹۳۸ بداند؟

تفاهم نامه ای که با ایران امضاء شد جوابِ روشنی به مناقشه ی حقِ غنی سازیِ اورانیوم نمی دهد. بعضی نظرشان این است که این معاهده ی منعِ گسترشِ سلاح هایِ هسته ای (NPT) می گوید هیچ قسمتی از معاهده "حقِ مسلمِ تحقیق، تولید و استفاده از انرژیِ هسته ای با مقاصدِ صلح آمیز" را تحتِ تأثیر قرار نمی دهد، خودش به معنایِ نوعی محدودسازیِ حقِ غنی سازیِ اورانیوم است. گروهی دیگر که به نظرِ من دلیلِ بهتری دارند بر این عقیده اند که تأکیدِ آن تبصره رویِ این است که اعضاء، هیچ گونه محدودیتی در استفاده از انرژیِ هسته ای را اضافه تر از محدودیتِ "تولید یا به هر طریقِ دیگری نگهداری سلاحِ اتمی" نمی پذیرند. نکته ی جالب تر (که دشوارفهم هم هست) آن جاست که در یک تفاهم نامه یِ مشترکِ کامل تر با ایران، برنامه ای با "چارچوبی که هماهنگ با نیازهایِ عملی است" بایستی مورد بحث و تشریح قرار بگیرد و با برنامه یِ هسته ایِ ایران مثلِ همه یِ برنامه هایِ هسته ایِ کشورهایِ دیگری که سلاحِ اتمی ندارند رفتار شود.

این طور به نظر می رسد که پنج کشورِ عضوِ دائم شورایِ امنیتِ سازمانِ ملل و آلمان و اتحادیه ی اروپا رویِ برخی اصول برایِ جلوگیری از گسترشِ سلاح هایِ هسته ای توافق کرده اند. این اصول شاملِ فشارهایِ اقتصادی اما به دور از به کار گیری یا تهدیدِ به کار گیریِ حمله یِ مسلحانه است. همچنین، طبقِ این اصول، اعضایِ NPT خودشان می توانند انتخاب کنند که برنامه یِ اتمی شان چطور باید باشد، با این استثناء که برنامه باید با نیازهایِ عملی در تناسب باشد.

ای کاش کشورهایی که سلاحِ اتمی دارند، خودشان هم از این فلسفه ای که به طورِ جمعی به آن رسیده اند و مبتنی بر پرهیز و جلوگیری است استفاده کنند و میزانِ سلاح هایِ اتمی شان را کاهش دهند. عربستان سعودی و اسرائیل از این نگران هستند که شورایِ امنیت از ایران نخواسته است غنی سازی اورانیوم را به طورِ کامل کنار بگذارد. نگرانیِ آن ها از این است که تا زمانی که قابلیتِ صنعتیِ غنی سازیِ اورانیوم وجود دارد، ایران می تواند هر روزی که دلش خواست از توافق نامه عدول کند و به حدِ تولید بمب ِ اتم اورانیوم غنی سازی نماید.

یک راه برایِ مدیریتِ چنین ریسکی این است که منطقه ای در خاورمیانه به وجود بیاید که از تسلیحاتِ اتمی و تأسیساتِ غنی سازی اورانیوم و تولیدِ پلوتونیوم خالی باشد. موقعیتِ مناسبِ چنین بحثی می تواند در جلسه یِ بعدیِ ان پی تی باشد که در سالِ ۲۰۱۰ تصمیمش گرفته شد و در هلسینکی برگزار می شود. شاید پرهیز کامل از غنی سازی الان که ایران منابعِ زیادی رویِ ساخت و توسعه ی تأسیساتِ غنی سازی سرمایه گذاری کرده است تصمیمِ دشواری باشد، شاید خنثی سازیِ سلاح هایِ اتمی و توقفِ فعالیتِ تأسیساتِ غنی سازیِ اتمی و تولید پلوتونیوم برایِ اسرائیل تصمیمِ دشواری باشد، شاید عربستانِسعودی از این که امکانِ دسترسی به سلاحِ اتمی را از دست می دهد ناراحت بشود، اما چنین پروژه ای منافعِ زیادی برایِ همه یِ آن ها خواهد داشت.

ترجمه: امیر نوربخش

منبع: مجله فوکوس (سوئدی) شماره ۴۹ – ۲۰ نوامبر ۲۰۱۳

کلید واژه ها: غنی سازی


نظر شما :